رادیو زمانه :روز یکشنبه ۲۴ شهریور حجتالاسلام سید محمدرضا میرتاجالدینی، عضو هیأت رییسهی مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران گفت که طرح یک فوریتی «اصلاح مواد ۳۵ و ۵۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری» تهیه شده و این هفته در جلسهی علنی مجلس، طرح خواهد شد.
آقای میرتاجالدینی به مسألهی احراز شرایط نامزدی برای پست ریاست جمهوری، اشاره کرد و گفت که در قانون فعلی هر کسی با سواد خواندن و نوشتن میتواند نامزد پست ریاست جمهوری باشد و اصلاح این ماده، متوجه تعیین شرایط مناسب، هم از نظر تحصیلی و هم از نظر شغلی برای داوطلبین پست ریاست جمهوری خواهد بود.
اما نکتهای که همواره در رابطه با این مادهی قانونی برای جامعهی زنان ایرانی مطرح بوده، تفسیر واژهی «رجل سیاسی – مذهبی» است که همچنان مسکوت گذاشته شده است.
در دورههای قبل، فعالان جنبش زنان در جامعهی اسلامی یا جوامع مستقل زنان، به این مسأله اعتراض داشتند و برداشت جنسیتی از واژهی رجل سیاسی - مذهبی را به نفع مردان، صحیح نمیدانستند.
اما آیا در شرایط فعلی و در مجلس هشتم میتوان طی طرح این اصلاحیه به تفسیر آن به سود زنان نیز پرداخت؟
در این باره با آقای میرتاجالدینی، عضو هیأت رییسهی مجلس که این خبر را اعلام کردهاند، مریم بهروزی، دبیر کل «جامعهی نرجس» و اعظم طالقانی، دبیر کل «جامعهی اسلامی زنان»، گفت و گو کردم و نخست از آقای میرتاجالدینی پرسیدم آیا میتوان طرح را از زاویهی تشخیص رجل سیاسی - مذهبی به سود زنان هم بررسی کرد؟
فعلاً در آن زمینه، بحثی نداریم.
ولی بسیاری از زنان ایرانی به اینکه واژهی «رجل سیاسی – مذهبی» صرفاً به مردان اطلاق شود، اعتراض دارند و بسیاری از مفسران مذهبی نیز اعتراض آنان را وارد دانستهاند.
ما در این زمینه، فعلاً بحثی نداریم. چون این مورد اشکال خاصی داشته که من توضیح دادهام، فعلاً در صدد حل آن اشکال هستیم.
تشخیص رجل سیاسی – مذهبی بر عهدهی شورای نگهبان است؟
به خاطر اضافاتی که بعداً دادیم تا با اختیارات شورای نگهبان منافات نداشته باشد، این تبصره را آوردهایم. شورای نگهبان از میان کسانی که با این شرایط ثبت نام میکنند، تشخیص میدهد چه کسانی رجل سیاسی – مذهبی هستند؛ چه کسانی نیستند.
فکر میکنم، شما نظرتان بر این است که خانمها شامل این ماده نشوند. درست است؟
ما در آنجا تابع قانون اساسی و نظر شورای نگهبان هستیم.
آیا شما بهعنوان نمایندهی مردم تبریز، فکر میکنید که واژهی «رجل سیاسی - مذهبی» میتواند شامل خانمها بشود یا خیر؟
معتقدم که رجل سیاسی - مذهبی همان نظری است که در قانون اساسی هست و تفسیر شورای نگهبان برای ما قابل قبول است.
یعنی آنچه تا به حال «مرد» تفسیر شده است؟
همان دیگر، رجل سیاسی - مذهبی.
اما همهی خانمهای مسلمان، حتی مکتبی هم، با این نظر آقای میرتاجالدینی موافق نیستند. خانم مریم بهروزی در این باره میگویند:
آنچه مسلم است، لغت «رجل» و به کار گیری رجل در قران کریم، به معنای شخصیت است. رجل سیاسی هم به معنای شخصیت سیاسی است.
آیهی «رجال لا تلهیم تجاره و لا بیع عن ذکر الله» (شخصیتهایی که خرید و فروش، آنها را از یاد خدا مشغول نمیکند) نمونه آن است. در چنین آیاتی که از واژهی رجل استفاده شده، مقصود مرد نیست.
هیچ منافاتی هم ندارد که در مجلس راجع به شخصیت ریاست جمهوری اصلاحاتی صورت بگیرد یا ذکر شود که رجل سیاسی اعم از زن و مرد است. اگر بخواهد در مجلس مطرح شود و به تصویب برسد، هیچ مشکلی ندارد.
به نظر شما، باید مطرح بشود یا نه؟
پرداختن به اینکه زن هم رجل سیاسی است، اشکالی ندارد. اما آن کسانی که این اصلاحیه را به مجلس آوردهاند، مقصودشان زن نیست. مقصودشان همان پرداختن به مقام ریاست جمهوری در خصوص مردان است.
شما شخصاً در این مورد چه فکر میکنید؟ ضرورت دارد یا خیر؟
من موافق هستم. نظر خود من این است که، مقصود از رجل سیاسی، شخصیت سیاسی است و زنها را هم در بر میگیرد.
ولی باید ببینیم که این در مجلس چه قدر میتواند کاربرد داشته باشد. در اسلام منعی برای این که زنها رییسجمهور بشوند، نیست.
در مجلس از این زاویه – همانطور که خودتان میدانید – طرح نشده است. آیا شما به عنوان یکی از مسوولان یک سازمان اسلامی زنان، فکر میکنید به این مسأله باید پرداخت یا نه؟
فکر میکنم، این قید که «رییسجمهور حتماً باید مرد باشد» باید برداشته شود. ولی اینکه ما به طور خاص به این مسأله بپردازیم و چنین چیزی را طلب کنیم، من فعلاً نیازی به این کار نمیبینم
اما، خانم اعظم طالقانی، در این باره، اینطور فکر نمیکند:
پس کی باید به این مسأله بپردازیم؟ اگر تا زمانی که ما هستیم و به این مسایل توجه داریم، به آنها نپردازیم، نسلهای بعدی مشکلاتشان بیشتر خواهد شد.
ما باید مطرح کنیم؛ استدلال کنیم و آقایان را در این مسأله، شیرفهم کنیم. یعنی آن مردانی که این مسأله را بهعنوان یک واقعیت قبول ندارند، آنها متوجه بشوند.
به نظر شما زمینهی طرح چنین مسألهای در مجلس هشتم وجود دارد؟
مسأله اینجاست که نمایندگان مجلس که خانمها هستند، معمولاً موضع مدافع حقوق زن ندارند و اگر هم بخواهند مدافع باشند، فضا به گونهای است که آقایان اجازه نمیدهند.
منظورتان مجلس هشتم است؟ یا به طور کلی؟
بله. مجلس هشتم را میگویم. حتی اگر کسی بخواهد راجع به مسایل زنان صحبت و دفاع کند، مورد عتاب قرار میگیرد. این خودش مشکلی است دیگر.
در مجلس خبرگان هم که فعلاً خانم نداریم. چون تفسیر قانون اساسی بر عهدهی شورای نگهبان یا مجلس خبرگان است که اگر بخواهند، تغییری در مواد قانون اساسی بدهند.
خانم طالقانی علت را، برداشت نادرست از واژهی «رجل» میدانند و به همین مسأله در زبانهای دیگر هم اشاره میکنند:
در همهی زبانها، این مسأله بسیار مورد اعتراض است که وقتی میگویند «human» (نوع بشر) چرا «man» (مرد) است؟ یک چنین بحثهایی هست.
منتها در رابطه با این مسأله، اصل ۱۳ قانون اساسی ما میگوید: زبان ما فارسی است. ما نمیتوانیم از یک کلمهی عربی در جملهی فارسی، جز معنای اصطلاحی، معنای عربی استخراج کنیم.
کلمهی عربی در زبان فارسی معنای اصطلاحی را میگیرد؛ نه اینکه آن کلمهی عربی را بیاوریم و عین آن کلمهی عربی و خود مفهوم لغت عربی را (که معنایش چه میشود) بگیریم.
اما مشکل بزرگ ما، شورای نگهبان است. به نظر من شورای نگهبان هم متوجه شده که این رجال، منظور زنان و مردان فرهیخته است.
از همهی اینها که بگذریم، میخواهم بدانم که اگر در جامعهای، در بین ملتی، زن فرهیختهای پیدا شد که مردان از نظر فرهیختگی، خبرگی و … به پای او نمیرسیدند، باز هم باید به لحاظ جنسیت، مرد ارجح باشد؟ این اصلاً عقلانی نیست.
+ There are no comments
Add yours