یک نشریه دانشجویی از آغاز تغییرات گسترده در رشته «مطالعات زنان» در راستای طرح «اسلامی شدن دانشگاه ها» خبر داد. این تغییرات توسط «گروه مطالعات زنان دانشگاه تهران» پیشنهاد و به تصویب رسیده است.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر نشریه دانشجویی صبح، که به صورت روزانه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر می شود، با انتشار این خبر در شماره امروز خود آورده است: «فروردین سال گذشته (۸۶)، وقتی حساب احضارها، تعلیق ها، بازداشت ها، دادگاه ها و وثیقه ها از دستمان در رفته بود و گرم اخبار جدیدی در مورد به روی کار آمدن طرح ارتقای امنیت اجتماعی بودیم، درست بیخ گوشمان در طبقه پنجم دانشکده، انقلاب فرهنگی خیلی آرام و بی سر و صدا در جریان بود.»
طرح بازنگری در رشته «مطالعات زنان» طی جلساتی در فروردین ۸۶ در دانشکده علوم اجتماعی به تصویب رسیده است. بانی اصلی این تغییرات «دکتر کچوئیان»، یکی از اساتید متنفذ و تندرو این دانشکده، بوده است. کچوئیان پیش از آغاز این تغییرات از سوی رهبری به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شد. از جزئیات تغییرات اعمال شده در رشته مطالعات زنان هنوز اخبار زیادی منتشر نشده، اما در روزهای آینده باید منتظر انتشار اخبار جدیدتری در این زمینه بود.
در جلساتی که به این منظور برگزار شده ظاهرا خانم دکتر حمیرا مشیرزاده، از اساتید علوم سیاسی دانشگاه تهران، نیز حضوری فعال داشته است. در نشریه صبح در این باره گفته شده: «پیشنهاد تدریس دروس “زن در دین و فلسفه” و “معرفت شناسی رشته مطالعات زنان” از سوی استادی که همواره از جامعه شناسی اسلامی سخن می گوید، چندان دور از انتظار نبود، اما کسی توقع نداشت استاد زنی که تز دکترایش به یکی از معتبرترین کتب نظریه فمنیستی بدل شده است، با او هم داستان شود.»
از دکتر «جوادی یگانه»، یکی از اساتید دانشکده علوم اجتماعی، نیز به عنوان فردی یاد می شود که مسئول اجرایی شدن این مصوبات شده است. دکتر جوادی یگانه خاطرنشان کرده است: «این بازنگری به زودی در همه گروه های دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به اجرا درخواهد آمد.»
ایجاد تغییرات در رشته «مطالعات زنان» از زمان روی کار آمدن رئیس جدید «گروه مطالعات زنان» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران آغاز شد. این تغییر تقریبا هم زمان با تغییر دولت و روی کار آمدن محمود احمدی نژاد بود. اولین تغییرات ایجاد شده در این رشته تغییر درس «نظریه های فمینیستی» به «نقد نظریه های فمینیستی» بود. همان زمان یکی از اساتید سابق این گروه از این تغییر با عنوان «فتح گروه توسط موتلفه» یاد کرد. مدیر سابق گروه مطالعات زنان خانم دکتر شادی طلب و مدیر فعلی آن دکتر «سهیلا صادقی» است.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر پس از این تغییر در مدیریت گروه مطالعات زنان و سیطره اساتید همگام با دولت بر این رشته، فشار بر دانشجویان این رشته که هم زمان در حوزه زنان فعالیت می کردند از سوی این اساتید افزایش یافت.
جالب آن که در کنکور کارشناسی ارشد سال گذشته نیز شاهد روند «اسلامی شدن» بودیم. به عنوان مثال در رشته «مطالعات زنان» بسیاری از سوالات حول «میزان فرو کردن زن در خاک به هنگام سنگسار»، «شرایط اثبات زنا»، «چند همسری»، «حق حبس» و… دور می زد: «اگر بخواهید مطالعات زنان بخوانید نیازی نیست از جامعه شناسی جنسیت، تاریخ زنان ایران یا حتی جامعه شناسی خانواده چیزی بدانید. منابع آزمون این رشته علاوه بر منابع مشترک سایر گرایش های علوم اجتماعی، شامل “حقوق زن در اسلام” و “مبانی روان شناسی” است. بعد هم باید سر جلسه کنکور بنشینید و به سئوالات مربوط به میزان فرو کردن زن در خاک به هنگام سنگسار، شرایط اثبات زنا، چند همسری، حق حبس و دیگر سئوالاتی که آشکارا به میثاق های حقوق بشر و تلاش های فعالین زن دهن کجی می کند، جواب دهید. اما اگر همه این مراحل را با موفقیت پشت سر گذاشتید، این “نقد نظریه های فمنیستی” و “زن در دین و فلسفه” است که انتظارتان را می کشد.»
نشریه دانشجویی صبح در ادامه گزارش خود آورده است: «پیش از انقلاب کتابی در نقد مارکسیسم چاپ شده بود که مدتی بعد ممنوع اعلام شد. چرا که صفحات مربوط به توضیح نظریات مارکسیستی اش خوراک فکری چپ ها شده بود و نقدهایش هم سطحی تر از آن بود که خواننده ای داشته باشد. حالا هم کتابفروشی ها و کتابخانه ها پر است از آثاری از این دست در نقد فمنیسم. رشته مطالعات زنان در سال های پایانی دهه هفتاد توسط یکی از روحانیون پژوهشگر این حوزه، حجه الاسلام مهدی مهریزی، وارد ایران شد. طراحان با همان اعتماد به نفس ایدئولوژیک همیشگی تصور می کردند، با چند استدلال ساده می توانند همه مباحث فمنیست ها را زیر سئوال ببرند. این رشته که در ابتدا تنها برای فعالین زن جذاب بود، به زودی در میان همه دانشجویان خصوصاً دانشجویان علوم اجتماعی طرفدار پیدا کرد.»
یکی از اساتید مطرح گروه مطالعات خانواده دانشگاه علامه در این باره می گوید: «ما چیزی نداشتیم که به اولین گروه های دانشجویان مطالعات زنان یاد بدهیم. آنها فعالین حوزه زنان بودند که تنها آنچه را که می دانستند به صورت آکادمیک و روشمند بازآموزی می کردند. اما دانشجویان جدید که بدون شناخت قبلی وارد این رشته شده اند، دچار تردیدهای اساسی در مبانی فکری شان می شوند.» وحشت از تزلزل در اعتقاد به کلیشه ها و تصورات قالبی کهن، همان چیزی است که شاگردان «مصباح» را به تکاپوی تکرار انقلاب فرهنگی انداخته است.
صبح با این بند به گزارش خود خاتمه می دهد: «بهتر است با مطالعات زنان خداحافظی کنیم. تا چندی پیش، این تنها دانشگاه تهران بود که رشته مطالعات زنان داشت. آنچه که در سایر دانشگاه ها تدریس می شد یا مطالعات خانواده بود یا حقوق زن در اسلام. این تنها آغازی برای مرگ تدریجی علوم انسانی در موج جدید انقلاب فرهنگی است. به زودی افزایش بیش از پیش پسوندهای اسلامی، عرصه را برای حیات علوم انسانی انسان گرایی که دستاورد رنسانس بود، تنگ تر خواهد کرد. همه این ها، به آرامی و بی سر و صدا اتفاق می افتند: یک انقلاب فرهنگی نرم و مخملی در راه است.»
+ There are no comments
Add yours