مدرسه فمینیستی: جایزه شعر زنان ایران، «خورشید» در سال 1387 بنیان گذارده شد. این جایزه هر سال به یکی از کتابهای برگزیده شعر زنان اهدا می شود. حامیان مالی این جایزه نیز از میان زنان انتخاب شده اند. هدف این جایزه پر رنگ کردن حضور زنان در عرصه ی ادبیات به خصوص شعر است. تاکنون چهار دوره از این جایزه ی ادبی برگزار شده است که امسال نیز در آذر ماه اسامی نامزدهای نهایی این جایزه توسط سخنگوی جایزه، علیرضا بهنام، اعلام شدند. دوره ی اول جایزه در زمستان 1387 در روز تولد فروغ فرخزاد برگزار شد و از سیمین بهبهانی تقدیر شد و چون در همان سال طاهره صفار زاده؛ از شاعران معاصر؛ درگذشته بود به خاطر شعرهای متفاوت قبل از انقلابش از او نیز تقدیر شد. علاوه بر تقدیر از دو شاعر پیش کسوت، جایزه خورشید به کتاب “میخواهم بچه هایم را قورت بدهم” اثر رؤیا زرین اهدا شد. دوره ی دوم جایزه زمستان 1388 برگذار شده و از بنفشه حجازی و فرشته ساری به عنوان شاعران پیشکوت تقدیر شد و جایزه این دوره به کتاب “با خودم حرف می زنم” اثر روجا چمنکار تعلق گرفت. دوره ی سوم جایزه در سال 1389 بدون مراسم خاصی برگزار شد و از نسرین جافری به عنوان دیگر شاعر زن پیشکسوت تقدیر شده و جایزه به اثر منتشر نشده “مشق آب ها را می نویسم” اثر نسیم جعفری که بعدها منتشر شد تعلق گرفت.
تاکنون دبیر و بنیانگذار این جایزه مواضع مختلفی را از انگیزه خود برای اهدای این جایزه بیان کرده اند که همان پر رنگ کردن شعر زنان در ادبیات مردسالار ایران و همینطور تشویق به حضور زنان در عرصه های ادبی است. با این حال به نظر می رسد که این جوایز به خصوص که تنها به شعر زنان اختصاص دارد عموما از سوی منتقدان به دلیل تاکید بر زنانگی آن به چالش کشیده شده است، انتقادهایی که چرا جایزه ای تنها به شعر زنان اختصاص دارد. اما با تنگ تر شدن عرصه های اجتماعی برای زنان اهمیت این جوایز دوچندان شده است، چرا که زنان شاعر را تشویق به حضور پر رنگ تر در این عرصه کرده و از سوی دیگر به آنان اجازه می دهد تا با نرم های مردسالاری در آثار خود بجنگند.
شایان ذکر است که نامزدهای امسال این جایزه عبارتند از: بخش کتابهای منتشر شده: با موریانهها در راه، اثر شهین خسروینژاد ؛ تشریفات، اثر بهاره رضایی ؛ در جمع ما، اثر غزل مصدق ؛ مردن به زبان مادری، اثر روجا چمنکار و در بخش کتابهای منتشر نشده: اپیزودی از درد، اثر لیلا حکمتنیا ؛ سردم نبود، اثر پگاه احمدی. داوران چهارمین دورهی جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) عبارتاند از: بنفشه حجازی، رؤیا تفتی، مهری جعفری، سهراب رحیمی و سپیده جدیری.
با توجه به اهمیت حضور این جوایز در جامعه ی مردسالار ایران و به منظور پر رنگ ساختن و تشویق حضور و تداوم چنین جوایزی به منظور تشویق آثار زنان، با سپیده جدیری، بنیانگذار جایزه خورشید، به گفتگو نشسته ایم تا با اهداف و چرایی بنیاد گذاردن این جایزه بیشتر آشنا شویم.
آزاده دواچی: امسال برای چندمین سال پیاپی جایزهی شعر خورشید برگزار شده است و نامزدهای نهایی آن نیز مشخص شدهاند. این جایزه که جایزهای خصوصی و به منظور معرفی اشعار زنان است هر ساله در چند مرحله برگزار میشود و تاکنون توانسته است خیل عظیمی از مخاطبان را با اشعار زنان در ایران آشنا کند. اما از آنجایی که در ادبیات ایران همانند دیگر بافتهای سنتی، مردسالاری بر سبک و حتی رفتار ادبی تاثیر گذاشته و سایه افکنده است، به عنوان بنیانگذار این جایزه هدف خود را از بنیان این جایزه چه میدانید و آیا به نظر شما این جایزه در پی یافتن استراتژی خاصی برای بهتر دیده شدن آثار زنان است؟ و تاکنون چه قدر در این استراتژی خود موفق بوده است؟
سپیده جدیری: موفقیت را که به این زودیها نمیشود ارزیابی کرد. به نظرم حداقل ده دوره (یک دهه) باید جایزهای برگزار شود تا بتوانیم از موفقیت یا عدم موفقیت آن در دستیابی به اهدافش صحبت کنیم. ما تا به حال فقط سه دوره را برگزار کردهایم و اخیرا نیز همان طور که اشاره کردید، نامزدهای نهایی چهارمین دوره را معرفی کردیم. ایدهی برگزاری جایزهای مختص شعر زنان ایران با دو هدف در ذهن من شکل گرفته بود: یکی، تشویق زنان شاعر ایرانی به حضور هر چه پُررنگتر و پُردوامتر در عرصهی شعر؛ و دیگری، معرفی معیارهای شاعران و منتقدان برجستهی زن در انتخاب بهترین کتابهای شعر زنان و همچنین معیارهای شعریت آثار، به منظور ایجاد انگیزه در زنان برای ارتقاء سطح سرودههایشان… این دو هدف را که به نظرم هیچ ابهامی در آنها وجود ندارد و کاملا روشن میکند که چه میخواستهایم و مسیر کدام بوده است، از همان ابتدا در وبسایت جایزه و هر جا که اخباری از جایزه منتشر شد، ذکر کردیم و البته، بحثهای زیادی هم برانگیخت. یکی از این بحثها که هر چند بحثی تکراریست، به نظرم به خاطر اینکه حاکی از دوام یافتن ذهنیت مردسالارانه میان مردان و متاسفانه زنان ماست باز هم جا دارد که به آن اشاره کنیم، بحث تفکیک جنسیتی بود. هر چهقدر هم گفتیم که در تمام دنیا، حتی در اروپا و آمریکا که زنان از نظر حقوقی در شرایط به مراتب بهتری به نسبت ایران به سر میبرند، به دلیل در اقلیت بودن زنان از نظر دیده شدن در سیاست، فعالیتهای اجتماعی، هنر و ادبیات، جوایز معتبری مختص آثار و فعالیتهای زنان برگزار میشود و دو جایزهی معتبر و معروف ادبی (اورنج و بارنارد) را نیز مثال آوردیم، خانمها و آقایان همچنان به دنبال بهانهای برای ابراز مواضع مردسالارانهشان بودند و هستند. منظورم اصلا این نیست که پذیرای هیچ گونه انتقادی نیستیم؛ اما انتقادهایی نظیر «حموم زنونه مردونه راه انداختین!» یا «مگه اتوبوسه که زنونه مردونهش کردین!» حداقل از نظر شخص من حکایت از همان ذهنیت مردسالارانهای دارد که زیر نقاب دفاع از برابری زن و مرد مطرح میشود، غافل از آنکه هدف از برگزاری چنین جوایزی، به طور دقیق، رسیدن به موقعیتهای برابر برای زنان و مردان است.
آزاده دواچی: همانطور که میدانید سانسور آثار ادبی به خصوص در چند سال گذشته تاثیر مخربی بر ادبیات کنونی ایران گذاشته است، بسیاری از آثار عموما اجازهی نشر نمیگیرند و یا بخش زیادی از کار سانسور و حذف میشود و البته این مسئله در مورد آثار زنان بیشتر اهمیت دارد چرا که زنان عموما با تبعیضهای بسیاری در جامعه روبه رو هستند و آثار ادبی یکی از راههای مبارزه با این تبعیضهاست، با این حال در جایزهی خورشید بخشی به آثار انتشار نیافته در ایران اختصاص یافته است هدف خود را از اختصاص این بخش چه میدانید و فکر میکنید تا چه حد میتواند به عنوان یک استراتژی موثر علیه سانسور عمل کند و آثار را به مخاطب خود معرفی کند؟
سپیده جدیری: راستش، این بخش، بخش مورد علاقه و محبوب من در این جایزه است. وجود این بخش است که به من انگیزه میدهد جایزه را همچنان روی پا نگه دارم. همان طور که به درستی اشاره کردید، زنانگی و زن بودن چیزیست که در شعر و ادبیات ما به طور گسترده، حال یا از طرف ممیزی وزارت ارشاد یا به خاطر بازدارندههای ذهنی و تربیتی خودمان سانسور میشود. این بخشِ جایزه برای من یعنی زنانگی محض در شعر، زنانگیِ سانسورنشده. امیدوارم واقعا استراتژی اختصاص دادن بخشی به آثار انتشارنیافتهی زنان شاعر بتواند به آنچه شما مطرح کردید و مد نظر ماست، برسد.
آزاده دواچی: یکی از سوالهایی که برای خود من در قبال این جایزه مطرح شده ست این است که آیا نحوهی برگزاری و یا حتی انتخاب اثر بر پایهی تئوری و یا نظریهی خاص فمینیستی شکل گرفته است یا نه؟ و یا اصولا به دنبال یافتن ردی از فمینیسم برای آثار ادبی و قضاوت در موردآنان هست یا خیر؟
سپیده جدیری: ببینید، مسلما هدف جایزه (رسیدن به موقعیتِ برابر برای زنان و مردان در دیده شدن آثار) هدفی فمینیستی است و من با افتخار میگویم که بله، جایزهی خورشید یک حرکت فمینیستی در شعر ایران است. اما انتخاب آثار بر اساس معیارهای صرفا فمینیستی انجام نشده؛ شعریت آثار برای داوران در درجهی اول اهمیت قرار داشته است. حال، اگر اثری که بر اساس معیارهای داوران ما از نظر شاعرانگی در سطح بالایی قرار گرفته است از زبان زنانه هم برخوردار باشد، چه بهتر! هر چند که خود بهتر از من میدانید که آنچه در شعر ایران نادر است، زبان زنانه است، اما به هر حال، هستند شاعران انگشتشماری که بدون خودسانسوری، با زبان وجود خود، با زبانِ تن خود، با زبانی که هویت دارد و ریشهاش به اعماق تاریخ زنان میرسد، مینویسند و من به عنوان یک شاعر زن به آنها افتخار میکنم.
آزاده دواچی: فکر میکنید چهقدر این جایزه میتواند پایههای نقد ادبی فمینیستی را تقویت کند و آیا اصلا به دنبال این روند بوده است؟ ممکن است بسیاری از کسانی که در این جایزه آثارشان را شرکت میدهند چندان اعتقادی به زنانهنویسی و یا فمینیسم در آثارشان نداشته باشند، کما اینکه بعضی از شاعران زن هم خودشان اعلام کرده بودند که به تئوری فمینیستی و نوشتار زنانه اعتقادی ندارند، اما شرکت در این جایزه به نوعی تایید نوشتار زنانه است که در قالب این جایزه میگنجد. نظر شما چیست؟ آیا آثار شرکت داده شده به نظر شما مهر تاییدی بر این نظریه نیست؟
سپیده جدیری: نمیتوان به طور دقیق گفت که این جایزه توانسته است یا میتواند پایههای نقد ادبی فمینیستی را تقویت کند، چون ما به هنگام انتخاب آثار، نقد ارائه نمیدهیم، بلکه در هر دوره داوران معیارهایی را تعریف میکنند و وجه مشترک آن معیارها میشود مِلاک برای انتخاب نهایی. همانطور که در پاسخ به سؤال قبل گفتم، ایدهآل ما این است که اثری را که هم از نظر شاعرانگی و هم از نظر برخورداری از زبان زنانه در سطح بالایی از کیفیت قرار گرفته باشد، به عنوان برگزیدهی نهایی معرفی کنیم، اما معمولا آثاری که هر دو شرط را دارا باشند، در هر دوره بسیار به ندرت یافت میشوند.
آزاده دواچی: به عنوان بنیانگذار این جایزه فکر میکنید چه قدر جایزههایی از این دست میتواند جایگاه ویژهای در بافت ادبی مردسالار ایران به دست آورد و آیا نهایتا میتواند منجر به ساختارشکنی و نمایان کردن آثار زنان به عنوان آثار تاثیرگذار بر جریانهای ادبی دهههای مختلف پذیرفته شود و آیا جایزهی خورشید به دنبال یافتن این استراتژی یعنی تمرکز بیشتر بر آثار زنان و پر اهمیت جلوه دادن نقد فمینیستی بوده است یا نه؟
سپیده جدیری: در واقع اینگونه جایزهها به خاطر یگانه بودنشان معمولا جایگاه خاص خود را پیدا میکنند و تاثیرگذار هم هستند و اگر چنین نبود، انگیزهی برگزاری جوایزی مختص آثار و فعالیتهای زنان در هیچ کس به وجود نمیآمد. یعنی به طور مثال، جایزهی خورشید میان این همه جایزهی عمومی (و به واقع مردانه) یکیست؛ تنها جایزهایست در ایران که فقط و فقط به شعر زنان اختصاص دارد و خود این موضوع باعث میشود که این جایزه جلوهی خاصی پیدا کند. مسلما از همان ابتدا این جایزه به منظور ایجاد تمرکز بیشتر بر آثار زنان به راه افتاد… به نظر من، همینکه این جایزه یا چنین جوایزی باعث میشود که آثار باکیفیتِ زنان بیشتر دیده و مطرح شود، خودش کمکی است به تاثیرگذار شدن این آثار. مسلما، تاثیر آثار برگزیدهی این گونه جوایز بر جریانهای ادبی دهههای مختلف را باید در طولانی مدت بررسی کرد.
آزاده دواچی: و در پایان، اینکه آیندهی این چنین جوایزی را در ادبیات زنان ایران چگونه میبینید و چه قدر نیاز به این جوایز صرفا معطوف به آثار زنان است و حضور این چنین جایزههایی چهقدر میتواند از پس کلیشههای سنتی مردسالار علیه زنان حتی در ادبیات برآید و به استقلال هویتی در ادبیات امروز زنان کمک کند؟
سپیده جدیری: تکلیف جوایز دولتی که مشخص است و حتی آنهایی که به نام زنان برگزار میشوند، اندیشههای مردسالارانه را ترویج میکنند، و البته چارهای هم جز این ندارند، چون نهاد حمایتگرشان، یک نهاد سرکوبگر زنان و زنانگی است. اما هر چهقدر که در آینده تعداد جوایز ادبی مستقلِ مختص آثار زنان در ایران بیشتر شود، من خوشحالتر میشوم و آن را به نشانهی منصفتر شدن و آگاهتر شدنِ جامعهی ادبی در فرصت دادن به زنان میگیرم. آرزویم این است که ایران پُر شود از افرادی که در عرصههای مختلف، شایستهسالاری را مد نظر قرار میدهند و به فکر ایجاد فرصتهای برابر برای مردان و زنانی هستند که در هر عرصهای بالاترین سطح شایستگی را نشان دادهاند. به هر حال، معتقدم که اینگونه جوایز تا حدود زیادی به پیشبرد چنین هدفی چه در ادبیات و چه در دیگر عرصهها کمک میکند.
+ There are no comments
Add yours