پرونده دکتر زهرا باید در تهران رسیدگی شود /

کانون زنان ایرانی-14 بهمن 1386

کانون زنان ایرانی: رحیم بنی یعقوب، برادر دکتر زهرا مثل همیشه امید دارد تا پرونده مرگ خواهرش به نتیجه برسد. مهم ترین خواسته او و خانواده‌اش انتقال پرونده از همدان به تهران است تا از اعمال نفوذها در محیط کوچک همدان جلوگیری شود.

زهرا بنی یعقوب، نزدیکی های عید فطر امسال همراه با نامزد ش در همدان توسط نیروهای ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان دستگیر و به بازداشتگاه این ستاد منتقل شد. او در این بازداشت‌گاه بیش از 48 ساعت نگهداری شد و در روز دوم به طرز مشکوکی از دنیا رفت.مسوولان ستاد عنوان می کنند که دکتر زهرا خودکشی کرده ولی خانواده زهرا بنی یعقوب معتقدند که او در بازداشت‌گاه کشته شده است. با رحیم بنی یعقوب گفت و گو کرده ایم که در پی می آید

از آخرین اقدام‌هایتان بگویید.

هفته بعد چهار وکیل این پرونده به همراه پدرم به همدان خواهند رفت تا از صحنه وقوع این اتفاق بازدید دوباره ای بکنند و با عکس های موجود مطابقت دهند. البته موضوع عکس ها را کاملا ماست مالی کرده اند. شاید وقتی وکلا آنجا بروند، عکس یک جفت پوتین را نشان بدهند و بگویند این همان عکس است. همان عکسی که جای پای یک جفت پوتین روی صندلی وجود داشت.

نتیجه مذاکرات با آقای کروبی به کجا انجامید؟

ایشان برای انتقال پرونده به تهران قول همکاری دادند. چون اگر رسیدگی پرونده در همدان ادامه یابد، قطعا اعمال نفوذ خواهد شد. از کجا معلوم کسی که رسیدگی اصلی این پرونده را به عهده دارد، پسرخاله متهم اصلی این ماجرا نباشد. آن جا ارتباط ها خیلی نزدیک است و احتمال اعمال نفوذ در پرونده خیلی زیاد.

این موضع را هم به آقای کروبی انتقال دادیم که یکی از اعضای ستاد اعتراف کرده که به خواهرم بعد از ساعت هشت ونیم اجازه داده تا با من صحبت کند. در حالی که بر اساس گزارش پزشکی قانونی مرگ خواهرم بعد از تماس تلفنی رخ داده. یعنی پس از خودکشی به من تلفن زده است!

گفته می‌شود رییس بازداشت‌گاه ستاد امر به معروف و نهی از منکربرکنار شده؛ آیا این خبر صحت دارد؟

یکی از مقام های بلند پایه استان همدان عنوان کرده که رییس ستاد اخیرا برکنار شده. راست و دروغش گردن راوی.

مگر قبلا برکنار نشده بود؟

تا حالا چهار بار این خبر را اعلام کرده اند. ولی هر بار که به بازداشت‌گاه زنگ زده ایم یا مشغول نمازخواندن بود یا این که خودش به تلفن پاسخ می داد. این حادثه برای آقایان به یک موضوع پیش پا افتاده تبدیل شده است. ترجیح می دهند زمان بگذرد و سر و صدا ها بخوابد و همه مسایل پوشانده شود.

آیا گزارشی از این پرونده به دادستانی کل کشور مخابره شده است؟

بله. از همدان گزارشی به دادستانی کل کشور فرستاده اند. در این گزارش اینقدر مسایل را لاپوشانی کرده اند که گویا کل موضوع مرگ خواهرم برایشان حل شده است. مگر می شود با وجود این همه تناقض، مساله ای به این مهمی حل و فصل شود.

به تناقض تازه ای رسیده اید؟

آقایان مدعی اند، مشکلی که در انشای حکم توسط قاضی کشیک وجود داشته باعث شده تا نتوانند خواهرم را به بازداشت‌گاه زنان تحویل دهند. در حالی که وقتی من ساعت شش به بازداشت‌گاه زنگ زدم تا با خواهرم صحبت کنم، گفتند که ساعت 9 زنگ بزنم. پس می دانستند که خواهرم تا ساعت 9 آن‌جا خواهد بود. مطابق قانون یک بازداشتی زن نمی تواند تا ساعت 9 در بازداشتگاه مردانه حضور داشته باشد و آن‌ها موظف اند تا هرچه زودتر بازداشتی زن را به بازداشت‌گاه زنان تحویل دهند. همه چیز این قضیه مشکوک است.

از اقدام های اخیر پدرتان هم بگویید.

ایشان با چند تن از فرماندهان سپاه صحبت کرده اند و آنها هم قول داده اند تا از مانع از تعقیب پدرم شوند.

مگر پدرتان را تعقیب می کردند؟

بله. کسانی همواره پدر و مادرم را تعقیب می کردند،. حتی موقعی که پدرم به بهشت زهرا می رفت هم پدرم را همراهی می کردند!

این را هم بگویم که پدرم از همه افرادی که با وجود فشارهای مختلف در همه مراسم مربوط به موضوع مرگ خواهرم به ویژه در دانشگاه حضور داشتند تشکر دارد.

مهم ترین خواسته شما چیست؟

این است که این پرونده هرچه زودتر به تهران منتقل شود. چون در همدان به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours