گفت و گو با رضا خندان، همسر نسرین ستوده: فرزندانم به همراه مادرشان مجازات می شوند

28 آذر 1389

کلمه : نسرین ستوده حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی بیش از صد روز است که در یکی از سلول های انفرادی بند ۲۰۹ نگهداری می شود .او عضو کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان و انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، ِ کودک‌آزاری و کودکان در معرض اعدام و خانواده های تعدادی از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات را برعهده داشته‌است.

ستوده که در اعتصاب غذای خشک به‌سر می‌برد، به دلیل وخامت وضعیت جسمی‌اش به بهداری زندان منقل شده است. او اعلام کرده که حاضر به شکستن اعتصاب غذایش نیست.

این سومین باری است که وی در طی بیش از صد روز بازداشتش دست به اعتصاب غذا می‌زند و این بار، با توجه به تحلیل رفتن قوای جسمانی‌اش، وضعیت بسیار خطرناکی را پشت سر می‌گذارد.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده، و دو فرزند خردسالش به شدت نگران حال او هستند؛ چرا که اخبار رسیده از زندان اوین، بسیار نگران‌کننده است.در مصاحبه با رضا خندان همسر نسرین ستوده از آخرین وضعیت وی جویا شدیم. همچنین در این مصاحبه رضا خندان از وضعیت روحی فرزندانش به ویژه پسر سه ساله شان نیما سخن گفت. به عقیده او مسوولان آگاهانه یا نا آگاهانه این روزها فرزندان او و نسرین را هم مجازات می کنند . آنها اجازه تماس تلفنی مستمر و یا ملاقات حضوری کودکان با مادرشان را نمی دهند تا حداقل کودکان نسرین پس از صد روز بتوانند او را چند لحظه ای در آغوش بگیرند با همه این سختی ها اما خندان هنوز معتقد است که نسرین ستوده نمی توانست اقداماتی را جز آنچه تاکنون انجام داده انجام دهد و این روزهای سخت نیزسرانجام سپری خواهند شد .

گفتگوی خبرنگار کلمه را با او می خوانید :

آقای خندان، چه خبر از خانم ستوده ؟ آیا در طول مدتی که در اعتصاب غذا بوده اند با ایشان تماس تلفنی و یا ملاقات داشته اید؟

متاسفانه هیچ اطلاعی از ایشان نداریم. از وقتی این بار همسرم در اعتصاب غذا هستند ملاقاتی با او نداشته ایم البته دوبار با ما تماس گرفته که البته آخرین تماس شان دوشنبه هفته گذشته بوده است و از آن به بعد در بیخبری کامل به سر می بریم…

در تماس تلفنی شان بویژه آخرین تماس، از وضعیت جسمی شان چیزی نگفتند ؟

در تماس های قبلی گفتند یک بار به دلیل ناراحتی معده به بهداری اوین مراجعه کرده اند ولی گویا تلاش داشته اند که حالشان را طبیعی جلوه بدهند تا مبادا خبر وضعیت نامساعد جسمی شان خانواده و بچه ها را ناراحت کند. اما طرز صحبت کردن، لرزش صدا که به وضوح در صحبت کردنشان حس می شد، حکایت از وضعیت جسمی نامناسبش داشت .

خانم ستوده دقیقا این بار به چه دلیلی و برای تحقق چه خواسته ای دست به اعتصاب غذا زده است؟ آیا شما از قبل در جریان بودید یا ناگهان مطلع شدید ؟

حدودا چهار روز پیش از شروع اعتصاب غذا، در آخرین ملاقاتی که باهم داشتیم، گفته بود که اگر شرایط به گونه ای که مورد نظرشان است پیش نرود مجددا دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

با توجه به خطراتی که اعتصاب غذا برای سلامت و حتی جان اعتصاب کننده دارد، آیا شما تلاش کردید که ایشان را از این تصمیم منصرف کنید و با مشورت وکیل و خانواده ، راه دیگری را برای پیگیری مطالباتشان انتخاب کنید ؟

بله. ما تقریبا زمان زیادی از وقت ملاقات و یا تلفن را صرف بحث در مورد این موضوع می کردیم. حتی زمان ملاقات حضوری ایشان در جلسه اول دادگاه، بازهم تمام وقت مان صرف این موضوع شد. اما ظاهرا شرایط در آنجا به گونه ای هست که ایشان و نیز برخی از دوستان چاره ای جز اعتصاب غذا نمی بینند. خانم ستوده پیش از این هم اعتصاب غذا کرده بودند و تقریبا به خواسته شان هم رسیدند. اما این بار هم مطمئنا شرایط او را مجبور به این کار کرده است.

چه شرایطی آقای خندان ؟ با توجه به شناختی که از روحیات همسرتان دارید فکر می کنید چه شرایطی وی را مجبور به اعتصاب غذا کرده است ؟

گهگاه پیش از بازداشت شان پیش می آمد که باهم در مورد زوایای مختلف زندان و زندانی شدن و یا در مورد دیگر زندانیان صحبت می کردیم. با توجه به صحبتهایشان و همچنین شناختی که من از روحیات او داشتم هیچوقت تصور نمی کردم که اگر روزی بازداشت شوند، دست به اعتصاب غذا بزنند. وقتی برای اولین بار شنیدم که ایشان دست به اعتصاب غذا زده خیلی تعجب کردم. این برای من روشن می کند که وضعیت در آنجا به گونه ای هست که او مجبور به این کار می شود.

آقای خندان، شما در بین صحبتهایتان اشاره کردید خانم ستوده پیش از این هم دست به اعتصاب غذا زدند و به خواسته شان رسیدند. می خواهم بدانم به کدام خواسته شان دست یافتند ؟

بار قبل از جمله خواسته هایش این بود که وسایل و تجهیزاتی که از محل کار من و همچنین وسایل فرزندان مان از منزل برده بودند به ما برگردانند . در نهایت این وسایل را عمدتا به ما برگرداند .البته متوجه شدم که از عمده ترین وسایل بنده یعنی هارد کامپیوترم را که حاوی اطلاعات و در واقع زحمات چندساله ام در زمینه شغلی ام بود به صورت سوخته شده تحویل داده اند.
اما ابن بار او برای اعتصاب اش خواسته شخصی نداشته بلکه تقاضای لغو همه احکام ناعادلانه صادر شده پس از انتخابات را کرده است

شما تاکنون چه اقدامهای قانونی را برای آزادی همسرتان انجام داده اید ؟ و در آینده چه برنامه ای برای پی گیری وضعیت همسرتان دارید ؟

همانطور که می دانید دادگاه همسرم برگزار شده و ما منتظر صدور حکم هستیم. عملا به لحاظ قانونی کار خاصی نمی توانیم انجام دهیم. اما براساس قانون، ادامه بازداشت همسرم تا زمان قطعی شدن حکم دادگاه، جایز نیست. ما تلاش می کنیم صدایمان را از طریق مراجع رسمی و همچنین افکار عمومی به گوش مسئولان و مردم برسانیم تا خانم ستوده در این فاصله زمانی در کنار خانواده و بچه هایش باشد. ولی متاسفانه تا این لحظه دادگاه با این در خواست موافقت نکرده است.

یعنی تبدیل قرار بازداشت به وثیقه را نمی پذیرند ؟

بله. در واقع یک هفته بعد از جلسه دوم دادگاه اعلام کردند که حتی با قرار وثیقه امکان آزادی نسرین وجود ندارد و قرار بازداشت شان را بطور رسمی تمدید کردند. ایشان به این امر اعتراض کرد و این موضوع در حال حاضر در دست بررسی است.

آقای خندان،کمی هم از شرایط دو فرزند خردسال تان بگویید. همچنین از خودتان که این روزها نگهداری از فرزندان تان در کنار همه گرفتاری ها به شما واگذار شده است؟

من واقعا سعی می کنم، با وجود آنکه شرایط عادی نداریم، زندگی را بصورت طبیعی و عادی پیش ببرم . سعی می کنم بچه ها خیلی درگیر این موضوع نشوند. با وجود اینکه رفت و آمد و تلفن به خانه مان زیاد است اما تلاشم این است که وقت و انرژی ام را صرف رسیدگی به وضعیت بچه ها کنم تا کمتر دوری مادرشان را احساس کنند. گرچه هر قدر هم تلاش می کنم جای خالی مادر برای شان پر نمی شود. خصوصا در مورد نیما که حدود سه سال دارد و هیچ توجیهی برای نبودن مادر ش مثمرثمر نیست . در این شرایط که آنها حتی از ملاقات حضوری نیز محرومند، به ما توصیه شده به هیچ وجه بچه ها را به ملاقات کابینی نبریم چرا که این گونه ضربه روحی بیشتری به آنها وارد می شود . من تمام سعی ام را می کنم که زندگی، درس و مهد بچه ها حالت عادی داشته باشد اما با همه اینها با طولانی تر شدن بازداشت نسرین ، فشار بر خانواده و بویژه بچه ها بیشترشده است . پس از آخرین تماس همسرم ، دلتنگی و بیقراری ها بچه ها تا حدی بیشتر شده و متاسفانه شرایط بدتری هم به وجود آمده است .

من فکر می کنم مسئولانی که آگاهانه و یا ناآگاهانه چنین شرایطی را به وجود می آورند فشار روحی و روانی زیادی را نه تنها به زندانی بلکه بیشتر به بچه ها وارد می کنند. این درحالی است که بچه ها هیچ گناهی ندارند و این حق آنهاست که ملاقات حضوری با مادر و یا پدر زندانی شان داشته باشند تا بلکه بتوانند در شرایط عادی تری به سر ببرند.

تا به حال درخواست ملاقات حضوری داده اید و سعی کرده اید توجه مسئولان را به وضعیت روحی و نیازهای فرزندان تان جلب کنید؟

بله. من از قاضی پرونده نامه گرفته ام و پنجشنبه دو هفته پیش هم آنرا به زندان ارائه کردم اما مسئولان زندان حتی توجهی به محتوای نامه و موافقت قاضی نکردند و اجازه ملاقات حضوری ندادند. حتی خواهر خانم ستوده هم پیش از بنده سه بار در همین رابطه نامه گرفته بودند اما متاسفانه مسئولان زندان ترتیب اثر نمی دهند، در حالیکه نامه قاضی حکم مجمر دارد یعنی حتما باید اجرا شود.

با توجه به مشکلات و شرایط سختی که این روزها تحمل می کنید تا به حال به ذهن تان خطور کرده که کاش همسرتان یک وکیل مدافع و فعال حقوق بشر نبود ؟

ابدا. هیچ گاه چنین تصوری هم نکرده ام .چرا که کار همسرم مبتنی بر قانون، عرف، انسانیت و کاملا شرافتمندانه بوده است .شرایط سخت این روزها را هم به هر حال سپری خواهیم کرد .

و نکته آخر ؟

نکته ای که من می خواهم به آن اشاره کنم مشکل همه خانواده های زندانیان سیاسی است. در طول مصاحبه هم به آن اشاره کردم و آن نکته این است که حتی اگر کسی جرمی را مرتکب شده و جرم اش قطعی و واضح هم هست که البته در مورد خانم ستوده چنین نیست ؛ مجازات باید بر زندانی متمرکز باشد نه خانواده و فرزندان او . متاسفانه این روزها خانواده ها و کودکان بی گناه هم مجازات می شوند بی آنکه جرمی مرتکب شده باشند. کودکان حق دارند با پدر و مادر زندانی شان حتی اگر مجرم باشند هم تماس و ملاقات داشته باشند.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours