تجربه حضور در نشست های زنان کاندیدا

{{مدرسه فمینیستی:}} رد صلاحیت گسترده زنان کاندیدای نمایندگی مجلس دهم، به خودی خود غیر عادلانه و غم انگیز است. اما اگر به حضور زنان کاندیدا در همین دوره پیش از رد صلاحیت ها هم نگاهی بیاندازیم می بینیم که نشست هایی که با حضور آنان در جمع های کوچک زنان علاقمند در گوشه گوشه این شهر برگزار شد بسیار مغتنم بود. از این رو حضور پرتوان و مسئولانه کاندیداهای زنان تا همین مقطع نیز جای خرسندی بسیار دارد. چرا که در این نشست ها پرسش های گوناگونی طرح شد که کاندیداها با توجه به محدودیت های زمانی، پاسخ های مناسبی داشتند. در این میان مشارکت دولت زنان و نمایندگان احزاب مطرح در جامعه بر کیفیت و وزن نشست ها افزود. آنان از موانع و اقدامات مشارکت مردم بالاخص زنان جامعه گفتند و شیوه های ارزیابی مشکلات جامعه زنان را با نگرشی سیستمی و کلی نگر ارزیابی می کردند.

اما نکته ای که در این میان به نظرم قابل تأمل می نماید آن است که با توسل به یافته های اخیر علمی می توان گفت که مطالعات زنان به صورت سیستمی بسته و منفک از محیط پیرامونی آن ما را به جایی نخواهد رساند و همچنان باید در پیوند با سایر سیستم های موجود جامعه و سایر عناصر موجود ارزیابی شوند تا به سازوکارهای عملیاتی رسیده و تنها در حد مطالعه آکادمیک باقی نمانند. چرا که بر اساس یافته های جدید، اگر اتم را سیستم یونیک و الگوی پیدایش نگرش سیستمی بدانیم، سیستم اتم، ذره دیگری (به نام ذره خدا) یا بوزون هیگز دارد که به واسطه جرم اتمی اندک نزدیک به صفر، یونیزه نمی شود و از اتم خارج شده و از جهان عبور می کند. در واقع از اجزای سازنده جهان یعنی اتم های دیگر عبور می کند اما سیستم اتم همچنان پایدار می ماند. بنابراین همه سیستم های موجود در جهان سیستم های باز هستند و در تعاملی سازنده با اتم های موازی، جانبی و هم راستا، هم افزایی دارند. بنابراین با توجه به این یافته های علمی به نظر می رسد باید مسائل و مشکلات زنان را در پیوندی تنگاتنگ با پیرامون آن مطالعه کرد، از این رو می توان به این نتیجه رسید که برای مثال سیستم ارزیابی مشکلات و توانایی های زنان را با تبعیض مثبت می توان تغییر داد تا فرآیند رشد زنان، همپای سایر عناصر اجتماع شتاب گیرد. در واقع همین دستکاری سیستم ها منجر به بروز فن آوری نانو گردیده است. یعنی دستکاری در ساختار مولکولی ماده است که منجر به پیدایش وضعیت نانوئی در ماده می شود. بنابراین سیستم را می توان تغییر داد و نتیجه بهتری از وضعیت موجود گرفت. به طور مثال مشکلات زنان محقق، یا هنرمند، یا کارآفرین، یا بخش های مولد و… را با امتیازات قانونی مناسب می توان بهبود بخشید و همچنان موضوع سیستم ارزیابی زنان را پویا و متعادل ساخت.

از طرفی مطالعات آکادمیک صرف و عدم دریافت اطلاعات پایه و جاری در صنوف و اقشار مختلف از جامعه زنان، موضوع را در حد تئوریک متوقف می سازد. این درحالی است که راهبرد مدیریت از بالا و دریافت اطلاعات همه روزه از پایین، انعطاف پذیری راهبرد را در پی دارد. در غیر این صورت راهبرد منجمد شده و همگون با نیازهای فزاینده جامعه پیش نمی رود.

موضوع دوم خانواده است که همواره در کنار موضوع زنان مطرح می شود. اگر به خانواده هم نگاه سیستمی داشته باشیم باید تمام اجزای آن را یکپارچه ارزیابی کنیم. مگر نه اینست که هسته خانواده از یک مرد، ی

نوشته‌های مرتبط

+ There are no comments

Add yours