اشتغال زنان یا بالا رفتن سن ازدواج؟

21 مهر 1389

فرارو:برخی آمار حکایت از آن دارد که زندگی مجردی به ویژه در دختران جوان رو به رشد است. آیا زندگی مجردی فی‌نفسه بد است و باید از آن نگران بود؟ مسئولین و کارشناسان نظرات متفاوتی در این باره دارند.

به گزارش فرارو؛ زندگی مجردی جوانان، به ویژه دختران رو به رشد است و اینک تبدیل به یک دغدغه برای بعضی متولیان امر کشور شده است. مسئولان سازمان جوانان گفته اند روی آوردن جوانان به تجرد در 6 شهر بزرگ به 30 درصد رسیده و روز به روز شمار دختران جوان در این بین افزایش می‌یابد.

چه دلیلی باعث افزایش زندگی مجردی شده است؟ ایرج وثوق، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه علامه افزایش اشتغال را که در عین حال از زمینه‌های توسعه و مدرنیزاسیون هر جامعه‌ای است از دلایل این امر می‌داند. وی به مهر می‌گوید: «زنان از نظر مالی به استقلال رسیده و این عمل باعث می شود این استقلال را در سایر زمینه ها نیز خواستار باشند. اولین گام استقلال طلبی این افراد رها شدن از سلطه خانواده است».

وی می‌خواهد به وجوه مثبت زندگی مجردی فکر شود و جامعه آموزش ببیند و بداند که مجرد زیستن به فساد کشیده شدن نیست، بلکه نوعی از زندگی است که برای هر فردی قابل تصور می‌باشد. سیده زهرا قیامی نیز از کارشناسانی است که از برخی وجوه زندگی مجردی دفاع می‌کند و می‌گوید: «خیلی وقتها ما نمی گذاریم فرزندانمان استقلال را تجربه کنند محیط هایی که خیلی حمایتگر است نمی گذارد آدمها رشد فردی پیدا کنند و اگر فرد شرایط فردی خودش را داشته باشد امکان تطابق با محیط و انعطاف پذیری را داشته باشد قرار گرفتن در چنین شرایطی به رشد و استقلال فردی اش کمک می کند».

وی در گفتگو با خبر بر این نکته تاکید می‌کند که زندگی مجردی، معمولا زندگی هدفمندی است: «اگر افرادی به این سبک زندگی مجبور می شوند و یا خودشان انتخاب می کنند حتما هدفی دارند که ممکن است کار یا تحصیل باشد». افراد دیگری نیز هستند که بدون دفاع از زندگی مجردی، به زمینه‌های پیدایش آن عطف توجه می‌کنند.

از جمله، سیمین زینعلی، مشاور خانواده به کاهش فضای فیزیکی خانه‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «در گذشته طوری بود که دختران و پسران وقتی به سن بلوغ می‌رسیدند، فضای مستقلی در اختیارشان قرار می‌گرفت. در آن فضا جوان درس می‌خواند، دوستانش را دعوت می‌کرد، نقاشی می‌کشید، خطاطی و موسیقی کار می‌کرد و … هر کاری که مورد علاقه‌اش بود انجام می‌داد».

او ضمن این که می‌خواهد جوانان را متهم نکنند که زندگی مجردی تماماًً سیاه است، به مضرات آن اشاره می‌کند که باعث کاهش عواطف و احساسات بین فردی می‌شود؛ اما او هم به تجربه زندگی مستقل برای جوانان تاکید می‌کند. محمد زاهدی اما مخالف زندگی مجردی است و آن را به دلیل افزایش سن ازدواج می‌داند: « احساس کنند سربار خانواده های خود هستند به همین دلیل است که به زندگی مجردی روی می آورند».

این ایده از میان پژوهش‌گران مخالفانی نیز دارد. دکتر شهلا کاظمی‌پور با بیان این که بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه و خانواده های ایرانی به شکلی است که جوانان تا هر سنی حتی تا بالای 30 سالگی همچنان با خانواده پدری زندگی می کنند و تنها با ازدواج است که از والدین جدا می شوند، می‌گوید: «بالا رفتن سن ازدواج تاثیر چندانی در رواج زندگی مجردی ندارد». او البته منکر رواج زندگی مجردی است و آن را به دلایلی اجباری نظیر کار و تحصیل دور از خانواده می‌داند. البته اظهارات وی به یک سال و نیم پیش باز می‌گردد و مشخص نیست با وجود آمارهای جدید آیا هم‌چنان بر عقیده خود باقی است؟

زندگی مجردی واقعیتی است که از آن هیچ گریزی نیست، اما چرا مسئولین از رواج آن ابراز نگرانی می‌کنند؟ شاید باید سر این مسئله را در اظهار نظر چندی پیش فرمانده انتظامی تهران جست که از جمع آوری خانه های مجردی منطقه 12 تهران در ادامه اجرای طرح انضباط اجتماعی در این منطقه خبر داده بود و دربارۀ علت آن گفت: «یکی از کانون‌های جرم در این منطقه که عامل اصلی تجمع تبهکاران است همین خانه های مجردی است و به همین علت پلیس امنیت درحال شناسایی این اماکن است و از روز آینده کار پاکسازی آنها آغاز می شود».

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours