مدرسه فمینیستی: روز سه شنبه 17 خردادماه، گروه جامعه شناسی تاریخی انجمن جامعه شناسی ایران، نشستی را با عنوان بازنمایی ایدئولوژیک جنسیت در گفتمان مشروطه در سالن کنفرانس این انجمن برگزار کرد. در این نشست، فیروزه فروردین محقق و جامعه شناس تاریخی در مورد تحقیق خود که موضوع رساله اش نیز بود به سخنرانی پرداخت. فیروزه فروردین در ابتدا با دو جمله صحبت های خود را آغاز کرد: جمله اول سخنی از مارکس: رهایی ،عملی تاریخی است نه ذهنی و جمله دوم از شکسپیر: برای هر عمل حجابی از توهم نیاز است. او سپس افزود این دو جمله نشاندهنده تضاد و تناقض در جامعه است.
یکی از دغدغه های فیروزه فروردین در تحقیق اش در رابطه با مشروطه این بود که زنان و مردان آن دوره از تاریخ چطور به زندگی خود معنا می دادند؟ او در مورد این پرسش خود گفت: «این مساله با سوال چرا جنسیت؟ آغاز می شود» . خانم فروردین این طور ادامه داد: هر جامعه شناسی باید نسبت به شکاف جنسیت موضع گیری کند و برای من هم به عنوان یک زن همیشه این موضو ع بسیار مهم بوده است. از پرسش های دیگری که برایم مطرح بوده است چرایی این که جنبش زنان در زمان مشروطه نتواسته در لایه های پایین جامعه رسوخ کند».
فیروزه فروردین سپس گفت: «مشروطه لحظه بحرانی مواجهه با ترومای مدرن و شکل گیری مدرنیته بود. در دوره مشروطه جامعه نگاهی ایده ال گرا به زن داشته و زنان با زن غربی مقایسه می شدند. زنان در این دوره شروع می کنند به نوشتن و این مساله بسیار مهمی بوده و شاید دلیل آن پیشرفت هایی بوده است که در زمان ناصری رخ داده از قبیل انتشار ترجمه های مختلف، تاسیس دار الفنون، انتشار روزنامه، اعزام دانشجو به اروپا و … در واقع در زمان مشروطه تا حدودی روابط دولت و ملت مسالمت آمیز بوده است.در این دوره زنان به طورآگاهانه وارد گفتمان عمومی می شوند و خود را با زن غربی از لحاظ حضور و مشارکت شان در اجتماع مقایسه می کنند. در حقیقت در دوران انقلاب مشروطه بسیاری از مفاهیم عوض می شوند، زنان آزادتر می شوند ولی پس از این دوره زن غربی تحقیر می شود. زن غربی نشانه فساد و بی قیدی قلمداد می شود و مفاهیمی اینچنین «زن :دیگری / مرد:خود»، «تکلیف: زن / حقوق :مرد»، «تحقیر :زن / تحسین :مرد»، «زن :سنت / مرد: تجدد» و…. و باز هم دوباره تاریخ و جامعه به همان بینش و کوتاه فکری چند صد ساله خود باز می گردد. در هر صورت اکثر کتاب های تاریخ دوران مشروطه و پس از آن را مردان نوشته اند و کتاب هایی که وضعیت زندگی زنان را نشان بدهد اندک هستند اما با این حال فیروزه فروردین در این تحقیق تلاش اش بر آن بوده که با وجود اطلاعات محدود صدای زنان و پیشرفت های آنان را در این دوران نشان دهد. او در پایان سخنرانی اش گفت: «گوش بده گوش بده، این نرم نرمک بنفشه است که در گوشت می خزد، آوای درختی با شاخه های بی پایان، آوایی که در انباشته های سرت می خزد و از آوای حافظه ات فرار می کند، آیا میشنوی ؟ این صدای من است، منیره الغدیر».
+ There are no comments
Add yours