مدرسه فمینیستی: کتاب «روش رهایی بخش؛ مطالعات زنان و پژوهش های اجتماعی» نوشته «مارجوری ال دوالت» در سال 1999 توسط انتشارات دانشگاه تمپل فیلادلفیا منتشر شده است. مارجوری ال دوالت به عنوان یک جامعه شناس فمینیست و کارشناس در عرصه روشهای پژوهش فمینیستی و کیفی؛ این کتاب خود را با سوال چالش برانگیز: دانش را چه کسی می سازد و چگونه؟ شروع می کند. او که خود را مانند بسیاری از فمینیست های دیگر متعهد به ایجاد نهادهای جامع تر تحقیقاتی در دانشگاه و سایر فضاهای عمومی می بیند، نویسنده سه عنوان دیگر کتاب در خصوص تغذیه در خانواده، کار و زندگی و واکنشها به سرطان است.
این کتاب دوالت در سال 1385 توسط دکتر هوشنگ نایبی ترجمه شده و انتشارات دانشگاه تهران آن را در 270 صفحه منتشر کرده است. کتابی که در نگاه اول معمولی می نماید اما از جمله کتابهای خواندنی و مهجور مانده ای است که علیرغم قیمت بسیار مناسبش هنوز هم در بازار نشر موجود است و تاکنون تنها یک نقد[1] بر آن نوشته شده است. کتابی که علاوه بر دارا بودن پتانسیل تدریس دانشگاهی، می تواند برای یک خواننده علاقمند به مطالعات زنان نیز تحول برانگیز باشد.
کتاب در شش بخش نوشته شده و نویسنده در بخش اول با آوردن یک مقاله در ذیل عنوان مقدمه، در واقع گزارشی از تجربه شخصی خود در زندگی فردی و شغلی در شناختن فمینیسم ارائه کرده است. این مقدمه طولانی کتاب در نگاه اول غیرمعمول به نظر می رسد اما با فهم بیشتر از روشهای مطالعاتی فمینیستی که با خواندن فصلهای بعدی حاصل می شود؛ بسیار بجا و قابل تامل است. چرا که نویسنده در این مقدمه همه رهیافتهای مورد اشاره تحقیقات فمینیستی و در راس آنها توصیف خود به عنوان مهمترین منبع شناخت را پیاده کرده است.
روش رهایی بخش عنوانی مدبرانه برای چنین کتابی است چرا که کتاب سراسر اشاره به مصداقهایی در روشهای پژوهش اجتماعی دارد که از چارچوبهای جامعه شناسی حاکم و مردانه فاصله می گیرد و در پی آن است تا فمینیستهای محقق را به عرصه این چالش بکشاند که با تحقیقات خود در زمینه مسائل زنان تا چه اندازه به ادامه نظم موجود در علوم اجتماعی کمک می کنند و تا چه اندازه می توانند مولد دانشی واقعی باشند.
از نظر دوالت همه محققان فمینیست برای آنکه بتوانند متوجه میزان اهمیت روشهای تحقیق درست و واقعی باشند، نیازمند سطحی از خودآگاهی فمینیستی هستند که اتفاقا در هر کس کاملا فردی شکل گرفته و خیلی وابسته به میزان مطالعات جامعه شناسانه وی نیست. تجربیات فردی در زندگی خانوادگی و اجتماعی اولین گامهای مسیر فمینیست شدن هر فردی است و به همین دلیل کشف و پس از آن درک هر فرد از فمینیسم می تواند متفاوت باشد و به همان نسبت نیز، فمینیست متفاوت خود را بسازد.
وی حتی از این نیز فراتر می رود و به این معتقد است که استفاده از روشهای تحقیق فمینیستی تنها راهی است که می تواند زنان را در عرصه جامعه شناسی هم پررنگتر و هم فعالتر نشان دهد. او با تاکید بر جدی گرفتن جنبه های نامریی زندگی زنان و دریافت معنای آن، شروع به مطالعه در خصوص خانه داری می کند و با تکیه بر تجربه فردی خودش به مطالعه درباره زنان و غذا پرداخته و رساله خود را به کار خانگی تهیه غذا اختصاص می دهد.
انتخاب همین موضوع ابتکاری و غیرسنتی که در جامعه شناسی حاضر، کمتر به آن پرداخته شده و قابل انطباق با موضوعات جاری در علوم اجتماعی نیست، نظریات اجتماعی برخاسته از علایق و خواستهای مردان را نادیده گرفته و به سمت گزارشی واقعی از یک کار و فعالیت نامریی زنان حرکت کرده و به طور عملی به مقاومت در مقابل مقبولیت جامعه شناسی به عنوان یک رشته علمی پرداخته است. از نظر دوالت فمینیسم واقعی علاوه بر زنان دانشگاهی، باید برای اکثریت زنان مفید واقع شود، بنابراین پرداختن به عرصه های همه گیرتر و جنسیتی زندگی زنان و از آن جمله خانه داری و مادری می تواند مولد یک کار علمی رضایت بخش باشد که حاصل مقاومتی ثمربخش در برابر جوانب عادی جامعه شناسی است.
روش شناسی فمینیستی مورد نظر کتاب روش رهایی بخش، به طور کلی دربردارنده کشف و تشریح سه حوزه یعنی: 1) راههایی علمی برای مقابله با حذف و تحریف تجربیات زنان در علوم اجتماعی 2) مقابله با عمومیت بخشی تجربه مردان و زنان نسبتا ممتاز و 3) استفاده از علم برای کنترل زنان از طریق پزشکی و روان پزشکی از یک سو و نظریه های علوم اجتماعی درباره جنسیت، کار و خانواده از سویی دیگر است. هدف بیشتر پژوهشهای فمینیستها «به میدان آوردن زنان» یعنی پی بردن به آنچه نادیده گرفته، سرکوب و سانسور شده می باشد. یافتن صدایی برای زنان و تعهد به یافتن تجربیات مشترک آنان سرفصل تمام پژوهشهای فمینیستی است. دانش فمینیستی دربردارنده موضوعات کمتر پرداخته شده ای مثل خانه داری، آزار جنسی و سیاستهای باروری است که می تواند «زنان فراموش شده» را کشف کند. این کشف به معنای بازگو کردن تجربیات ناگفته زنان است.
قالبهای رایج علوم اجتماعی؛ شخص و فردیت را پنهان می سازند در حالیکه معرفت شناسان فمینیست بر این باورند که دیدگاههای شخصی، عنصر معتبر و حتی اساسی هر نوع تلاش منظم برای شناخت جهان است. در این نگاه، منبع تفکر و تولید دانش، دیدگاههای فردی محقق فمینیست است که در آن توجه به گروههای فرودست در مناسبات جامعه شناسی مردسالارانه با هدف گشایش مسیرهای متفاوت شناخت، اصلی مهم است.
با همه اوصاف یاد شده؛ به نظر می رسد حق این کتاب در میان همین ادبیات محدود فارسی در زمینه فمینیسم هم ادا نشده است. چرا که کتاب با تیراژی محدود منتشر شده و همین تیراژ محدود هم از طرف صاحبنظران عرصه فمینیسم و روش شناسان مورد توجه در خور قرار نگرفته است. روش رهایی بخش در یک جمله کتابی است که خواندنش برای همه محققان و علاقمندان عرصه فمینیسم لازم به نظر می رسد. به عبارتی دیگر؛ خواندن روش رهایی بخش لازم است؛ چرا که محقق و علاقمند عرصه فمینیسم را از قید و بندهای مردسالارانه جامعه شناسی و علوم اجتماعی آزاد کرده و به معرفی روشهای دیگری در شناخت جهان فارغ از الگوهای حاکم، می پردازد. آنگونه که خود من به عنوان یک علاقمند این عرصه با خواندن این کتاب؛ دیدگاههای تحقیقاتی ام را نیازمند تجدیدنظرهای اساسی تر و تزریق نگاههای زنانه تری دیدم.
پانوشت:
+ There are no comments
Add yours