مدرسه فمینیستی: 6 دی ماه 1389، قرار است دادگاهی دیگر با اتهامی جدید برای نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال جنبش زنان برگزار شود. اتهام جدید نسرین ستوده، عدم رعایت حجاب رسمی در ویدئویی است که در آن نسرین ستوده سخنرانی کرده و این ویدئو در اهدای مراسم برگزاری جایزه بین المللی حقوق بشر به وی در ایتالیا به نمایش درآمده است. چرا که نسرین ستوده هنگامی که قصد داشت که برای شرکت در این مراسم از ایران خارج شود، ممنوع الخروج شد و سخنرانی خود را به صورت ویدئویی صرفاا برای پخش در آن مراسم ارسال کرد. از این رو مطلب حاضر به همین اتهام جدید به نسرین ستوده می پردازد:
در مورد وضعیت نسرین ستوده و همینطور اتهاماتی که به او وارد شده است مباحث و نوشته های فراوانی بیان شده است، با این حال او نه تنها آزاد نشده بلکه دوباره و در روز دوشنبه (6 دی ماه) برای اتهامی جدید دادگاهی می شود. این اتهام جدید نداشتن حجاب در پیام ویدئویی است که برای مراسم اهدای جایزه بین المللی حقوق بشر به وی برگزار می شد ارسال شده بود. برخی بر این باورند که این اتهام جدید در حقیقت توجیهی برای نگه داری نسرین ستوده در سلول انفرادی، پس از نزدیک به سه ماه و نیم بازداشت است. اما چرایی این که چنین اتهامی یعنی «بی حجابی» برای یک وکیل که پیشتر به خاطر دفاع از موکلان اش بازداشت شده مسئله ای است که در اینجا می خواهم به آن بپردازم. مسئله ای که نشانه بارز استفاده ابزاری از یک باور دینی است. در حقیقت این استفاده سیاسی از حجاب این بار در جهت افزودن اتهامات وکیل سرشناس نسرین ستوده است که در طول زندگی اش تنها به فکر احقاق حقوق از دست رفته ی موکلانش بوده است.
مفهوم حجاب اجباری به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعاتی بوده است که از سی سال گذشته از سوی محققان مختلف و به ویژه بعد از انقلاب به چالش کشیده شده است، با این که اعمال حجاب اجباری از همان اوایل سالهای بعد از انقلا ب به عنوان یکی از قوانین اجرایی کشور درآمده است، اما هنوز بسیاری بر این باورند که این نوع پوشش یعنی اجباری بودن آن نه تنها در هیچ کجای قرآن توصیه نشده است، بلکه حتی اشاره ی مستقیم به پوشش مو در قرآن هم مورد مناقشه است. گذشته از آن که حجاب به عنوان اصل یا ضرورت دینی هنوز مورد بحث است، اجباری بودن این پوشش نیز جای مناقشه بسیار است.
می توان گفت که مسئله ی حجاب در ایران مسئله ای کاملا بغرنج و پیچیده است. حجاب زنان در ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن به عنوان یک نوع حجاب و پوشش به نشانه باور و عقیده ای شخصی نبوده است بلکه به عمدتا عنوان ابزاری سیاسی در جهات مختلف به منظور محدود کردن و ایستادگی در برابر فرهنگ غربی به کار رفته است. در واقع یک بار در دوران قبل از انقلاب و در دوران رضا شاه به عنوان ابزاری برای مدرنیزاسیون جامعه ایرانی مورد استفاده قرار گرفته و بار دیگر و در طول انقلاب به عنوان نمادی در برابر امپریالیسم و غربی گرایی و برای بسیج نیروهای عمومی به کار رفته است و پس از انقلاب نیز به عنوان نمادی برای هویت یابی انقلاب اجباری و تثبیت شده است. از این رو استفاده ی ابزاری از حجاب نه به عنوان یک عقیده ی شخصی و باور دینی، بلکه به عنوان نوعی از ضرورت سیاسی و سیاست کنترل تن زنان و حفظ منافع ملی قلمداد شده است.
بسیاری از محققان در حوزه مسائل اسلامی از جمله فاطمه مرنیسی براین باورند که حجاب به معنای پوشش موهای زن هرگز در قرآن توصیه نشده است. مرنیسی حتا از کتاب طبری دلیل نزول سوره ی حجاب را چنین روایت می کند : ” حجاب از نظر لغوی به معنی پرده است به منظور قرار دادن سدی میان دو مرد نازل شده است، نه میان یک زن و یک مرد . پدیداری حجاب مربوط به رویدادی است که در سال پنجم هجری (627 میلادی ) موجب نزول آیه 53 از سوره ی احزاب شد ” (154). سپس مرنیسی این آیه را می آورد که در آن به پیامبر می فرماید بدون اجازه وارد خانه ی پیامبر نشوید و هنگامی که از همسران او کالایی چیزی خواستید؛ از پشت حجاب و حائلی آن را از ایشان بخواهید (154). و بعد در توضیح این آیه می نویسد که فقها عبارت نزول آیه ی حجاب را به کار می برند و منظور از این عبارت در حقیقت، دو رویداد هم زمان ولی با حیطه های کاملا مختلف است. از یک سو نزول این آیه به عنوان وحی خداوندی به پیامبر(ص) است که در حیطه ی فکری قرار دارد و ازسوی دیگر، نزول حجاب به عنوان یک ماده ی عینی است: پرده ای که پیامبر میان خود و مردی که کنار در ورودی اتاق پیامبر ایستاده بود کشید (155) . در واقع نزول این آیه به بی اجازه وارد شدن افراد به خانه پیامبر و صحبت با همسران او باز می گردد . مهندس ژیلا شریعت پناهی هم در مطلب اخبر خود که در مدرسه ی فمینیستی منتشر شده است بیان می کنند که در تحقیقات خود در آیات قرآنی هرگز به « مو » به معنای پوشش زنان برخورد نکرده اند: ” پوشاندن اندام های زیبا و متفاوت در زن و مرد است و نه اندام هایی که از نظر زیبایی در زن و مرد یکسان (مثل “مو ی ساده و بی آرایش”) هستند. حال اگر در کشورهایی مثل عربستان به علت گرمای بیش از حد هوا، هم زنان و هم مردان موهای خود را می پوشانند ربطی به این آیه شریفه و به اجباری بودن پوشاندن مو ندارد. بلکه پوشاندن گریبان کافیست”.
مباحث و تحقیقات بسیار دیگری هم در این زمینه انجام شده است که از حوصله ی این متن کوتاه خارج است اما آنچه که در اینجا می خواهم به آن اشاره کنم ؛اول ضروری نبودن و اجباری نبودن پوشش حجاب است که متاسفانه در ایران این مسئله از سوی برخی مسئولان در نظرگرفته نشده است. و دوم: استفاده ی ابزاری از این طرز پوشش علیه زنان است.
اگر بپذیریم که حجاب یک اعتقاد یا امر شخصی است، بنابراین دلیلی برای اجباری بودن آن وجود ندارد، پس وقتی چنین امری به قانون در می آید و بر طبق قانون اجباری می شود، بنابراین دیگر از حوزه اعتقادی خارج شده و تنها به عنوان یک قرارداد اجتماعی و آن هم در روابط اجتماعی خود جامعه ایران قابل پیگیری است، از این رو مجریان قانون تنها می توانند کسانی را محاکمه کنند که در روابط اجتماعی در داخل جامعه ایران این قرارداد را رعایت نکرده باشند.
در حقیقت مسئله ی حجاب که به عنوان یک اعتقاد فردی است، وقتی به عنوان قانون و در نتیجه اجبار در می آید و تمامی افراد جامعه موظف به اجرای آن هستند، شکل و مضمون دیگر به خود می گیرد. یعنی اگر حجاب به صورت اعتقاد می تواند زندگی شخصی را متاثر سازد، اما حجاب به عنوان قانون، دیگر نمی تواند در حریم خصوصی و شخصی افراد، داوطلبانه تعمیم یابد و موثر باشد. در واقع هنگامی می توان اتهامی را به لحاظ قانونی به کسی وارد کرد که قانون را در خارج از حوزه ی خصوصی رعایت نکرده باشد، ولی آیا حریم شخصی افراد یعنی خانه ی آنها هم جزو این قانون می شود؟ یعنی آیا قوانین اجتماعی که حوزه ی اجرایی آنها تنها اجتماع و تنها در حوزه عمومی است وقتی وارد حوزه ی دیگری از روابط یعنی حوزه ی خصوصی افراد می شوند هم واقعا می توانند به عنوان قوانین لازم الاجرا درنظر گرفته شوند؟ اگر بخواهم این سئوال را به شکل دیگری مطرح کنم باید بپرسم که آیا قانون حجاب اجباری که برای روابط در خارج از خانه و در حوزه عمومی جامعه ایران تدوین شده، در حوزه خصوصی و در حریم شخصی یعنی در فضای خانه هم قابل تعمیم است؟ آیا مجریان قانون این اجازه را دارند که با تفتیش در حوزه ی شخصی افراد از آنها بخواهند که در خانه شان (که خصوصی ترین جای زندگی آنهاست) قانون حجاب اجباری را رعایت نمایند و در صورت نداشتن حجاب در حوزه ی شخصی شان آنها را محاکمه و یا توبیخ کنند؟ بی شک جواب به همه این سئوال ها منفی است، چرا که حوزه اجرایی قانون حجاب در قانون مشخص است و تعمیم آن به حوزه خصوصی، نه تنها عملی غیرقانونی است.، بلکه حتا ورود به حوزه و حریم شخصی افراد در دین و آیین ما نیز عملی مذموم است.
کسانی که قرار است نسرین ستوده را به اتهام بی حجابی آن هم در حریم شخصی خود و در خانه اش مورد اتهام قرار دهند آیا به این مسئله اندیشیده اند که شکستن این حریم شخصی و دخالت در مسائل شخصی و باورهای اعتقادی و تفتیش عقاید (اگر حتا عملی مجرمانه هم نباشد) خود گناه بزرگی است؟
از سوی دیگر همانطور که می دانیم ویدئویی که نسرین ستوده در آن بی حجاب بوده است جدا از اینکه در خانه و در حریم شخصی اش گرفته شده است علاوه بر آن برای اکران در کشور دیگری بوده است. بنابراین چگونه می توان نسرین ستوده را به این جرم محاکمه کرد وقتی حتی این فیلم ویدئویی غیر از حوزه ی شخصی یعنی خانه اش در جایی پخش شده است که اولا در قلمرو سرزمین ایران محسوب نمی شود، بنابراین قوانین داخلی و کشوری ما نمی تواند قابل تعمیم به آن باشد. با توجه به این مسائل است که طرح این اتهام، گذشته از آن که به نظر می رسد غیرقانونی و فاقد اعتبار است، حتا می تواند به عنوان وارد شدن به حریم شخصی افراد و تفتیش عقاید نیز محسوب شود.
اما پرسش های دیگری نیز در مورد اتهام بی حجابی نسرین ستوده در ویدئوی سخنرانی اش می توان مطرح کرد از جمله آن که چرا از همان ابتدا این اتهام به نسرین ستوده تفهیم نشده است و آیا اصلا این اتهام نوعی ابزار برای نگه داشتن او در بازداشت نیست؟
از اینها گذشته ، اتهام نداشتن پوشش آن هم در ویدئویی که برای خارج از کشور پخش شده است و نه برای داخل تنها به اتهامی واهی می ماند چرا که کارهایی که نسرین ستوده به عنوان یک فعال جنبش زنان و یک وکیل حساس به حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و یک انسان مسئول در برابر جامعه اش انجام داده است آنقدر بزرگ و لایق تقدیر و احترام بوده که با این گونه اتهامات خدشه پذیر نیست. چرا که اقامه ی این نوع اتهامات مبهم و از نظر حقوقی بی پایه، برای نگاه داشتن و محکوم کردن این وکیل سرشناس ، به خودی خود نشان دهنده نداشتن دلیل موجه برای نگه داشتن نسرین ستوده در بازداشت و در بند 209 است؛ بازداشتی که هیچ توجیه عقلانی ، اجتماعی و مذهبی هم ندارد.
منابع :
◀️ شریعت پناهی ، ژیلا. حجاب قرآنی و دادگاه نسرین ستوده.
+ There are no comments
Add yours