برای دختران «طاهره» و «فروغ»

۱ min read

گفتگوی منصوره شجاعی با نیلوفر بیضایی-14 دی 1391

مدرسه فمینیستی: نمایش “چهره به چهره در آستانه فصلی سرد” به کارگردانی و نویسندگی نیلوفر بیضایی چندی پیش در آلمان برروی صحنه رفت. پرسش گری و پاسخ جویی در ذهن مخاطب یک اثر هنری اصیل، بی تردید پیامد تاثیری است که آن اثر ایجاد کرده است. نمایش اخیر نیلوفر بیضایی، همچون اثری زنانه و چالش برانگیز سوالاتی را پیش آورده که منصوره شجاعی در گفتگویی با وی آنها را مطرح ساخته است. حاصل این گفتگو را در زیر می خوانید:


◀️  فروغ فرخزاد چهره ای است همیشه و عزیز برای هنر وادبیات زنانه، تولیدات هنری بسیاری با الهام از او ساخته شده. اما این بار هم که قرار بر یافتن طاهره قره العین بوده بازنقش و نشان فروغ است که همپای نام طاهره بر این اثر دیده می شود چرا؟

بیضایی: در ابتدا نمی خواستم این دو زن را در یک نمایش بگنجانم، چرا که مطلب و نوشته در مورد فروغ بسیار است و در مورد طاهره اندک و هر تلاشی برای ایجاد یک توازن شاید به شکست می انجامید. اما دیدم فروغ که محصول دوران مدرنیزه شدن ایران است و هویت جویی و جستجوی فردیت در آثار و زندگی اش، ما را با مرحله ی دیگری از دغدغه های زنانه مان روبرو می کند، می تواند بیانگر مسیری باشد که از طاهره آغاز شد، با فروغ ادامه پیدا کرد تا امروز تلفیقی از حضور این دو را در زنان بیشماری ببینیم که در زندگی روزانه و در اجتماع برای حقوق خود و برای فردیتشان مبارزه می کنند. دلم می خواست در پایان نمایش و در یک تابلوی کوتاه سوم، زنی جوان و واقعی از نسل امروز زنان را که بر نسل خود تاثیر می گذارد بروی صحنه ببرم، اما دیدم زنان امروز ما دیگر خوشبختانه نه همچون طاهره ی دست نایافتنی و تک مانده هستند و نه مانند فروغ زمینی و دست یافتنی و بنوع دیگر تک. امروز آنها بسیارند و در ذهن تماشاگر و در اجتماع ما حضور دارند و تماشاگر می تواند خودش این پازل را تکمیل کند. حضور آنها واقعی ست و غیر قابل انکار و حذف. دختران طاهره و فروغ را می گویم.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours