خبرگزاری ندای سبز: با گذشت ۴۵ روز از بازداشت نازنین خسروانی همچنان هیچگونه خبری از وضعیت وی در دسترس نیست.
به گزارش ندای سبز،خانوادهی خسروانی پس از گذشت 45 روز از بازداشت فرزندشان همچنان در بی خبری از وضعیت فرزندشان به سر می برند.
گفتنیست نازنین خسروانی تنها یک بار در پنجمین روز بازداشت با خانوادهاش تماس گرفته و اکنون ۴۰ روز از آخرین تماس وی با خانواده اش میگذرد و نهتنها اطلاعی از اتهامات وارده به وی وجود ندارد بلکه خانوادهی نازنین خسروانی در بیخبری مطلق بسر میبرند. شایان ذکر است خانواده خسروانی نگران سلامتی فرزندشان هستند.
گفتنیست پیش از این فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران در نامههایی به صادق لاریجانی رییس قوه قضائیه و محمود احمدینژاد رئیس دولت مستقر در ایران خواستار آزادی فوری نازنین خسروانی شده بودند.
نامه مادر نازنین خسروانی به رییس قوه قضاییه :به خاطر حفظ حیثیت جمهوری اسلامی، جلوی این رفتار های غیر انسانی را بگیرید
کلمه : مادر نازنین خسروانی، روزنامه نگار زندانی در پی ۴۵ روز بی خبری از دخترش، نامه ای را خطاب به آیت الله صادق آملی لاریجانی ، رییس قوه قضاییه نوشته است. او در این نامه از شرح پی گیری های متعدد خود برای اطلاع یافتن از وضعیت دخترش گفته است . او در نامه اش تاکید کرده است که هدفش از ارسال این نامه به قاضی القضات جمهوری اسلامی ، ارائه یک پرسش بلاجواب از سوی سایر مقامات قضایی به مقام ارشد قوه قضاییه جمهوری اسلامی است تا شاید با پاسخ به آن دامن این نظام از اتهام عدم کفایت درارائه یک رفتار منطقی و انسانی پاک شود . اعظم افشاریان همچنین در این نامه از ریاست قوه قضاییه می پرسد : «آیا انسانیت اجازه بی خبر گذاشتن چهل و چند روزه یک خانواده از دخترش را می دهد؟ آیا این برخورد با شرع مقدس همخوانی دارد؟»
نازنین خسروانی، سابقه همکاری با روزنامه های اصلاح طلب بنیان، شرق، کارگزاران، بهار و نوروز را داشته است. او در زمان بازداشت در جایی مشغول به کار نبود، چرا که همه این روزنامه ها توقیف شده بودند.
به گزارش خبرنگار کلمه، متن کامل نامه اعظم افشاریان، مادر نازنین خسروانی به شرح زیر است :
ریاست محترم قوه قضاییه
حضرت آیت الله صادق آملی لاریجانی
با سلام
چهل و شش روز از بازداشت دختر من، نازنین خسروانی می گذرد. این روزنامه نگار در منزلش و توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شده و به جز یک بار تماس تلفنی چند ثانیه ای در پنجمین روز بازداشت، من و سایر اعضای خانواده در بی خبری مطلق از او به سر می بریم ضمن آنکه سابقه بیماری قلبی وی و دوری از هرگونه امکانات پزشکی و داروهای مورد نیاز، هر احتمالی را با وجود این بی خبری، پیش چشمان ما می آورد.
مراجعات متعدد و نامه نگاری های مکرر ما به دادستانی انقلاب بی پاسخ مانده و کوچکترین نشانه ای از سلامت و وضع جسمی وی، موقعیت روحی و محیط و شرایط نگهداری وی به ما داده نشده جز اینکه در یکی از مراجعه ها و پرس و جوهای روزانه، معاون آقای دادستان با جمله “انشاءالله زنده است” به جای اطلاع رسانی در مورد وضعیت وی، تشویش و دلشوره بیش از پیش را به خانواده ما هدیه کردند و آقای دادستان نیز به جای پاسخ به نامه های تحویلی ما، طی مصاحبه ای مطبوعاتی فقط از امنیتی بودن اتهام فرزندمان خبر داده است.
جناب آقای لاریجانی
هدف ما از ارسال این نامه به جنابعالی، ارائه یک پرسش بلاجواب از سوی سایر مقامات قضایی به مقام ارشد قوه قضاییه جمهوری اسلامی است. بلکه وی بتواند برای آن پاسخی یافته و دامن این نظام را از اتهام عدم کفایت در ارائه یک رفتار منطقی و انسانی پاک کند و آن پرسش این است: به فرض که روزنامه نگاران نه به جرم سیاسی مرتبط با انجام وظیفه روزنامه نگاری، بلکه حتی بنا به ادعای دادستان، به اتهام آنچه ایشان جرم امنیتی خوانده اند، دستگیر شده باشند، آیا خانواده آنها، پدران و مادران آنها باید با بی خبر نگه داشته شدن از وضعیت جسمانی آنها تنبیه و جریمه شوند؟ آیا زیر پا گذاشتن حقوق انسانی والدین در زمینه آگاهی از وضعیت فرزند خود به بهانه هایی کلی و بی مناسبت از قبیل اصطلاحاتی همچون جرائم امنیتی و مانند آن، اخلاقی و مطابق شرع انور است؟ آیا انسانیت اجازه بی خبر گذاشتن چهل و چند روزه یک خانواده از دخترش را می دهد؟ آیا این برخورد با شرع مقدس همخوانی دارد؟
جناب آیت الله آملی لاریجانی
اگر در زمینه تنبیهی که دستگاه امنیت و قضا بر خانواده های بی گناه متهمان سیاسی روا می دارد پاسخ و توجیه دیگری ندارید- که مطمئن هستم چنین مجوزی نه در شرع و نه در قانون وجود ندارد- لااقل به خاطر حفظ حیثیت جمهوری اسلامی، جلوی این رفتار غیر انسانی و غیر منطقی را با صدها و شاید هزاران خانواده ایرانی بگیرید. شاید این بی خبری های طولانی این شائبه را به اذهان متبادر کند که ماحصل تاکتیک آنها برای اعمال شکنجه سفید، درهم شکستن متهمان و وادار ساختن آنها برای اعترافات دروغین باشد. و از این شایدها بسیار است، اما نتیجه ای که حاصل جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی آن می شود کارنامه ای است که نه با عقل و منطق عرفی و نه با حجت های شرعی نمی توان از آن هیچ دفاعی کرد.
ما در چند روز آیند منتظر می مانیم تا بلکه پاسخ پرسش فوق از سوی جنابعالی همراه با صدور اوامر مقتضی جهت روشن شدن تکلیف دختر دربندم به طریقی داده شود و مراحم حضرتعالی شامل حال ما شود.
اعظم افشاریان, مادر نازنین خسروانی روزنامه نگار بازداشت شده
همسر بهاره هدایت: امیدوارم حاکمیت عقلانیتی به خرج دهد و تجدید نظری صورت گیرد
جرس: بهاره هدایت فعال دانشجویی (دانشگاه علوم اقتصادی تهران) و جنبش زنان، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت است. وی برای پنجمین بار، در موج بازداشت های بعد از وقایع عاشورای سال گذشته بازداشت شد و در حال حاضر در بند نسوان در بدترین شرایط و بدون دسترسی به امکانات بسر می برد.
صراحت و شجاعت بهاره هدایت درعرصه سیاسی کشور باعث شد که برای دو دوره متوالی با وجود سرکوبها و فشارهای امنیتی در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت باقی بماند. وی در جریان بازجوییها، تهدید شد که در صورت عدم همکاری، به ۱۰ سال زندان محکوم خواهد شد.
دادگاه رسیدگی به اتهامات این فعال دانشجویی در روز ۱۵ فروردین ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شد و حکم صادره تهدید بازجویان را به واقعیت تبدیل کرد. قاضی مقیسهای، بهاره هدایت را به اتهامات ” اجتماع و تبانی علیه نظام”،” توهین به رئیس جمهور” ،” توهین به رهبری” و” تبلیغ علیه نظام”، مجموعا به ۷ سال و نیم زندان محکوم کرد و که با احتساب ۲ سال حبس تعلیقی وی در پرونده مربوط به بازداشت در سال ۸۵، وی در مجموع به ۹ سال و نیم زندان محکوم شد. حکم صادر شده برای وی یکی از سنگین ترین احکام صادر شده برای متهمان حوادث بعد از انتخابات ایران و همچنین سنگین ترین حکم قضایی است که از ابتدای تاسیس انجمن های اسلامی دانشگاه ها برای یکی از اعضای این تشکل ها صادر شده است.
سیدمحمد خاتمی، در دیدار با خانواده بهاره هدایت ضمن ابراز تاسف وتعجب از احکامی که این روزها برای دانشجویان صادر می شود گفته بود: “نباید به گونه ای عمل شود که نحوه برخورد با دانشگاه و جامعه با الگویی که در کشورهای کمونیستی بود مقایسه شود. این راه و این گونه برخورد با دانشگاه ها غلط و اشتباه است و این گونه برخوردها قطعا به نتیجه نمی رسد و شکست خواهد خورد.”
به همین مناسبت “جرس” با آقای امین احمدیان عضو ادوار تحکیم و همسر بهاره هدایت در خصوص آخرین وضعیت ایشان و شرایط دشوار بند نسوان به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:
آقای احمدیان لطفا در ابتدا بفرمایید آخرین بار که همسرتان را ملاقات کردید چه زمانی بوده و ملاقاتهایتان به چه صورتی می باشد؟
روز سه شنبه با بهاره ملاقات داشتم که ملاقات ها کابینی و خیلی کوتاه است و حدود هشت ماه است که ملاقات حضوری نداریم.
وضعیت روحی و جسمی ایشان چطور بود؟
وضعیت روحی بهاره مثل همیشه خوب است اما بند زنان اصلا وضعیت مناسی ندارد و در یک محیط بسته و بدون امکانات می باشد. و همانند سلول های 209 زندانیان از سلول بیرون نمی توانند بیایند و دسترسی به جایی ندارند. نه می توانند ورزش کنند نه دسترسی به کتابخانه دارند. و این وضعیت دارد در سکوت برگزار می شود. الان دو ماهست که شانزده نفردر بند نسوان در بدترین شرایط بسر می برند و اطلاع رسانی کمی در این خصوص صورت می گیرد. این دیگر ظلم مضاعف است کسانیکه به اتهامات واهی این احکام سنگین را گرفته اند حالا باید در این شرایط هم نگهداری شوند.
از نظر جسمی هم مدتی بود که دل درد مزمن و شدیدی داشت که بعد از پیگیرهای فراوان ایشان را برده بودند سونوگرافی و تشخیص داده بودند که سنگ صفرا دارد الان هم مدت سه هفته است منتظرند که جراح جواب بدهد و دستور بستری و عمل دهد.
برای مرخصی ایشان اقدام کرده اید؟
هم خودش در زندان درخواست داده و هم ما به دادستانی مراجعه کردیم و به جاهای دیگر مثل مجلس هم مراجعه کردیم اما هنوز جوابی نگرفته ایم. گویا مرجع تصمیم گیرنده دادستان نیست.
شما با خود دادستان ملاقاتی داشته اید؟
بله با دادستان ملاقات داشتم و برخورد ایشان هم بد نبوده اما هیچ نتیجه ای نگرفتم خودشان هم می گفتند باید وزارت اطلاعات با مرخصی ایشان موافقت کند.
علت عدم موافقت با مرخصی را بیان نکردند؟
هم با آقای دادستان که صحبت کردیم و هم نیروی های امنیتی که تماس گرفته اند یک چیزهایی می خواهند و مشخصا در خصوص بهار می خواهند اعلام جدایی و انزجار از دفتر تحکیم وحدت کند و درخواست عفو کند تا بتوانند از حق مسلم خودش استفاده کند.
پدرو مادر خانم هدایت می توانند او را ملاقات کنند؟
خانواده بهاره از زمان ورود بهاره به فعالیت دانشجویی با تمام این فشارها و دستگیری و زندان درگیر بوده اند و برایشان خیلی سخت است. بهاره پنجمین بار است که دستگیر می شود علاوه بر این بهاره در یک شرکت خصوصی هم کار می کرد که در سال هشتاد و هفت از کار برکنارش کردند و تمام این مشکلات به خانواده او منتقل می شد و آسیب دیده اند. پدر و مادر بهاره هردو بشدت مریض هستند و به همین علت مادرش چند ماه است که نتوانسته بهاره را ببیند و تلفن ها هم قطع است و با تلفن هم نمی توانند صحبت کنند. حداقل با تلفن می توانست صدای دخترش را بشنود اما مدتهاست تلفن بند قطع است و از این هم محروم شده است.
خیلی از خانواده ها از شهرستان می آیند و بعضا نمی توانند فرزندانشان را با خود بیاورند یا مدرسه دارند یا نمی خواهند این شرایط را ببینند. تلفن ها هم که قطع شده این شرایط را سخت تر کرده و مواردی هست که پدرو مادر ها زمین گیر هستند و تنها راه تماس با فرزندانشان همین تلفن ها بوده که این تلفن ها را هم قطع کردند…
با توجه به اینکه در روز دانشجوی سال گذشته خانم هدایت طی یک پیام ویدئویی وضعیت سخت فعالین دانشجویان ایرانی و فضای بعد از انتخابات را تشریح کردند و امسال نیز از داخل زندان به مناسبت روز دانشجو پیامی دادند مبنی براینکه ایستادگی و مقاومت خواهیم کرد. شما فکر می کنید علی رغم این فشارها و سختی ها بهاره به خواسته مقامات امنیتی تن خواهد داد؟
خوب بهاره سالهای سال در این تشکل دانشجویی بوده و با رای اکثریت دانشگاههای سراسر کشور انتخاب شده و این مسئولیت را پذیرفته است. بنابراین چیزی شخصی نیست که خود بهاره در برابرش تصمیم بگیرد. همانطور هم که به بچه ها توصیه می کرد که امیدوار و مقاوم باشند و آگاهانه در مقابل مسائلی که برایشان پیش می آورند ایستادگی کنند.
حکم خانم هدایت یکی از بی سابقه ترین احکام برای فعالین دانشجویی و فعالین زنان بوده است زمانیکه از حکمش باخبر شد چه عکس العملی داشت؟
من آن روز در دادگاه بودم بهاره علاوه بر اینکه شوکه شده بود خنده اش هم گرفت و می گفت چه تناسبی بین اتهام و حکم صادره وجود دارد. تمام فعالیت های بهاره شفاف بوده و در قالب بیانیه و مصاحبه و در کل مشی اصلاح طلب داشت و بدنبال براندازی نبود. در همان روز کسانی بودند که متهم به ارتباط با سازمانهای برانداز بودند اما احکام کمتری نسبت به بهار گرفتند. خوب درعین تاسف آور بودن چنین حکمی واقعا خنده دار و مضحک هم است.
شما خودتان عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم هستید حالا فکر می کنید علی رغم این فشارهایی که بر اعضای ادوار تحکیم از جمله آقایان زیدآبادی و مومنی و دفتر تحکیم وحدت می آوردند، دانشجویان از اعتراضات و انتقادات خود دست برخواهند داشت؟ بعبارتی با صدور احکام سنگین و زندانی های طویل المدت برای اعضای تشکل های دانشجویی حاکمیت می تواند فضای دانشگاه را در دست بگیرد ومانع از فعالیت دانشجویان شود؟
نتیجه این یکسال و نیم سرکوب و فشار چه بود؟ احکام سنگین و صدها سال زندان برای دانشجویان که الان حدود پنجاه دانشجو در حال سپری کردن احکام غیرعادلانه خود هستند، علاوه بر اینها صدها دانشجو محروم از تحصیل و اخراج شدند و برخوردهای شدیدی با آنها صورت گرفت اما دیدیم که باز علی رغم تمام این فشارها دانشجویان امیرکبیر، هنر و قزوین و دیگر دانشگاهها ساکت ننشستند و شاید مثل سالهای گذشته پرشور نبود و فراز و نشیب هایی داشت. این مسئله که دانشجویان ساکت نشدند پیام است برای کسانی که این مسائل را درک کنند. بنابراین اینگونه برخوردها و فشارها بویژه با قشر دانشگاهی جواب نخواهد داد و به نتیجه ای که می خواهند نمی رسند. با این فشارها مواضع شفاف دانشجویان را به سوی فعالیتها ی غیرشفاف، کمتر شفاف و زیرزمینی سوق می دهد. این مسئله هم تبعات امنیتی برای جامعه و دانشجویان و حتی کسانی که این سرکوبها را انجام می دهند، دارد. به نظر من از هر طرف که به این مسئله نگاه کنیم علاوه بر اینکه یک کار بیهوده و عبثی است که به سرانجام نخواهد رسید بلکه در آینده چه کوتاه مدت و چه در دراز مدت نتیجه عکس خواهد داد.
در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.
بهاره عضو تشکل “قانونی” دفتر تحکیم وحدت بوده و تمام فعالیت هایش و مواضعش شفاف بوده است. خود من عضو تحکیم بودم و الان هم عضو ادوار تحکیم هستم و بخوبی می دانم تمام فعالین دانشجویی که الان در زندان هستند جز انتقاد کار دیگری نکردند. این احکام به هیچ وجه برای آنها عادلانه و منصفانه نیست. امیدوارم حاکمیت یک عقلانیتی به خرج دهد، تدبیری بیاندیشد و چشم انداز بلندتری را ببینند و تجدید نظری در این شرایط صورت دهد تا هم به صلاح خودشان باشد هم حقوق این بچه ها احقاق گردد.
+ There are no comments
Add yours