بهنود شجاعی امروز به قرنطینه می رود تا افرادی که برای جلوگیری از اعدام او، در پی رضایت گرفتن از خانواده صاحب خون هستند، آخرین تلاشهایشان را در این باره انجام دهند. روزهای اخیر بسیاری از روزنامه ها از بهنود شجاعی، جوان 20 ساله ای که در آستانه اعدام قرار دارد، نوشتند. بهنود در نزاعی خیابانی، ناخواسته باعث مرگ نوجوانی دیگر شد.
او که در کودکی مادرش را از دست داده است، دو روز پیش در روزنامه اعتماد، خطاب به مادر احسان (امید) نامه ای نوشت و از او طلب بخشش کرد. در بخشی از این نامه آمده است: ”شب های زیادی را در زندان گذراندم و همین که چشمانم بسته شد، مادرم را در خواب دیدم که کنار امید ایستاده و گریه می کند. می دانم که شما در غم از دست دادن فرزندتان بسیار گریسته اید و گذر زمان هم نمی تواند زخمی را که متاسفانه من عامل به وجود آمدنش بودم در روح شما بهبود دهد، اما از شما خواهش می کنم از قصاص من گذشت کنید. این خواسته را نه به عنوان کسی که عامل مرگ فرزندتان بوده است بلکه به عنوان پسری که هم سن امید، فرزند از دست رفته تان است از شما می خواهم. اجازه بده من شما را مادر خطاب کنم. بگذار بعد از این سال ها باز کلمه مادر بر زبانم جاری شود و بگذار بر دستان سرد و غم زده ات که اشک های فراق فرزند را پاک کرده بوسه بزنم و ملتمسانه از تو بخواهم یک بار دیگر مهر مادری را بر وجودم بنشانی…”
اما تا این لحظه که این سطرها نوشته می شود، همه تلاشها برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول (احسان نصرالهی) بی نتیجه بوده است. شب گذشته که برای سومین بار در طول روز با وکیل بهنود تماس گرفتم، صدایش برخلاف ده روز پیش خالی از امید بود.دستور اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی در حالی صورت می گیرد که عدم صدور حکم اعدام افراد زیر 18 سال، جزء تعهدات بین المللی کشور ایران و جزءی از قانون کشور است.
◀️ اگر مسوولان، این نوجوانانی که مرتکب جرم شده اند را مورد بررسی قرار دهند، با آنها مصاحبه و صحبت کنند و انگیزه آنها را در قتل، جویا شوند و بعد تصمیم بگیرند که آیا اعدام آنها درست است یا خیر، خیلی از مسائل ما در این مورد حل می شود. همه این افراد، بدون قصد قبلی مرتکب جرمقتل شده اند و قصد سوء نیت نداشته اند. همه آنها از نظر فکری دارای اختلالاتی هستند زیرا به شعور یک فرد بزرگشال نرسیده اند. کاری که آنها انجام می دهند؟ یک فرد بالغ از نظر فکری انجام نمی دهد. بنابراین ما باید آنها را از افراد عادی جدا کنیم. دنیا سن 18 سالگی را مرز کودکی و بلوغ عقلی قرار داده و آن را پذیرفته. و پشت این سن دانش و تحقیق خوابیده است. ما نمی توانیم و نباید کسی را که دارای شعور کامل یک انسان بزرگشال نیست با دیگران در یک کفه قرار دهیم.
+ There are no comments
Add yours