مدرسه فمینیستی: عجب حکایتی دارند زنان ایران در جامعه ما که گاه سرورند و تاج سر و گاه ناقص عقل و ضعیفه و نحیفه. در جایی می گویند، مردان از دامنش به معراج می روند و در جایی دیگر به یکباره هر آنچه صفت بد است نثار خانم ها می شود. با این همه، قاعده بازی در این سی و چهار سال پر از تنش، مسئولان بر آن بوده اند که به گاه انتخابات که به رای زنان نیاز است خانم ها را تشویق به شرکت در انتخابات کنند، تا به برکت رای آنها که نیمی از جامعه اند کسب مشروعیت کنند.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری غالبا بحث رجال سیاسی بین گروه های مختلف پیش می آید که منظور تدوین کنندگان قانون اساسی در گنجاندن واژه “رجال سیاسی” به عنوان یکی از شرایط انتخاب شدن برای ریاست جمهوری چه بوده و هست؟ برخی می گویند که منظور از رجل سیاسی، شخصیت سیاسی است یعنی کسی که در کوران مسائل سیاسی روز بوده پست های مدیرتی داشته و خلاصه الفبای سیاست را می داند. اما امروز به یمن دریده شدن همه پرده ها و افشاگری ها و خط و نشان کشیدن ها برای همدیگر این بار برخی از “رجال سیاسی” از جمله آقای محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان، شمشیر را برای زنان از رو بسته اند. وی روز پنج شنبه 26 اردیبهشت ماه، در سخنرانی خود برای جمعی از طلاب حوزه علمیه قم آب پاکی ریخت روی دست جماعت زن و مرد ایرانی و در مورد انتخابات ریاست جمهوری و در مورد کاندیداتوری عده ای از زنان برای یازدهمین دوره انتخابات گفت: «ده، دوازده خانم حضور دارند؛ یکی از آنها گفته که اگر رییس جمهور شوم، نیمی از کابینهام خانمها و نیم دیگر آقایان خواهند بود؛ مثل معروفی هست که کسی میخواست وارد روستایی شود، اصلا راهش نمیدادند وارد روستا شود، اما میگفت خانه کدخدا کجاست!؛ قانون اجازه رییس جمهور شدن را به خانمها نمیدهد، حالا چطور این فرد ترکیب کابینه را هم مشخص کرده است»[1]
البته این در حالی است که بنابه گزارش خبرگزاری مهر، وزیر کشور اعلام کرده است که در طی 5 روز مهلت ثبت نام برای حضور در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری 686 نفر ثبت نام کرده اند از این تعدا 656 داوطلب مرد و 30 نفر داوطلب زن بوده اند[2].
آقای یزدی در سخنان خود نه تنها رقم 30 نفر زن نامزد ریاست جمهوری را به دلخواه تقلیل داده اند بلکه به خودشان اجازه می دهند که خیلی راحت بگویند: “ده، دوازده خانم حضور دارند” انگار دارد از نخود و کشمش حرف می زند. ده نفر خانم یا دوازده نفر کدام عدد درست است؟ هر کس که در ادبیات فارسی دستی دارد می داند این گونه صحبت کردن و چنین ادبیاتی را بکار بردن از نشانه های گفتار تحقیر آمیز است. حذف نفر یازدهم یعنی این که زن عددی نیست و نه تنها می شود یکی را حذف کرد بلکه نیمی از جمعیت را که زنان باشند هم می شود حذف کرد. همانگونه که در این سالهای پس از انقلاب، زنان در بسیاری از عرصه های اجتماعی و سیاسی به رغم تخصص و تحصیل و شایستگی کنار گذاشته شده اند. همانطور که تاکنون از عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری در سطوح بالای مدیریتی حذف شده اند.
باید از آقای یزدی پرسید اگر شما نظرتان این است پس چرا تاکنون در مقابل این سئوال همگانی سی و چهار سال سکوت کردید و گره از این مشکل باز نکردید که منظور از رجال سیاسی چیست؟ به علاوه ایشان به جای پرداختن به این سئوال که چرا زنان از حق انتخاب شدن که یکی از بالاترین حقوق شهروندی است محرومند؟ می گویند “قانون اجازه رییس جمهور شدن را به خانمها نمیدهد”، اگر زنان حق انتخاب شدن نداشته اند چرا اجازه کاندیدا شدن دارند؟ چرا تاکنون در رد صلاحیت ها به صراحت گفته نشده به دلیل زن بودنشان حق ندارند رئیس جمهور شوند؟
علاوه بر این که فعالان حقوق زن، خواهان برابری بین زن و مرد هستند، چند سالی است که در میان عده ای از زنان درون حاکمیت نشانه هایی از اعتراض به برخی از قوانین تبعیض آمیز دیده می شود. از جمله برای روشن کردن مفهوم «رجال سیاسی» اعظم طالقانی نخستین بار در سال 1376 خود را نامزد ریاست جمهوری ایران کرد. وی گفت: «هیچ دلیلی وجود ندارد که یک زن نتواند نامزد انتخابات شود» و با این که شورای نگهبان صلاحیت اعظم طالقانی را رد کرد اما همین حرکت زمینه ای را فراهم کرد تا بحث حق انتخاب شدن به عنوان یکی از اساسی ترین حقوق شهروندی که پیش از این بین فعالان حقوق زن مطرح بود، بین بخشی از زنان درون حاکمیت نیز به عنوان بحثی جدی مطرح شود. در همین راستا طی انتخابات 84 نیز گروهی از زنان با قصد به چالش کشیدن اصل 115 قانون اساسی اقدام به کاندیدا شدن در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کردند، البته هر 89 زن داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری رد صلاحیت شدند، آنها در واکنش به رد صلاحیت خود اقدام به برگزاری تجمعی اعتراضآمیز در 11 خرداد روبروی ساختمان ریاست جمهوری کردند. اعظم طالقانی یکی از کاندیداهایی بود که با آن از مصادیق “رجال سیاسی” بر اساس تعریف و تفسیر برخی از “اولیای امور” بود برای بار دوم رد صلاحیت شد. خلاصه کلام آقایان این است که خانم ها، ما را انتخاب کنید تا علیه شما قوانین تبعیص آمیز وضع کنیم و صرفا از رای شما که نیمی از جامعه را تشکیل می دهید برای مشروعیت خود استفاده کنیم. از رای شما استفاده کنیم و بگوییم حضور پرشور و میلیونی مردم در پای صندوق های رای!
اما حالا دیگر آقای یزدی و امثال او که به واسطه رای زنان راهی به “ده “پیدا کرده اند، باید این را فهمیده باشند که ایران ملک پدری آن ها نیست که بخواهند زنان را راه بدهند یا راه ندهند و زنان ایران دیر یا زود حق خود را باز خواهند ستاند. و نه تنها سخنان توهین آمیز آقای یزدی در تاریخ ایران و حافظه تاریخی مردم ثبت می شود بلکه زنان ایرانی از این توهین بزرگ نخواهند گذشت و استوارتر از پیش در استقرار برابری و دموکراسی گام برمی دارند.
زنان ایران همان طور که تاکنون عمل کرده اند تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده اند. آن ها دست از طرح مطالبات خود برنمی دارند و به رغم تمام محدودیتها و انسداد سیاسی، فعالان جنبش زنان ایران و در کنار آن ها همه زنان و مردان برابری خواه با تداوم تلاشهای خود هرگونه تبعیض و رفتار و منش پدرسالارانه را به چالش کشیده و تغییر موادی از قانون اساسی و قوانین مدنی را که مغایر با اعلامیه جهانی حقوق بشر است در الویت خواسته های خود قرار داده اند.
آقای یزدی باید بدانید که ایران متعلق به زنان هم هست، چه شما برای زنان حقی قائل باشید چه نباشید!
پانوشت ها:
+ There are no comments
Add yours