از «قربانی شدن زنان» تا «قربانی شدن مردان»!
احمدی مقدم رییس ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: مفهومی که تحت عنوان برابری جنسیتی مرد و زن در غرب به عنوان فمنیسیم عنوان میشود، تنها یک موضوع فریبنده و اغوا کننده است که قربانی واقعی تبعات آن، خود زنان هستند. اما در ادامه می گوید: که یکی از بدبختیهای ما این است که امروز متاسفانه زنان ایرانی در عرصه اعتیاد نیز مانند برخی عرصههای دیگر، قربانی اعتیاد همسرانشان هستند و بهبود این امر باید هر چه بیشتر از سوی جامعهشناسان مورد توجه قرار گیرد.
اما در این میان، سرپرست شورای حل اختلاف خانواده در تهران (در برنامه بحث روز رادیو تهران) راه حل مشکل زنان قربانی اعتیاد همسران شان را در «سوختن و ساختن» آنان دانست و از این رو صدور حکم طلاق به خاطر اعتیاد مرد را که در قانون پیش بینی شده بود را «یک اصل منسوخ شده» قلمداد کرد و گفت: در کشور چهار میلیون معتاد داریم در صورتی که بسیاری از اعتیادها به زندگی لطمه نمیزند بلکه اعتیاد باید مخل زندگی باشد، بهتر است زنان با این مسئله کنار بیایند تا مردها هم بتوانند با خیال راحت اعتیاد خود را ترک کنند. وی همچنین اشاره کرد: با توجه به اینکه زنان هشتاد درصد متقاضیان طلاق را تشکیل میدهند، اگر حق طلاق رابه آنها بدهیم، همه مردها مجرد خواهند ماند!
در این میان«فریدون امیرآبادی» در اظهار نظر خود پا را فراتر گذاشته و اساسا «قربانی شدن زنان» و وجود مشکلاتی را که برخی از زنان در زندگی خانوادگی دارند را نفی کرد و علت اصلی همه اختلافات خانوادگی را «توقعات نابجای زن» دانست و از زاویه ای دیگری حق طلاق زنان را در مواردی که زنان دارای مشکل هستند نفی کرد. وی تاکید کرد: زنان امروز حتی توانایی پختن یک تخم مرغ را هم ندارند و اگر حق طلاق را به آنها بدهیم هیچ مردی روز خوش نخواهد دید.
به این ترتیب است که با پیگیری سخنان برخی از مسئولان می توان به این نتیجه رسید که گویا موضوع «قربانی شدن زنانی که شوهران معتاد دارند» به موضوع «قربانی شدن» مردان در صورت وجود حق طلاق برای زنان منجر می شود.
سخنان آقای احمدی نژاد در تجلیل از زنان به کجا کشید؟
آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، در مراسم تجلیل از زنان شهید با اشاره به ظلمهایی که در تاریخ به زن شده است، گفت: شیاطین جن و انس در طول تاریخ تا آنجا که میتوانستند در حق زنان ظلم و جنایت روا کردند تا جایی که جامعه زنان جزو مظلومترین اقشار است و امروز نیز این ظلمها را به شکل بزک کرده باز هم انجام میدهند. احمدی نژاد گفت: ما خدا را شکر میکنیم که در ایران و در سرزمینهای اسلامی فوج فوج و میلیون میلیون زنان پاک و مومن و شجاعی هستند که با شناخت قدر و منزلت خود، پرچم عشق و صبر و خداپرستی و عدالت را در اهتزاز نگه داشتهاند.
لاله افتخاری، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هفتم، احتمالا در تشریح چگونگی «بزک زدایی از ظلم به زنان» است که اظهار داشته است: “جدا سازی جزو سیاستهای فرهنگی محمود احمدینژاد است که مهمترین رکن در راس مطالبات عمومی محسوب میشود”. و معتقد است که در کنار مسائل معیشتی اجرای احکام اسلام و توجه به شرع و فرهنگ اصیل اسلامی نیز ضروری است. نماینده تهران در مجلس هفتم میگوید: “جدا سازی در اماکن عمومی از جمله ادارات، پارک، سینما، قطار، آسانسور، دانشگاه و سایر اماکن برای صیانت از زنان قابل اجراست”. حمید بزرگیان، نماینده سبزوار نیز در همین رابطه گفت: “آیا به نظر شما این مسئله مشکل دارد؟! در حال حاضر بسیاری از کشورهای پیشرفته مثل ژاپن این طرح را در مورد وسایل حمل و نقل مسافران اجرا کردهاند. اگر آقایان و خانمها در بحث اجرا، آموزش و تفکر جدا باشند، به مراتب بیشتر از زمانی که مختلط هستند پیشرفت میکنند.”
به نظر می رسد از دیدگاه این مسئولان، مهم ترین شاخص «رفع ظلم از زنان»، جداسازی آنان در همه امور و فضاها و امکان و تفکر و… از مردان است. شاید بتوان از این صحبت ها چنین نتیجه گرفته شود که وقتی زنان در کنار مردان قرار می گیرند مورد ظلم قرار می گیرند. این تئوری به نظر می رسد یک پرسش جدیدی را مطرح می سازد و آن این که اگر «جداسازی» بهترین ابزار برای «رفع ظلم از زنان» است آیا می توان مسئله «جداسازی» را در خانواده نیز پی گرفت و «تفکیک» فضایی و تفکری و… یعنی خانه های جداگانه را برقرار کرد تا مشکل «ظلم به زنان در خانواده» نیز رفع شود؟
«زنان کارآمد» مدیریت کنند، «تخصص» هم خیلی مهم است اما زنان خودشان فرصت های شغلی شان را به مردان بدهند، اینطوری مسئله حل است!
سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد مدیریت زنان در جلسه ای با حضور زنان کارآمد آموزش و پرورش گفت: زنان باید رشادت و بلوغ، خود را در عرصه مدیریتی نشان دهند. ( به گزارش ایسنا، در این هنگام نیز زنان حاضر در جلسه که حدود 140 نفر از زنان کارآمد و شاخص در مجموعه آموزش و پرورش بودند، با همهمهای در جواب صحبت علی احمدی گفتند: کجا این رشادت و بلوغ را نشان دهیم، آقایان نمیگذارند! هیچ پست مدیریتی در آموزش و پرورش به خانمها داده نمیشود!)
طبیب زاده رییس مرکز امور بانوان و خانواده نیز گفت: در نظام استخدامی هیچ گونه تفاوتی بین زن و مرد نیست و فقط تخصص است که حرف اول را می زند.
اما ایشان در مراسم افتتاح اولین بیمارستان ویژه بانوان در تهران بلافاصله «تخصص» را از یاد برده و اعلام کردند: مشاغلی هست که حضور زنان در آن واجب واجبات است مانند خدمات بهداشتی- درمانی به زنان و به طور کلی تمام خدمات حرفه ای و تخصصی به زنان تا سطح پیشگیری که اولویت است، فعالیت در مطبوعات و رسانهها در حوزه زنان، فعالیتهای امدادی و خیریه مانند داوطلبان هلال احمر، حوزه انتظامی، ورزش… در این مشاغل عمدتاً باید تبعیض جنسیتی به نفع خانمها از سوی دولت اعمال شود، در سرزمین اسلامی نباید یک مریض زن به دست نامحرم مداوا شود. در مقابل مشاغلی هست که که برای زنان سخت و زیان آور است و با خلقت زن منافات دارد مانند کار در سیستم های نظامی و ارتش، معادن، کار در زیر دریاها مانند جوش دادن دکلهای برق فشار قوی، کار در کارخانه مواد شیمیایی، کار در کشتی و دریا، مسافرتهای طولانی و حمل و نقل بین جادهای که زنان با کمال میل این فرصتهای شغلی را در اختیار آقایان قرار میدهند و با توجه به خلقت انسان کار زنان در این گروه مشاغل مکروه است.
وی ادامه داد: دسته سوم مشاغل بین زن و مرد مشترک است مانند کشاورزی، مشاغل خدماتی، کارخانه، کارهای سبک در کارگاهها و خدمات اداری که دولت اسلامی باید توزیع این فرصتهای شغلی را مدیریت کند اما چون معیشت خانواده بر اساس اصول اسلام به عهده مرد است اولویتی برای زنان در این مشاغل قائل نیستیم.
حجاب با زور «فرهنگ» یا حجاب با زور «پرزور»!
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) با اشاره به وضعیت حجاب در سایر کشورهای جهان گفت؛ در کشورهایی که حجاب اجباری نیست بیش از 70درصد زنان حجاب را به صورت اختیاری انتخاب کرده اند و چون خودشان آن را برگزیده اند وضعیت و معضلات بدحجابی کشور ما را ندارند. به گزارش انتخاب محمدحسن اختری افزود؛ عدم معرفی حجاب به طور صحیح و حقیقی موجب شده بسیاری از زنان باحجاب نیز حقیقت و ارزش حجاب را درک نکنند و تنها به دلیل رسم خانواده خود را ملزم به رعایت حجاب کنند.
اما به گزارش ایونا ، علم الهدی امام جمعه مشهد، نظر دیگری در مورد حجاب ارائه کرده اند. ایشان در همایش گسترش عفاف و حجاب در ادارات استان خراسان رضوی اظهار داشتند: درست است با زور زن با حجاب نمی شود و نمی توان عفت را در قلب او آورد اما با زور می توان جلوی برهم زدن عفت را گرفت . ما متولی عفت فردی نیستیم ما متولی عفت اجتماعی هستیم ما متولی اخلاق و فرهنگ جامعه هستیم و به عنوان متولی عفت اجتماعی باید از آفت شکستن عفت جلوگیری کنیم. انسان ها تا بی عفت نباشند نمی توانند بی حجاب باشند. وی در باره زمینه های اجتماعی بی عفتی گفت: حجاب علت و عامل عفت است آن چیزی که عفت جامعه را بر هم می زند بی حجابی و بد حجابی زنان است. اگر بگوییم حجاب را می خواهیم با کارها و فعالیتهای فرهنگی حل کنیم این خود سخن اشتباهی است زیرا حجاب خود فرهنگ ساز است و کاری که خود نقطه ی فرهنگ سازی است نمی توانیم در جهت به وجود آمدن آن تکیه بر کار فرهنگی داشته باشیم .علم الهدی ادامه داد : مثل این است که بگوییم دزدی و آدمکشی را بخواهیم با کار فرهنگی حل کنیم مسئله ای که تمام فضیلتهای جامعه در گرو آن است و تمام سرشاخه های فساد در عدم وجود آن است که با کار فرهنگی حل نمی شود.
اما در همین هفته خبر دیگری نیز وجود داشت مبنی بر این که «حجاب» فقط «برای موی سر نیست بلکه خود سر نیز مسئله است». در همین راستا سایت شیعه نیوز با اشاره به قسمتی از فیلم “قرنطیه” که در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شده نظر برخی ازمراجع معظم تقلید را جویا شدند: «محضر مبارک مراجع معظم تقلیدسلام. علیکم خانمی موی سرش را از ته میتراشد و بدون هیچ روسری و پارچهای که سر و گوش را بپوشاند، در فیلمهای سینمایی ایفای نقش میکند. حضور خانمها با چنین وضعی در اجتماع چه حکمی دارد؟ آیا تراشیده شدن موی سر، باعث منتفی شدن حکم حجاب میشود؟ پاسخ آیتالله العظمی سیستانی (دام ظله): خیر. پاسخ آیتالله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله):حجاب تنها مربوط به موی سر نیست، بلکه علاوه بر موی سر، خود سر را نیز باید بپوشانند. تنها گردی صورت و دستها تا مچ استثنا است.
تفاوت رشد عقلی دختر و پسر و لزوم تبعیض علیه زنان
به گزارش ایسنا، سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد متفاوت بودن برنامه درسی دختران و پسران اظهار کرد: دختران و پسران در یک رده سنی، دارای ویژگیهای عقلی، روحی و نیازمندیهای متفاوتی هستند، روانشناسان نیز به این موضوع تاکید دارند، همچنین فاصله سن بلوغ دختران و پسران شش سال است، بنابراین آیا نباید بنا به شرایط بلوغ برنامه درسی آنها نیز فرق کند؟ آیا آینده اینها یکسان است؟ البته تغییر کتب درسی دختران و پسران با حقوق برابر و تساوی که در تمدن غرب مطرح میشود، متفاوت است، چرا که معتقدیم آموزشها باید متناسب با ویژگیها و نیازهای روحی و روانی صورت گیرد، بنابراین از اصحاب فکر و اندیشه میخواهیم، روی این موضوع کار کنند و ما را راهنمایی کنند.
54 درصد از کارکنانآموزش و پرورش را زنان و 5/48 درصد از جمعیت دانشآموزی را نیز دختران تشکیل میدهند که این درصد روز به روز بیشتر میشود. وی ادامه داد: مسوولیت زنان در این عرصه بسیار بیشتر و مهمتر است، چرا که فرزندان دختر ما با فرزندان پسر مشابه و یکسان نیستند؛ هر چند که رسانهها این موضوع را به گونهای دیگر منتقل میکنند. وی توضیح داد: چه کسی میگوید فرزند 9 ساله دختر و با فرزند 9 ساله پسر یکسان است. اصل نظام هستی این چنین نیست و به همین دلیل است که دختران در 9 سالگی به سن تکلیف میرسند و پسران در سن 15 سالگی، آیا دلیل آشکارتری در تفاوت بین دختران و پسران وجود دارد؟! تکلیف زمانی اتفاق میافتد که فرد پذیرای مسوولیت باشد و به آگاهی و توانایی رسیده باشد، پس دختران حدود شش سال زودتر از پسران به آگاهی و توانایی میرسند و نظام تعلیم و تربیت نباید نسبت به این حقیقت بیتفاوت باشد. یکبار فردی به من گفت تا سال 1328 برنامههای تعلیم و تربیتی برای دختران و پسران متفاوت بوده است و از آن به بعد بوده که این آموزشها یکسان شده است. آیا این روند نیز یکی از دستاوردهای استعمار نبوده که به ما تحمیل شده است؟
وی با اشاره به برخی گفتهها در مورد حساسیت نداشتن زنان نسبت به بسیاری از امور در مقایسه با مردان تصریح کرد: به عکس، زنان نسبت به پدیدههای پیرامونی و تحمل پذیری برخی از امور توانایی و توجه بیشتری دارند، همچنین رشد و توانایی قوای عقلانی زنان بسیار زودتر از مردان است، چرا باید چنین پدیدههای مشهودی را در آموزش نادیده بگیریم. به گزارش ایسنا، علی احمدی یادآور شد: البته این نوع از آموزش قطعا در مورد فرزندان شهری و روستایی و عشایری و برخی از قومیتها متفاوت است و به عکس در حوزه قومیتها و زبانها، ما به دنبال یگانگی در آموزش و حفظ فرهنگ واحد هستیم. حتی مقاطع تحصیلی دختران و پسران باید متفاوت باشد.
سارا لقمانی
+ There are no comments
Add yours