مدرسه فمینیستی: شرایط حاکم بر منطقه خاورمیانه به گونه ای است که از سال 2000 میلادی بمباران ساکنین این منطقه هربار به بهانه ای تازه ادامه دارد: مبارزه با تروریسم، محو سلاح های اتمی، دموکراسی برای مردم استبدادزده، مبارزه با داعش و… نام رمز بهانه های آنهاست.
مفهوم صلح در منطقه ما دگرگون شده است، به طوری که امروز برای ما صلح آتش بس بین دو جنگ است! نتایج تمام عملیات نظامی صدالبته با آخرین سلاح های مدرن عملاً به تحکیم استبداد داخلی، چندپارگی مردمان یک کشور، تخریب زیرساخت ها و محیط زیست و غم انگیزتر این که از دست رفتن میلیون ها زندگی و آوارگی مردمان انجامیده است. اما آنچه از همه رنج های پُرشمار جنگ ها مهم تر است از دست رفتن امنیت مردم عادی این کشورهاست. زنان در صفوف نخست این آسیب پذیری قرار گرفته اند. باورهای غلط و تداوم جهل و ناآگاهی، یاور خشونت گسترده علیه زنان خاورمیانه است. ظاهراً این بلایا مانند اپیدمی، در حال گسترش در تمام کشورهایی است که حضور مستقیم در جنگ دارند یا ندارند.
این درحالی است که همه می دانند نوسازی ارتش ارتجاعی آدمخوران داعش متکی به جهل و ناآگاهی و تعصب و فقر مردم است و مدام از این بخت برگشتگان، یارگیری می کند.
در کشور ما نیز تأمین امنیت اولویت اصلی و ذاتی دولتهاست اما توسعه و امنیت رابطه ای متقابل با یکدیگر دارند و از هم تفکیک ناپذیرند. اگر امنیت را نظامی گری صرف بدانیم نتیجه اش عقب ماندگی در همه ابعاد توسعه است. نمونه روشن آن وضعیت کشورهای آمریکای لاتین است که بعد از کودتاهای پی در پی نظامیان در این کشورها و تمرکز بر توسعه نظامی صرف، شاهد عقب ماندگی شاخص های توسعه در همه ابعاد آن اعم از توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و انسانی و علمی بودیم. بنابراین، توسعه و امنیت باهم کارایی دارند. مفهوم ساده توسعه گسترش تمام امکانات یک کشور برای پاسخگویی به نیازهای آن جامعه است. موضوع توسعه، انسان است. توسعه انسانی میسر نمی شود مگر توسعه متوازن جامعه در همه ابعاد و با مشارکت همه آحاد جامعه اعم از زن و مرد تحقق یابد.
روشن است که توسعه انسانی با حذف مشارکت نیمی از جمعیت یعنی زنان، توسعه ای ابتر است و در بطن خود با تناقضی آشکار روبروست و به سرانجامی نمی رسد چرا که توسعه ای نامتوازن است که معایب آن بیش از منافع آن خواهد بود. برای توسعه انسانی باید زمینه های مشارکت و اندیشه ورزی در جامعه فراهم شود که انتخابات، مظهر این مشارکت همگانی جامعه است. از هزاران سال پیش که مدنیت آغاز شد، بشر باور دارد آزادی در محدوده بیان و گفتار مردم، و قانون در محدوده عملکرد حاکم بر جامعه است.
از وجوه بارز مشارکت مردم، حضور آگاهانه و برابر در انتخابات است. حضور گسترده زنان به عنوان کاندیدای مجلس، سبب می شود صدای نیمی از جمعیت کشور به گوش سیاست گذاران برسد و از سوی دیگر حضور تعداد بیشتری از این زنان در مجلس، در تدوین قوانین برابر و انسانی مؤثر خواهد بود. تلاش و همفکری زنان و مردان آگاه این جامعه، توسعه ای کارآمد را پیش خواهد برد و امنیتی پایدار را نهادینه خواهد کرد. از این روست که من از این منظر حضور گسترده زنان در انتخابات را در هر دو وجه آن (انتخاب شدن و انتخاب کردن) روندی مبارک می دانم و در جهت منافع ملی کشور ارزیابی می کنم و حمایت از خواست 50 کرسی برای زنان برابری طلب در مجلس شورای اسلامی را در جهت منافع ملی کشور می دانم. باور دارم توسعه ای کارآمد و انسانی به ویژه در محدوده استان های مرزی ایران، فرصت یارگیری را از ارتجاع خارجی دریغ خواهد کرد و آنها را در مقاصد شوم خود ناکام خواهد گذاشت. تضمین امنیت پایدار مسئولیت تمام زنان و مردان آگاه جامعه خواهد بود.
+ There are no comments
Add yours