مدرسه فمینیستی: دکتر کاظم علمداری در شهر دماوند متولد شد و در رشته روانشناسی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد. سپس برای ادامه تحصیل به ایالات متحد آمریکا عزیمت کرد و از دانشگاه ایلینویز در رشته جامعه شناسی، دکترا گرفت. تاکنون به قلم ایشان چندین کتاب منتشر شده است که نام آشناترین آن ها «چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت» هم اکنون پانزدهمین نوبت چاپ خود را طی کرده و روی پیشخوان کتابفروشی هاست. از دکتر کاظم علمداری بیش از ده ها مقاله به انگلیسی و فارسی تاکنون منتشر شده است.
◀️ موسوی خوزستانی: با این حساب اگر ساخت اجتماعی جامعه ویژگی های اولی را داشته باشد انسان از دید پراگماتیست ها، تابع آن و دنباله رو ساخت می شود یا درصدد تغییر و دگر گونی و اصلاح آن ساخت است؟
دکتر علمداری: بر اساس نظر جان دویی، ویژگی یکتای انسان در میان موجودات زنده این است که انسان ظرفیت اندیشیدن دارد، و بر خلاف حیوانات، غریزی رفتار نمی کند. از نظر پراگماتیست ها اندیشیدن در پروسه و جستجوگری تغییر می کند. یعنی انسان با ساخت اندیشه واحد و غیر قابل تغییر، متولد نمی شود، بلکه آن ساخت را نیز تغییر می دهد. همین ویژگی سبب می شود که انسان در پروسه به دست آوردن زندگی بهتر و سعادتمندتر بیاندیشد و تلاش کند تا راه های ممکن و نوینی را بیابد. پیدا کردن این راه ها برای منطبق کردن محیط با خواست های خود، از ویژگی های این پروسه فکری و عملی است.
برای یک مبارز و مصلح پراگماتیست، تئوری راهنمای عمل و ابزار رسیدن به خواست هاست. یعنی فکر و توان اندیشیدن انسان به او کمک می کند که بداند با شرایط، چگونه کنار بیاید و چگونه آن را تغییر دهد که کمترین صدمه متوجه او شود. کوشش پراگماتیست ها آن بوده و هست که خواص آگاهی یافتن انسان را دریابند. در واقع جان دویی می خواست بداند که ذهن انسان چگونه کار می کند. منظور از ذهن، «پروسه انطباق است». پاسخ او این بود که ذهن انسان ظرفیت این را دارد که هم محیط را با خود منطبق کند و هم خود را با محیط. در یک کلام جان دویی معتقد بود که تفکر انسان محصول کنش و واکنش اجتماعی است.
(این گفتگو ادامه دارد)
+ There are no comments
Add yours