مدرسه فمینیستی: تا حالا، وقتی که مسابقات والیبال را از تلویزیون تماشا میکردم، تصورم این بود که گروهی از بازیکنان، با حرکات زیبا و هیجانانگیز ورزشی، سرگرم دفاع در برابر حریف و زدن سرویس و پاسکاری و خواباندن توپ در زمین تیم مقابلاند. برای همین، تماشای این حرکات زیبا، که گاهی سرعت آن چنان بالا بود که آدم نمیفهمید امتیاز به کدام تیم تعلق میگیرد، برایم خیلی لذتبخش بود. به خصوص که میدیدم تیم والیبال ایران برای خودش سری توی سر تیمهای والیبال جهان درآورده و دارد خودی نشان میدهد. برخی کارشناسان هم معتقد بودند که سطح والیبال ایران از سطح آسیا بسیار فراتر رفته و در ردههای اول جهان جا گرفته. این کارشناسان همچنین پیشبینی کرده بودند که بیشک این در والیبال زنان ما هم بیتأثیر نیست و چه بسا که آنها هم در سطح آسیا و جهان مدالآور شوند.
اما تازگیها متوجه شدهام که این فقط ظاهر قضیه است. در باطن و در پشت پردۀ تلویزیون و در بستۀ استادیومهای ورزشی والیبال، کارهای دیگری انجام میگیرد، که من الان از گفتن آنها در اینجا شرم دارم. یعنی، چطوری بگویم، اطلاعیهای را دیدم که در آن به صراحت اشاره شده بود که، در واقع، والیبالیستهای ایرانی والیبال بازی نمیکنند، بلکه مشغول فحشای غیرعلنی و بدون مجوز هستند.
در هفتۀ گذشته، تصویری از اعلامیهای از سوی «اساتید و طلاب حوزه علمیه ایروانی» و «انصار حزبالله» در شبکههای اجتماعی و همچنین از طریق رسانهها منتشر شد که این قضیه را فاش کرد. این اعلامیه فراخوانی است برای «حضور خونین امت حزبالله» در ۲۹ خرداد- یعنی روزی که اولین بازی تیم ملی والیبال در ایران برگزار خواهد شد.
در این بیانیه، حضور زنان در استادیوم به “علنی و مجاز شدن فحشای زنان هرزه” تعبیر شده.
البته، قبلاً هم میدانستم که زنها و بچههای اعضای تیم والیبال گاهی به هنگام مسابقات، برای روحیه دادن به همسران و پدرانشان، در سالن حاضر میشوند، اما نمیدانستم که این به معنای فحشای غیرعلنی و بدون مجوز است و حضور بقیۀ زنان و جوانان و کودکان باعث علنی و مجوزدار شدن فحشا خواهد شد.
بدین وسیله، از طرف خودم و اعضای تیمهای والیبال مردان و زنان و خانوادههای آنان و نیز از طرف تماشاچیان والیبال از اینهمه اطلاعرسانی در علنی شدن و کسب مجوز تشکر و اظهار «دستتاندردنکند» میکنم.
+ There are no comments
Add yours