جرس (مژگان مدرس علوم): نسرین ستوده، کارشناس ارشد حقوق بینالملل و مادر دو کودک سه و ده ساله است که در روز سیزدهم شهریورماه گذشته بازداشت شد. وی در تماس سه ثانیه ای خود در پنج روز پیش گفته بود که همچنان در اعتصاب بسر می برد، بدین ترتیب امروز شانزدهمین روز اعتصاب غذای این مدافع حقوق بشر می باشد. همین امر، نگرانی ها در خصوص وضعیت جسمانی و روحی را افزایش می دهد.
گفتنی است، نسرین ستوده، وکیل مدافع جمع قابل توجهی از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، کنشگران مدنی و نوجوانان متهم در سالهای اخیر بوده است.
به همین مناسبت “جرس” با رضا خندان همسرنسرین ستوده در خصوص آخرین وضعیت ایشان به گفتگو پرداخته است که در پی می آید:
آقای خندان آخرین اطلاعی که از وضعیت همسرتان دارید مربوط به چه زمانی است و آیا ایشان هنوز در اعتصاب غذا بسر می برند؟
غیر از تماس تلفنی سه ثانیه ای که روز چهارشنبه ایشان با ما گرفتند هیچ اطلاعی که وضعیت روحی و جسمانی ایشان چگونه است نداریم. مراجعات من به دادستانی و به سالن ملاقات زندان اوین بی پاسخ مانده است. آنطور که بازپرس پرونده یکبار به من و وکلای همسرم گفتند مسئول ملاقات زندانیان در حوزه دادستانی است و مراجعاتی که من در این مدت داشتم و نامه نگاری های که انجام دادم مبنی بر اینکه ملاقاتی با دادستانی داشته باشم تا تقاضای ملاقات با همسرم را کنم متاسفانه همه بی پاسخ مانده است. در واقع آخرین اقدام دادستانی این بود که من را توسط نیروهای داستانی از آنجا بیرون کردند. وکلای همسرم روز شنبه به بازپرسی مراجعه کردند و گویا ایشان در خصوص پرونده اظهار نظر کرده اند اما اینکه این اظهار نظر چه بوده مشخص نیست. ملاقاتی که یکبار با بازپرس داشتم که البته اشتباهی من را راه داده بودند، بازپرس گفته بود که حال همسرم خیلی خوب است و مشکلی نیست. این در حالی است که تماس تلفنی که همسرم با من داشت چیزی خلاف این اظهارات را می گفت. همسرم در این تماس سه ثانیه ای به سختی می توانست صحبت کند و حالش خوب نبود. امروز هم طبق گفته همسرم که از سوم مهر اعتصاب غذا را شروع کرده شانزدهمین روز اعتصاب را می گذراند.
این تماس تلفنی مربوط به چند وقت پیش می شود؟
حدود پنج روز پیش.
یعنی شما از پنج روز گذشته هیچ اطلاعی از وضعیت خانم ستوده ندارید؟
هیچ اطلاعی و هیچ روزنه ای هم نیست که بتوانیم از حال ایشان باخبر شویم. بازپرس، قاضی پرونده در این مرحله است و می گوید شما باید از دادستانی تقاضای ملاقات کنید هنوز پاسخی به تقاضای من داده نشده است. اگر هم ملاقات نمی خواهند بدهند حداقل این را بگویند تا تکلیف ما مشخص شود. امروز هم که من را از دادستانی بیرون انداختند. من زمانی که می گویم تماس تلفنی همسرم سه ثانیه بود اغراق نمی کنم در بعضی جاها دیدم منتشر کرده اند که بعد از احوالپرسی خانم ستوده اینها را گفتند من باز تاکید می کنم خانم ستوده در تماس تلفنی سه ثانیه ای گفتند: “سلام، خوبی من از سه مهر اعتصاب غذا هستم و تهدید” که تلفن قطع شد و این جملات را در نهایت نگرانی مثل اینکه تپش قلب داشته باشد بیان کرد. وضعیت بسیار نامناسبی داشت و تلفن به طور ناگهانی قطع شد.
وکلای خانم ستوده دسترسی به پرونده ایشان دارند و از اتهاماتی که به خانم ستوده زده شده اطلاعی دارند؟
وکلای ایشان آقای سلطانی، خانمها قنبری، مینا جعفری و مهناز پراکند هستند که پیگیر وضعیت حقوقی همسرم هستند. در مدت این سی و پنج روزی که ایشان در بازداشت بسر می برند نه من و نه وکلا موفق به ملاقات با خانم ستوده شده ایم و نه توضیحی در مورد پرونده ایشان به ما داده شده است.
می توانید از روحیه و حال فرزندانتان برایمان بگویید؟
پسرم که سه سال دارد سراغ مادرش را می گیرد و این اواخر روزانه چندین بار می پرسد مامان کی می آید؟ و امروز عقربه را نشان می داد که عقربه به کجا برسد مامان می آید. که این بشدت بر روی تغذیه اش تاثیر گذاشته و لاغر شده است و وضعیت روحی بسیار نامناسبی دارد. اگر چه دوستان بسیار لطف می کنند و نمی گذارند ناراحت شود و ذهنش کمتر به طرف مادرش برود اما هیچ تاثیری ندارد، از من جدا نمی شود و وحشت دارد. دخترم بالطبع بزرگتر است و ده سال دارد باز شرایط را بهتردرک می کند اما او هم دلتنگی و افسردگی دارد که در درازمدت خودش را نشان خواهد داد.
آنها روز جهانی کودک را بدون حضور مادرشان چگونه گذرانند؟
با فاصله یکروز، روز سالگرد ازدواج ما هم بود خوشبختانه دوستان و آشنایان آمدند و به ما سر زدند و سعی می کردند فضایی را ایجاد کنند که غم دوری مادر، بچه ها را اذیت نکند. اما خوب با همه اینها فضای خوبی نبود همه ناراحت بودند هرکس وارد خانه می شد اظهار تاسف می کرد و از جای خالی خانم ستوده ناراحت بودند و اظهار تاسف می کردند.
خانم ستوده وکالت چه کسانی را برعهده دارند؟
پرونده های زیادی زیر دستشان است که یک لیست هفتاد و هشتاد نفره می شود و وکالت افراد زیادی از جمله آقایان سحرخیز، طبرزدی، مرتضی کاظمیان وخانم عاطفه نبوی و عزیز پناه و افرادی از اقلیتهای مذهبی مثل بهاییان و افراد دیگری از گروه های دانشجویی، کارگری که الان حضور ذهن ندارم اسامی اشان را بگویم. اما اکثریت موکلین ایشان فعالین زنان و روزنامه نگاران هستند. همسرم وکالت خانم شیرین عبادی و سه نفر از اعضای خانواده ایشان را نیز برعهده دارند.
دغدغه اصلی خانم ستوده برای این پرونده ها چه بود؟
من یک نکته ای را فراموش کردم بگویم و تلاش ایشان برای زندانیان زیر هیجده سال محکوم به اعدام بود که اینها را نجات دهند که این روزها خیلی نگران یکی از موکلینش صغری نجفی بود که در یازده سالگی محکوم به اعدام شده و بیست سال را در زندان می گذراند. همسرم بسیار نگران صغری بود تا بتواند او را نجات دهد. همسرم آدم بسیار پرکاری بود این پرونده ها خیلی استرس دارد و وقتی این پرونده ها را قبول می کرد فداکارانه پیگیر بود. کافی بود که شما اسمتان را بعنوان موکل به ایشان بدهید و خیالتان راحت باشد که پرونده را مسئولانه و فداکارانه و دلسورانه پیگیری می کند. مثل بقیه همکاران خود این پرونده ها را بطور رایگان انجام می داد و دغدغه اصلی اش موکلینش بود. و الان پاسخ آن فداکاری ها را موکلینش با اظهار لطف و تلاش برای آزادی اش می دهند. جسارت و شجاعت در کارش قابل تحسین است و الان که من با دستگاه قضایی درگیرم تا پیگیر وضعیت همسرم باشم متوجه می شوم که چقدر جسارت داشت.
علت اصلی اعتصاب غذایش هم بخاطر پیگیری پرونده هایش است و در آن اوایل می گفت یک تلفن در اختیارش گذاشته شود تا بتواند اینها را پیگیری کند. به کارش عشق و ایمان داشت و علی رغم تهدیدی که برای پرونده خانم عبادی شده بود به هیچ وجه کوتاه نیامد و به وزیر اطلاعات نامه ای نوشت که باید کسی را که به تلفن همسرم زنگ زده و تهدید کرده که من پایم را از پرونده خانم عبادی بیرون بکشم پیدا کنند. الان هم من بر این باورم که از تحت فشار گذاشتن همسرم چیزی عایدشان نخواهد شد.
آیا صحبتی با مسئولین قضایی و دادستانی دارید؟
چندروز قبل از بازداشت همسرم با من تماس گرفته شد و گفتند “ما از طرف یک نهاد امنیتی تماس می گیریم به خانم ستوده بگویید پایش را از پرونده خانم عبادی بیرون بکشد.” کدام قانون گفته است که یک وکیل حق ندارد وکالت یک کسی را که از نظرعده ای واجد شرایط نیست برعهده بگیرد و پرونده اش را پیگیری کند و وکلا از پرونده عبادی استعفا بدهند. اما خانم ستوده نه تنها از پرونده خانم عبادی کنار نکشید بلکه پیگیری هم کرد که چه کسی زنگ زده است. همسر من الان متهم هست و متهم تا جرمش ثابت نشود با یک فرد عادی هیچ فرقی ندارد. اگر ایشان جرمی هم مرتکب شده باید پرونده اش برود دادگاه و در حضور وکلای ایشان به پرونده رسیدگی شود. اگر ایشان در دادگاه تبرئه شوند این همه خسارت روحی و مالی چه کسی می خواهد جبران کند؟ و وضعیت روحی و روانی بچه های من را چه کسی باید پاسخگو باشد؟ یک مجرم را هم مرخصی می دهند اما اینها حتی نگذاشتند همسرم در مراسم تدفین پدر خود شرکت کند. ما اصلا خبر نداریم که به همسرم گفته اند که پدرش فوت کرده یا نه؟
اما می بینیم که الان آن تهدید دارد در قالب بازداشت ایشان و اعمال فشارهای روحی به ایشان و بچه ها وخانواده اش عملی می شود که کلی مسائل و مشکلات برای ما بوجود آمده است. همسر من هیچ گناهی نکرده است و وکیل دادگستری هست و دادگاه اصلا وکالت ایشان را برای خانم عبادی پذیرفته است .همسرم باعث افتخار ما هستند .باید ایشان را آزاد کنند و دلجویی هم باید بشوند و باید از ایشان هم بخاطر این همه تهمت و فشار عذر خواهی کنند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.
+ There are no comments
Add yours