خبر آن لاین : این روزها اعضای فراکسیون زنان مجلس خبر از ارائه طرحی به مجلس می دهند که در آن قرار است بحث امنیت زنان در جامعه و بخصوص خشونتهای خانگی و راههای مقابله با آن بررسی شود.
الناز محمدی: خیلی ها معنایش را نمی دانند. خیلی ها. حتی آن ها که هرروز در معرضش هستند. آن ها که کتک می خورند، ناسزا می شنوند، گرسنگی می کشند، مورد تجاوز قرار می گیرند. خیلی ها نمی دانند حتی شنیدن یک ناسزا یا همین که کمی «هول» داده شوند یعنی در معرض خشونت قرار گرفتن، یعنی پایمال شدن حق طبیعی شان، یعنی وجود داشتن حقی برای دادخواهی. حالا دیگر سال هاست که با هر مورد خودسوزی زنان در شهرهایی مانند ایلام، با هرتجاوز، با هر طلاق به علت خشونت شوهر در خانه و با هزارها مورد دیگر، کلمه خشونت عیله زنان درذهن فعالان حقوق زن زنده می شود. فعالانی که هرچند سالهاست دارند برای شناساندن حقوق زنان به آنها و لزوم تدوین قانونی برای مقابله با این خشونتها تلاش می کنند ولی هنوز هم بسیاری از خواسته هایشان سر جای خودشان است، هنوز هم قانونی برای مقابله با خشونتهای خانگی در ایران تصویب نشده و تعدادی از زنان ایرانی در خانه هایشان، مورد آزار و اذیتند و قانونی هیچ پناهی به آنها نمی دهد.
هرچند در سالهای گذشته، نه تنها که طرح یا لایحه ای در مورد مقابله با خوشنت علیه زنان به مجلس راه پیدا نکرده، اما این روزها اعضای فراکسیون زنان مجلس خبر از ارائه طرحی به مجلس می دهند که در آن قرار است بحث امنیت زنان در جامعه و بخصوص خشونتهای خانگی و راههای مقابله با آن بررسی شود.
زهره الهیان عضو فراکسیون زنان مجلس با اعلام این خبر گفته است که « معتقدیم باید به مقوله امنیت زنان توجه جدی تری شود، هر چند که در مورد امنیت زنان وضعیت خوبی را در کشور داریم ولی با توجه به آموزه های دینی و سفارشهای دین مبین اسلام که در آن توجه ویژه ای به بحث کرامت و جایگاه زن شده، باید امنیت زنان نهادینه شود.»
او ادامه داد: « نمایندگان مجلس طرح کلانی را در موضوع امنیت اجتماعی زنان دنبال می کنند که مراحل مطالعاتی را می گذراند. در این طرح به بحث امنیت زنان در جامعه از جمله امنیت اجتماعی و بحث خشونتهای خانگی و راههای مقابله با آن پرداخته شده که به محض تصویب جزئیات آن اعلام می شود.»
این نماینده مجلس در مورد اینکه رویکرد این طرح حمایتی و حقوقی است یا صرفا مسائل اجتماعی در آن دیده شده گفته است که « در این طرح از ابعاد مختلف مانند فرهنگ سازی و مسایل حقوقی و ابعاد حمایتی به موضوع امنیت زنان توجه شده است.»
الهیان تاکید کرد: « امنیت زنان طرح کلانی است که به زودی در قالب محورهای مختلف و در ابعاد کلان با در نظر گرفتن ظرافتها به صورت طرحی جامع به مجلس ارائه می شود و امیدواریم در سال جاری به نتیجه برسد.»
خشونت علیه زنان در ایران
اعضای فراکسیون زنان در حالی از بررسی این طرح در مجلس خبر داده ند که اذیت و آزار زنان در خانه،تا به حال میان برنامه ها و دغدغه های مسئولان دولتی قرار نگرفته است . اما شاید باید درآمدن این موضوع از حالت پنهانی در خانه ها به روی میزهای نمایندگان مجلس را غنیمت شمرد؛ چرا که در این سالها همواره این محققان اجتماعی و جامعه شناسان بوده اند که خشونت خانگی را بررسی کرده اند.
یکی از بزرگترین و مهمترین پژوهشها در باره خشونت علیه زنان در ایران، یک طرح ملی است که توسط دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و مرکز مشارکت امور زنان ریاست جمهوری، اجرا شد.آمارهای طرح ملی نشان میدهد که ۶۶ درصد زنان ایرانی، از اول زندگی مشترکشان تاکنون، حداقل یکبار مورد خشونت قرا گرفتهاند. با این حال میزان و انواع خشونت خانگی در استانهای مختلف ایران از تنوع و تفاوتهای زیاد و معناداری برخوردار است .
بنا به گزارش سازمان بهزیستی ایران در سال ۱۳۸۴، ظرف شش ماه، هشت هزار مورد خشونت خانگی علیه زنان گزارش شده است، یعنی بهطور متوسط روزانه حدود ۴۴ مورد خشونت به اطلاع مسئولان میرسد، درحالی که بسیاری از موارد دیگر ممکن است هیچ وقت به نهادهای رسمی گزارش نشود. همچنین بیش از ۶۰ درصد زنان ایرانی، دست کم یک بار در زندگی خود، قربانی خشونت خانگی بودهاند. خشونت جسمانی، شایعترین نوع خشونت خانگی به شمار میرود، درحالی که به گفته دکتر هادی معتمدی، مدیرکل دفترآسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی، موارد خشونت روانی بیشتر است.
بالا رفتن آمار خوشنت خانگی و به صدا درآمدن زنگ خطر
اینطور به نظر می رسد که بالارفتن آمار خشونت خانگی در ایران، باعث شده که بالاخره نمایندگان مجلس، زنگ خطر را در این مورد به صدا در بیاورند.
همین چند وقت پیش بود که حسین میرمحمد صادقی، استاد دانشگاه و سخنگوی سابق قوهی قضائیه، از افزایش قتل و آزارهای جسمی زنان جوان در ایران خبر داد. او اعلام کرد که در ۳ سال اخیر شمار زیادی اجساد دخترانی به پزشکی قانونی تحویل شدهاند که توسط بستگان یا دوستان مرد خود به قتل رسیده یا مورد آزارهای شدید جسمی قرار گرفتهاند.
گرچه میرمحمدصادقی این افزایش قتل و خشونت را عمدتاً در مورد زنان دارای «دوست خیابانی» بیان کرده، ولی درعین حال یادآور شده که این گونه خشونتها در مورد زنان متأهل نیز به نحو قابل توجهای رو به افزایش است.
به گفتهی سخنگوی سابق قوهی قضائیه، آمار دقیقی از تعداد قربانیان یادشده وجود ندارد، اما شواهد و بررسیهای کارشناسان حقوقی گویای آن است که «زنان در سالهای اخیر بیشتر از هر دورهای قربانی خشونتهای خانگی شدهاند.»
با توجه به اظهار نظر حقوقدانان در حال حاضر هیچ حمایت قانونی از زنان آسیب دیده وجود ندارد و توسل به قانون برای زنانی که گرفتار خشونت های خانگی می شوند، دشوار است. روال قانونی خاصی برای رسیدگی به ضرب و حرج زنان پیش بینی نشده است. زنانی که مورد آزار همسران خود قرار می گیرند باید با مراجعه به پزشکی قانونی طول درمان گرفته و برحسب مورد ضرب و جرح به دادگاه شکایت کنند. در این موارد دستگاه قضایی معمولا به آرام کردن مشاجره و ترغیب زن به ادامه زندگی می پردازد و دادگاه حکم به سازش می دهد. در صورت اصرار زن به شکایت خود در نهایت حکم جریمه نقدی(دیه) همسر صادر می شود، در این حالت زن به خانه شوهر باز می گردد و خشونت های سابق با شدت بیشتری تکرار می شود.
انواع خشونت
در 114 کشور در جهان، مردان به خاطر خشونت علیه زنان مجازات نمی شوند و اگر مردان، زنان را به خاطر ناموس پرستی شکنجه کنند یا به قتل برسانند، به مجازات های سبکی محکوم می شوند یا اصلا مجازات نمی شوند. خشونت خانگی یکی از گسترده ترین اشکال خشونت علیه زنان است.
خشونت علیه زنان انواع مختلفی دارد که شامل خشونت های خانگی، تجاوز، قاچاق زنان و دختران، روسپیگری اجباری، خشونت های ناشی از جنگ مثل قتل و تجاوزهای برنامه ریزی شده، بردگی جنسی، قتل برای دفاع از شرف و ناموس، کشتار نوزادان دختر، انتخاب جنسیت نوزادان و خشونت های مربوط به تهیه جهیزیه و سایر اعمال و سنت های آزاردهنده می شود.
در سال 1993 بیانیه حذف خشونت با زنان در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید و مسئله خشونت با زنان به عنوان خشونت علیه بشر و نوعی جنایت علیه زنان به حساب آمد. کار پایه عمل، که در کنفرانس جهانی زنان سال 1995 تصویب شد، مساله خشونت با زنان را به عنوان یکی از 12 مساله بحرانی که نیاز به توجه خاص دولت ها و مجامع بین المللی و انجمن ها دارد، مورد بررسی قرار داد. دسته بندی دیگری نیز که بعضی کارشناسان در خشونت علیه زنان کرده اند عبارت است از: خشونت های زبانی، روانی، فیزیکی، حقوقی، جنسی، اقتصادی، فکری و آموزشی.
در گزارش های مربوط به خشونت در خانواده معمولا زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی، و مردان به عنوان افراد خاطی قید می شوند. چون بنابر آمار جهانی حدود 90 درصد از قربانیان خشونت خانگی زنان و حدود 10 درصد مردان هستند.
مردان نیز مورد سوءرفتار زنان قرار می گیرند اما بخش عمده خشونت خانگی، به ویژه موارد مرگ آور و خطرناک آن، از سوی مردان علیه دختران و زنان خانواده صورت می گیرد.
همچنین مردانی که مورد خشونت زن قرار گرفته اند پس از ترک او با تهدید جانی مواجه نیستند، اما دوره پس از ترک مرد برای زن می تواند بسیار خطرناک باشد.
خشونت و فعالان علیه خشونت
مینو مرتاضی لنگرودی در مورد خشونت علیه زنان در ایران می گوید: «در جامعه امروز با ایجاد موانع جدی بر سر راه حضور و مشارکت زنان در عرصههای تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه هستیم این فعال حقوق زنان ادامه می دهد: «قوانین ایران امنیت لازم را برای زنان ایجاد نمیکند وعدم امنیت نوعی خشونت است. زنان درایران در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها، سیاستگذاریها و قانونگذاریها حضور ندارند و مراکز امور زنان، دفاتر امور زنان دروزارتخانهها، شوراهای زنان و دفاتر تحقیقاتی زنان تاسیس شدهاند که با تاسیس این مراکز در ارتباط با زنان اقدامی انجام نمی گیرد.»
اما فاطمه راکعی، دبیر جمعیت زنان مسلمان نواندیش در رابطه با قوانین ایران در گفتگو با «خبر» در مورد خشونت علیه زنان نظر دیگری دارد: «تا آنجایی که من اطلاع دارم قوانین مدون ایران هیچکدام خشونت علیه زنان را ترویج نمیکنند هر چند که ما به برخی از قسمتهای قوانین موجود در کشور انتقاد داریم. اما نکته قابل توجه این است که آنچه در جامعه میگذرد ربطی به قوانین ایران ندارد بلکه به لحاظ تربیت غلط خانوادگی و فرهنگ سنتی که رنگ و لعاب دین هم گرفته خشونت علیه زنان در جامعه ترویج میشود.»
حسن امیری، کارشناس اجتماعی نیز در گفتگو با « خبر» می گوید: « تصویب قانونی جامع برای مقابله با خشونت خانگی، بهبود وضعیت اقتصادی زنان جامعه، پذیرش شأن والای زن، طرحهای حمایتی – ایمنی برای زنانی که از اینگونه شوهران جدا میشوند، استفاده از وسایل ارتباطجمعی در جهت افزایش آگاهی عمومی در باره خشونت خانگی، گسترش مراکز حمایت از زنان و ارائه برنامههایی مانند فراهم کردن خدمات حقوقی، پزشکی و روانشناختی برای زنان که مورد آزار قرار میگیرند، میتوانند در کاهش میزان خشونت خانگی مؤثر واقع شوند.»
او معتقد است: « باتوجه به اینکه آموزش کوتاهمدت (6 تا 12 ماه) شوهرانی که همسران خود را آزار قرار میدهند تنها در کوتاهمدت موجب توقف همسرآزاری بهویژه همسرآزاری جسمی در آنها میشود و در بلندمدت اثرات چشمگیری ندارد، ارائه آموزشهای لازم به نوجوانان و جوانان، دختر و پسر، توسط مدارس و مراکز آموزش عالی و رسانهها میتواند در بلندمدت موجب کاهش خشونت خانگی شود.»
+ There are no comments
Add yours