مدرسه فمینیستی: اخبار دستگیری ها و بازداشت های چند ماه اخیر فعالان زنان نشان دهنده ی دور تازه ای از فشار بر فعالیت های زنان در داخل ایران رقم زده است از جمله معصومه دهقان، منصوره بهکیش، راحیل آشناگر و فاطمه تمیمی که پس از مدتی آزاد شدند و زهرا یزدانی روزنامه نگاری که هنوز در زندان بسر می برد. اما در این میان نکته ای که به در بازداشت های جدیدتر جلب توجه می کند، دستگیری زنانی است که قصدشان مشارکت در برخی فعالیت ها در سطح بین المللی است. به نظر می رسد این بازداشت ها با هدف مهار کردن فعالیت های زنان و در نتیجه کم رنگ تر کردن حضور آنان در عرصه های بین المللی است. گویی نیروهای امنیتی هر گونه فعالیت حتا فعالیت هنری و غیرسیاسی در عرصه بین المللی را برای زنان ممنوع کرده اند.
همه این ها درحالی است که هنوز بسیاری از فعالان جنبش زنان با داشتن احکام سنگین در زندان بسر می برند، زنانی همچون نسرین ستوده، بهاره هدایت، مهدیه گلرو، عالیه اقدام دوست و… و برخی از آن ها همچون نسرین ستوده حتا از داشتن حتا یک روز مرخصی محروم بوده اند. در حقیقت در طول دو سال گذشته بارها فعالان حقوق زنان به بهانه های مختلف دستگیر و یا احضار و تهدید شده اند و حکم های سنگینی برایشان صادر شده است و برخی برای اجرای حکم شان به زندان فراخوانده شده اند که چندی پیش شاهد اجرای حکم محبوبه کرمی بودیم و نمونه اخیر آن نیز مریم بیدگلی است که برای اجرای حکم 6 ماه حبس اش در خانه اش دستگیر و به زندان قم منتقل شد. اما هنوز مصیبت و رنج محبوس بودن این فعالان بر پیکره جنبش زنان سنگینی می کند که این بار دستگیری های زنان در حوزه های هنری و فرهنگی بخش دیگری از این تراژدی را رقم می زند.
بسیاری از زنان به بهانه جرائمی همچون اقدام علیه امنیت ملی چندین بار قرار بازداشت شان تمدید شده است و هنوز بدون برگزاری هیچ دادگاهی در زندان به سر می برند. عده ای به مرخصی می آیند و همزمان با آن عده ای دستگیر می شوند. انگار که قرار است خواندن اخبار دستگیری و زندانی شدن زنان و فعالان حوزه های مختلف به یکی از عادت روزمره ی ما تبدیل شود . در چند ماه اخیر هم این بازداشت های متوقف نشده است. فعالانی که در سال جدید هم بازداشت شده اند نه تنها نمی تواند فعالیت هایشان جرم محسوب شود بلکه هرکدام از آن ها در حوزه ی بین المللی هم توانسته اند افتخار آفرین باشند و برعکس باید از آنها به خاطر مطرح کردن مسائل و مشکلات و دغدغه های زن ایرانی و تلاش برای بهتر کردن فعالیت های زنان تشکر کرد . اما از آنجایی که در دنیای این روزهای ما همه چیز وارونه است، نه تنها از زحمات و افتخار آفرینی های این زنان در عرصه های بین المللی تشکر نمی شود بلکه ارتباط آنها با خارج از ایران به عنوان جرمی در پرونده ی آن ها درج گردیده است.
درست در اوایل سال 1390 مریم بهرمن فعال جنبش زنان در شیراز و توسط نیروهای امنیتی بازداشت می شود و ماموران با در دست داشتن حکم بازداشت و با «اتهام اقدام علیه امنیت ملی» به مدت سه ساعت منزل این فعال اجتماعی را بازرسی کرده و با ضبط برخی از اموال شخصی، وی را بازداشت نموده اند. بعد از گذشت ۷۱ روز از بازداشت وی، هنوز دلیل قانع کنندهای مبنی بر بازداشت وی به خانواده نامبرده ارائه نشده است.
مریم بهرمن بعد از گذراندن از تحمل ۵۵ روز انفرادی در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۳۹۰ به کانون اصلاح و تربیت میانرود (بند زنان زندان شیراز) منتقل شده و سپس از سایر زندانیان جدا و همراه با یک زندانی دیگر در سلولی جداگانه زندانی هستند. در طول این مدت خانواده ی مریم بهرمن توانسته اند چند بار با او ملاقات داشته باشند اما مشخص نشده است که جرم او چیست و چرا با قید وثیقه هنوز آزاد نشده است.
مریم بهرمن یکی ا ز فعالان حقوق زنان در شیراز و از اعضای کمپین یک میلیون امضاء است . فعالیت های او در حوزه ی زنان سبب شد تا برای نشست همایش مقام زن در نیویورک از او دعوت به عمل آید مقاله ی او تحت عنوان فن آوری اطلاعات و تاثیر آن بر زندگی روزمره ی زنان ایرانی بود که وقت زیادی را صرف تحقیق در خصوص فهمیدن و درک معضلات زنان در جامعه ی ایران کرده بود . اما آیا شرکت کردن در نشست های بین المللی با هدف ارتقاء وضعیت زنان می تواند جرم محسوب شود؟ کما اینکه در سالهای گذشته هم زنان در حوزه های مختلف و در کنفرانس های بین المللی در مورد وضعیت زنان ایران شرکت کرده بودند تا چالش های جدی در این زمینه را در عرصه ی بین المللی مطرح کنند. آیا می توان تحقیق در حوزه ی زنان آن هم تحت موضعی که هدفش بهبود وضعیت زنان ایران و ارتباط آن ها با تکنولوژی است را به عنوان اتهام در نظر گرفت؟ از آنجایی که مقاله ی مریم بهرمن در حوزه ی تحقیقی بوده است و باید زحمات کسانی چون او را ارج نهاد اما متاسفانه بیش از دوماه است که مریم بهرمن در زندان به سر می برد و هنوز به دلیل همین جرم آزاد نشده است.
از سوی دیگر مهناز محمدی مستند ساز و فعال حقوق زنان در روز یکشنبه پنجم تیر 1390 در منزلش و توسط نیروهای امنیتی بازداشت می شود مهناز محمدی هشتم مرداد ۱۳۸۸ نیز به همراه جعفر پناهی و رخساره قائممقامی و شماری از مستندسازان در بهشت زهرای تهران بازداشت شده بود. ی دو سال پیش به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» را درباره مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری ساخته بود.مستند «زنان بدون سایه» نیز از آثار مهناز محمدی است که جوایزی را دریافت کرده است.
هنوز مسئولان دلیل بازداشت او را اعلام نکرده اند و اصلا مشخص نیست مثل دیگر زنان، جرم مهناز محمدی چیست . او مستند ساز در حوزه ی زنان است که فیلم اخیر او به همراه رخشان بنی اعتماد با تکیه بر مطالبات زنان از کاندید های ریاست جمهوری توانسته بود بخش زیادی از خواست های جنبش زنان را مطرح کند . نگاه انتقادی او به وضعیت زنان و انتظاراتش از رئیس جمهور آینده به خوبی ر این فیلم پرداخته شده بود . اما آیا ساختن فیلم در حوزه ی زنان می تواند جرم محسوب شود . چرا این فیلسماز بیش از یک ماه است که در انفرادی به سر می برد و گزارش مشخصی از وضعیت او و دلیل دستگیری او مطرح نمی شود . ایا می توان به بهانه های واهی فعالیت های کسانی چون او را جرم در نظر گرفت و هر فیلم ساز و یا فعالی را روانه ی زندان کرد و بدون مدرک و توجیه قانونی آنها را در بازداشت نگه داشت
اما ظاهرا بازداشت مهناز محمدی پایان بازداشت های زنان هنرمند نبوده کسانی که نه تنها در حوزه ی زنان توانسته اند دستاورد های منحصر به فردی داشته باشند،بلکه با بروز استعداد ها ی خود در صحنه ها ی بین المللی برگ دیگری از حضور پر رنگ زنان را رقم ز ده اند . و این بار بعد از فیلم سازانران نوبت به دوتن دیگر از بازگیران زن کسانی چون پگاه آهنگرانی و همینطور مرضیه وفامهر می رسد که از چند هفته ی گذشته در بازداشت به سر می برند.
پگاه آهنگرانی بازیگر جوان و سرشناسی است که قرار بود برای پوشش خبری مسابقات جام جهانی زنان برای دویچه وله به آلمان برود اما بعد از آنکه تهدید به رفتن شد سفر خود را به عقب انداخت . بعد از چند روز بی خبری ا ز او مشخص می شود که در زندان است . اما مشخص نیست که آیا پوشش خبری از فوتبال زنان آن هم توسط یک زن ایرانی جرم امنیتی محسوب می شود و متسحق زندان است ؟ پگاه آهنگرانی مستند ساز و بازیگر جوانی که هم اکنون هم دو فیلم او در سینماهای ایران در حال اکران است و توانسته در صحنه ی بین المللی به واسطه ی بازی ها و فیلم های مستندش مورد توجه قرار بگیرد مستحق برخوردهای امنیتی و بی قانونی این چنینی است ؟ اصلا دلیل بازداشت بازیگران زنی چون او که تنها از کاندید مورد نظرشان دفاع کرده اند و در عین حال در فیلم هایشان نگاه انتقادی و زیر ساختی نسل جوان را با هویت زنانه ی خود به تصویر کشیده اند چگونه می تواند جرم محسوب شود.
از آن طرف مریم مجد روز قبل از سفرش به آلمان بازداشت می شود. اما آیا واقعا عکاسی از فوتبال زنان می تواند جرم به حساب آید . آیا زن ایرانی که با بروز استعداد ها و در خشش و توانایی های خود زمینه ی حضور مستقل خود را در صحنه های بین االمللی فراهم کرده است و به خاطر همین توانایی ها از او دعوت به عمل آمده است چرا باید از رفتن و عکس گرفتن که صرفا یک حوزه ی ورزشی و هنر ی است منع شود و اصلا چرا رفتن او باید جرم محسوب شود . چگونه است که فعالیت های صرفا مسالمت آمیز زنان در حوزه های هنری و ورزشی و غیز به مذاق حکومت خو ش نیامده و نه تنها اجازه ی سفر را به او نمی دهند بلکه بازداشتش هم می کند . مریم مجد چند روز گذشته با قرار وثیقه آزاد شده است .
بازیگر دیگری که این روزها زندانی است مرضیه وفامهر هم که از حدود ماه گذشته در بازداشت به سر می برد او بازیگر فیلم “تهران من حراج” ساخته کارگردان ایرانی گراناز موسوی است. گفته می شود که علت بازداشت مرضیه حضور او بدون حجاب در فیلمی بوده است که به گفته ی کارگردان این فیلم مجوز پخش از وزارت ارشاد را داشته است . ناصر تقوایی همسر مرضیه وفامهر در مصاحبه اش با روز اعلام کرده بود که خانم وفامهر تنها بازیگر بوده است و بازیگر باید هرکاری را که کارگردان می گوید انجام دهد. فیلم تهران من حراج که در مور د زندگی زن جوانی د ر ایران با بازی مرضیه وفامهر است توانسته جوایز بسیاری را در فستیوال های مختلف بین المللی کسب کند. با این حال بدون آنکه مشخصا جرم خانم وفامهر مشخص شود در بازداشت به سر برده و حتی هفته ی گذشته بنابه گفته ی همسرش این قرار بازداشت تمدید شده است. اما آیا هنر نمایی زنان در فیلم های با مجوز که در داخل ایران ساخته شده است می تواند حرم محسوب شود؟ آیا این بازداشت ها مانعی برای حضور زنان در عرصه های مختلف هنری و مطرح شدن زنان در سینمای ایرانی در سطح جهانی نیستند.
زنان هنرمند ایرانی، فعالان و پژوهشگرانی که توانسته اند با پشتکار و تلاش های بی وقفه ی خود در عرصه های بین المللی و دیگر زمینه ها موفقیت کسب کنند در واقع این نوع برخوردها و بازداشت های آنان به بهانه های واهی تنها می تواند نشان سرکوب و محدود کردن فعالیت های زنان آن هم در سطح جهانی باشد. در دنیایی که پیشرفت و فن آوری همه ی روابط انسانی را تحت تاثیر قرار داده است و این پیشرفت ها دنیا را همچون دهکده ی کوچکی به هم نزدیک ساخته است، این برخورد ها و ایجاد موانع به بهانه های امنیتی بر سر راه فعالان و زنان هنرمند جای شگفتی دارد. در اکثر نقاط دنیا زنان اکنون پست های مهمی را در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی هنری و فرهنگی برعهده می گیرند و مشخصا زنان ایرانی هم می توانند سهمی در این جهانی شدن و در نشان دادن توانایی ها و استعدادهای خود در سطح جهان داشته باشند و از سوی دیگر موقعیت و دیدگاه زن ایرانی را در چشم دیگر جهانیان به واسطه ی پیشرفت های خود تغییر دهند. اما سوال اینجاست که آیا می توان با زندانی کردن ، محدود کردن و تهدید کردن ، فعالیتهای مختلف زنان را که همچون دیگر اعضای جامعه از میان برداشت و در برابر این پیشرفت ایستاد و ارتباط آن ها را با دنیا قطع کرد. و آیا این قطع ارتباط بر شرایط عمومی زنان در داخل ایران و پیشرفت های آنان تاثیر ی نخواهد گذاشت. زنان ایرانی اعم از فعالان و پژوهشگران حقوق زنان در سالهای گذشته توانسته اند بر موانع اجتماعی یکی بعد از دیگری غلبه کنند و راههای موفقیت خود و مطرح کردن نام و موقیت زن ایرانی را در سراسر دنیا کسب کنند زنانی که حتی در انتخابات سال گذشته نشان دادند که حذف شدنی نیست و هنوز هم با وجود شرایط سخت نه تنها در حوزه های اجتماعی بلکه در سایر حوزه ها ی فرهنگی و هنری مشغول به فعالیت هستند و این فشارها و بازداشت های هنرمندان بر عزم آن ها برای تغییر شرایط شان تاثیر چندانی نخواهد گذاشت.
+ There are no comments
Add yours