شهرگان: شاید این روزها رنجنامه همسران و نزدیکان افرادی که به خاطر ابراز عقیده و یا فعالیتهای اجتماعی و مدنی در زندان به سر میبرند از ماجرای زندانیان سیاسی و وضعیت آنها در دوران حبس دردناک تر و یا حتی شنیدنی تر است.
در حالی که این افراد در زندان حضور دارند اعضای خانواده آنان فارغ از هرگونه گرایش سیاسی و اجتماعی و یا بدون هیچ گناه و یا اقدامی باید برای آزادی و یا رسیدگی به پرونده عزیزانشان تلاش کنند. اعضای خانواده تنها به خاطر ارتباط عاطفی با بستگان نزدیک در کنار وکلای آن فرد، در جریان پرونده قرار می گیرند و گام به گام شاهد روند محکمه و یا مجازات آنان هستند و در این مسیر با ناملایمات و حتی مشکلات و سختیهایی مواجه میشوند که شرحی مفصل دارد و خود دفتری دیگر است.
پروانه اسانلو همسر منصور اسانلو یکی از همسرانی است که در طول مدت فعالیت شوهرش در سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد تهران، همواره در نقش بانویی صبور و بردبار مشکلات و سختیهای راه را بر دوش کشیده است.
او می گوید که در حال حاضر همسرش مدت ۲۵ ماه متوالی در حبس به سر میبرد و این بار به رغم وضعیت جسمی خطرناک و نامساعد اسانلو تاکنون به وی مرخصی درمانی داده نشدهاست. پروانه از مشکلات زندگی شخصی میگوید ولی تاکید میکند که از شوهرش گلایهای ندارد، زیرا او تنها برای احقاق حقوق خود و سایر کارگران و در چارچوب قانون فعالیت کردهاست. چشمان پروانه سر شار از اضطراب است و اگرچه سعی میکند تا نگرانی را در صورت خستهاش پنهان کند، اما وقتی درباره ناراحتی قلبی و یا بخیه چشمهای اسانلو سخن میگوید صدایش میلرزد.
او از رفتار مقامهای مسئول گلایهمند است زیرا در تلویزیون دیده است که رئیس جمهوری ایران در پاسخ به خبرنگاران حاضر در نیویورک تاکید کرد که در ایران زندانیان با حضور وکیل مدافع و به صورت علنی محاکمه میشوند ولی در طی این مدت شاهد چنین رفتاری درابطه با همسرش منصور نبوده است.
پروانه میداند مرخصی حق زندانیان است اما معلوم نیست چرا در طول این ۲۵ ماه و حتی علی رغم بیماری و نیاز مبرم به معالجات پزشکی، حتی یک روز هم به همسرش مرخصی درمانی تعلق نگرفتهاست ؟
پروانه با بغض از انتقال همسرش به بیمارستان سخن می گوید و صراحتا اظهار می کند که نباید در هنگام درمان و یا معاینه پزشکی به او دست بند بزنند و این رفتاری است که اشک را در چشمان او و مادر منصور اسانلو ماندگار کرد.
خانم اسانلو بر اساس اطلاعات در هفته گذشته همسر شما را با دست بند و پا بند به بیمارستان آوردند و پس از معاینه پزشکان بلافاصله به زندان باز گردانده شد. لطفا کمی در رابطه با این اتفاقات توضیح دهید؟
◀️ اسانلو به هیچ وجه نباید در آنجا نگهداری شود. اول اینکه جای او در بین زندانیان عادی نیست. ایشان باید در یک زندان و در میان هم ردههای خودش این دوران را بگذراند. در تمام این مدت که منصور آنجاست ما دائما نگران هستیم و زندگی مان از حالت طبیعی خارج شده است. مثلا وقتی او می خواهد با ما تماس بگیرد باید در صف طولانی تلفن بایستد و در مدت کوتاه دو دقیقهای تماس منصور با خانه فرصت مشورت و یا همفکری با او درباره مشکلات زندگی و مسائل بچهها به دست نمیآید. از طرف دیگر محیط آن زندان بسیار نامناسب است. بر اساس اظهارات همسرم زندانیان عادی در آنجا بروی همدیگر چاقو میکشند و نزاعهای خطرناکی رخ می دهد. شرایط محیطی هم برای سلامتی همسرم خطرزاست. آنجا اغلب افراد سیگار می کشند و تهویه مناسب هم وجود ندارد، بلکه هوا داخل اتاقها از طریق پنجرههای زیر سقفها جا به جا میشود. همچنین از ساعت ۲ بعد از ظهر به این طرف هم کسی نمی تواند از هواخوری استفاده کند. دود سیگار برای قلب، ریه و چشم منصور مضر است.
چرا شما اعتراض نمی کنید؟
– من سعی کردهام تا از طریق معاونت امنیت، صدای اعتراضم را به گوش مقامهای مسئول برسانم. من به دفتر حمایت ازحقوق شهروندی هم رفتم و برای دفتر ریاست قوه قضاییه هم نامه نوشتم و این وضعیت را شرح دادم و در اینجا هم باردیگر از آقای هاشمی شاهرودی تقاضا می کنم که به داد خانواده ما برسد. نمی دانم ایشان اکنون در جریان اخبار وضعیت نگران کننده اسانلو هستند یا خیر؟! من بارها به ایشان نامه نوشتم اما تا کنون هیچ جوابی دریافت نکردم. تقاضای من به عنوان یک شهروند ایرانی و یک هموطن در این مملکت این است که به نامههای من توجه کنند. ما هم در این کشور حق و حقوقی داریم و از کره مریخ به اینجا نیامدهایم. اگر از وضعیت همسر و خانه و کاشانه من مطلع هستند چرا کوتاهی کرده و رفتارهای غیر قانونی را پیگیری نمی کنند؟! اگر هم در جریان نیستند من باردیگر از همین جا از ایشان استمداد می طلبم.
+ There are no comments
Add yours