فقر مسئله ای زنانه (به بهانه روز جهانی مبارزه با فقر)

۱ min read

برگردان: فریبا شهلایی-25 مهر 1389

مدرسه فمینیستی: در روز ۱۷ اکتبر ۱۹۸۷، در پاسخ به فراخوان «پدر ژوزف ورسینسکی» حدود ۱۰۰ هزار نفر مدافع حقوق بشر در میدان «تروکادرو» پاریس جمع شدند تا به یاد قربانیان گرسنگی، فقر، خشونت و جهل اعتراض خود را نسبت به فقر مطلق نشان دهند. به این مناسبت در میدان حقوق بشر و آزادی ها «میدان تروکادروی سابق» و در محل امضای اعلامیه ی جهانی حقوق بشر «سال ۱۹۴۸»، مجسمه ی یادبود قربانیان فقر و گرسنگی نصب شد. ۱۰۰ هزار نفر شرکت کننده در این مراسم، از خانواده های تهی دست و فقیر و نیز از مقامات بین المللی، ملی و محلی بودند.در آوریل ۱۹۸۹، خاویر پرزدکویار، دبیر سابق سازمان ملل متحد، با خانواده های فقیر در کنار مجسمه ی یادبود ملاقات کرد. از آن زمان به بعد، هر سال در ۱۷ اکتبر مردم فقیر و کسانی که مخالف وجود فقر و تنگ دستی در سراسر جهان هستند، با اعلام هم بستگی با قربانیان فقر، گرسنگی، خشونت و جهل، خواستار ریشه کن شدن فقر، تضمین آزادی، کرامت و شرافت انسانی هستند. روز جهانی محو فقر در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۲، به درخواست آقای پرزدکویار به نمایندگیِ مجامع بین المللی که در کمیته ی روز جهانی محو فقر گردهم آمده بودند، به رسمیت شناخته شد. از آن پس در ۲۲ دسامبر ۱۹۹۲، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به طور رسمی روز ۱۷ اکتبر را به عنوان روز جهانی ریشه کنی فقر اعلام کرد.

زنان و فقر

عدم پرداخت دستمزد یکسان در برابر کار همتراز منحصر به منطقه ی خاصی نیست. در سال 1996، زنانی که در تمام طول سال تمام وقت کار می کردند، در مقابل یک دلار دستمزد مردان دریافتی شان 74 سنت بود. در همان سال، دستمزد زنان آفریقایی- آمریکایی تحصیل کرده ی دانشگاه سالانه 400 دلار کمتر از مردان سفید پوست دیپلمه بود. علاوه بر درآمد کمتر نسبت به مردان، زنان هنوز هم مسئولیت رسیدگی به کارِ خانه و نگهداری از کودکان را برعهده دارند، بنابراین برای تمامی کارهایی که انجام می دهند، پاداشی نمی گیرند. پژوهشگران فمینیست و اقتصاددانان از مسئولیت دوگانه ی، نان درآوردن و نگهداری از خانه و فرزندان، به عنوان فشاری مضاعف بر زنان سخن می رانند.

فقر، مسئله ای زنانه

زنان تک سرپرست، آسیب پذیرترین قشر بر چنین فشارهای اقتصادی هستند. بعلاوه، برای رویارویی با موانعی که زنان دیگر نیز با آن مواجه هستند، آن ها در این اوضاع اقتصادی درآمد دیگری برای رفع نیازهایشان ندارند. گاهی زنان تک سرپرست مجبور می شوند شغل های نیمه وقت بگیرند که بالطبع درآمد و مزایای کمتری دارند. داشتن دستمزد بالاتر و شغل تمام وقت، تمام اوقات مادران تک سرپرست را می گیرد که البته این کار از عهده ی آن ها خارج است. از این گذشته، پیدا کردن جایی امن و مقرون به صرفه برای نگهداری فرزندان مشکلی است متداول و دایمی. در آمریکا، درآمد نیمی از مادران تک سرپرست پایین تر از خطر فقر می باشد و بسیاری از آن ها متکی به کمک های دولتی هستند. دو سوم کل بزرگسالان فقیر را زنان تشکیل می دهند. یک چهارم کودکان آمریکایی در خانواده های فقیر زندگی می¬کنند. با توجه به این اطلاعات، می توان به این نتیجه رسید که فقر مسئله ای است مشخصا زنانه.

اصلاحلات رفاهی، مغایر با “ارزش های خانواده”

اصلاحات رفاهی مرکزی باعث بدتر شدن اوضاع شده است. زنان فقیر تک سرپرستی که کمک های دولتی دریافت می¬کنند ملزم به کار در جهانی هستند که فرصت های شغلی کمتری در اختیار آن ها قرار می دهد. در دهه های اخیر تعداد “شاغلین فقیر” در بالاترین حد قرار دارد. یافتن شغل هایی با درآمد کافی برای امرار معاش سخت بوده، و قوانین مرخصی والدین از مادران شاغل کمتر حمایت می کنند.

کمک های مالی رفاهی “تکیه گاهی” است برای مادران تک سرپرست فقیر، زنان بچه داری که بعد از طلاق فقیر می-شوند، زنان باردار، بیکاران و کودکانی که پدرانشان از دادن خرجی خودداری می کنند. این کمک های مالی، که اعتبار آن پنج سال است، تنها چیزی است که زنان فقیر را از بینوایی نجات می دهد. با اعمال اصلاحات رفاهی، شرط “داشتن کار در درجه نخست” و کاهش کمک های مالی، تعداد زیادی از زنانِ جویای شغل، بازار کار را اشباع کرده اند. این نیروی کار مازاد باعث پایین تر آمدن دستمزدها شده، شانس زنان را برای بدست آوردن شغلی برای گذران زندگی کم¬تر کرده است.

سیاست های رفاهی ذاتاً منعکس کننده ی چگونگی کار زنان از نظر اقتصادی و سیاسی است. کاهش کمک ها و ملزم کردن گیرندگان به گرفتن دستمزد کم، داشتن مشاغل بدون آتیه و نبود مهد کودک های ارزان و مطمئن سیستم اقتصادی را تشویق می¬کند تا به زنان کمتر از مردان دستمزد پرداخت کرده، به کار بدون مزد مراقبت از خانواده ارزش ندهند. و این با شعار “ارزش های خانواده” مغایر است.

شش راهکار مؤثر

در کالیفرنیا، سازمان خود کفایی اقتصاد خانواده (CFESS)، با مشارکت تخصّصی شرکای دولتی اش، شش راهکاری را مشخص کرده که دربلند مدّت نوید بخش آینده ای درخشان برای نجات خانواده های کم درآمد از فقر است. این راهکارها عبارتند از:

1- اتخاذ استانداردی خودکفا برای یافتن راهی برای ریشه کنی فقر در خانواده ها و سنجش برنامه های موفقی که گیرندگان رفاه را روانه ی بازار کار می کند؛

2- انتخاب بخش های موفق شغلی با حقوق بالا برای استفاده در پیشرفت و برنامه ریزی تحصیلی، اشتغال، برنامه های کارآموزی و ارائه مشاوره شغلی؛

3- ادغام سواد آموزی و مهارت های پایه ای با مهارت های حرفه ای و برنامه های حمایت از خانواده برای بالا بردن بهره وری و موفقیت در سرمایه گذاری های آموزش بزرگسالان؛

4- افزایش دسترسی زنان کم درآمد به کارآموزی غیر سنتی و اشتغال؛

5- تربیت کارآموز و حمایت از توسعه ی بنگاه های کوچک؛

6- حمایت از افراد کارآفرین و دادن تسهیلات برای توسعه¬ی سرمایه در خانواده¬های کم درآمد.
عدم پاسخگویی مسئولین- چه دولتی و چه خصوصی- موجب افزایش فقر و تنگدستی می شود. مگر آن که برای کسب مهارت ها و افزایش بهره وری، ایجاد کسب و کار و اشتغال، تثبیت نهاد خانواده ها و جوامع پایدار، بر توانمندی های افراد کم درآمد- مخصوصأ زنان- سرمایه گذاری شود.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours