کانون زنان ایرانی: بر اساس آمار رسمی در جهان 32 نوجوان اعدام شده و از این تعداد 26 تن در ایران بوده این را محمد مصطفوی وکیل پایه یک دادگستری می گوید. او ادامه می دهد: “در سال 1372 کنوانسیون کودک در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. که بر اساس بند 37 همین کنوانسیون قصاص ، حبس ابد و مجازات اعدام برای زیر 18 سال ممنوع و سن شروع مسئولیت کیفری را بعد از 18 سالگی است . این کنوانسیون در بند آخر استثنائی برای قوانین مغایر با شرع قائل شده،که در مواردی که کنوانسیون مغایر با شرع است لغو و به قانون شرع و قانون اساسی مراجعه شود. شورای نگهبان به عنوان مجمعی متشکل از حقوق دانان و فقها که قوانین مجلس را از لحاظ مغایرت با شرع و قانون اساسی مورد بررسی قرار می دهد در پیشنهادی به مجلس بند های مغایر با شرع را مشخص کرده است که در بند 37 مشمول این حذف ها نشده است و این نشان دهنده عدم مغایرت این بند با شرع است. “
او با اشاره به این نکته که “کنوانسیون کودک ” افراد زیر 18 سال را به نوعی طفل معرفی کرده گفت : ” بر اساس قانون مجازات اسلامی اطفال فاقد مسئولیت کیفری هستند البته قانون مدنی سن امور حقوقی افراد مقرارتی را مقرر کرده تعریف او بلوغ شرعی است دختر 9 سال پسر 15 سال”
در دیگر کشورها حتی در عربستان اعدام مجازات در سال گذشته انجام نگرفته است و این در حالی است که در ایران 100 نوجوان با حکم اعدام تائید شده منتظر اتمام دوره نوجوانی و ورود به جوانی هستند تا حکم اعدام در مورد آنها اجرا شود به همین خاطر با جمشیدی سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی به صحبت نشسته ام. چند باری جمشیدی گفت ضبط را خاموش کن . او گفت: ” ما اعدام زیر 18 سال نداریم. اعدام با قصاص متفاوت است. ما اعدام زیر 18 سال نداریم، مثلا حمل مواد مخدر که برای بالای 18 سال حکم اعدام دارد.برای زیر 18 سال حکم اعدام داده نمی شود .اما قصاص نفس یک حق خصوصی است و ما حق بخشیدن آن را نداریم . “
او که بین قصاص و اعدام تفاوت قائل شده به این سئوال من که آیا قصاص نفس هم نوعی سلب حیات است و آیا سلب حیات در این ماده غیر قانونی نشده است. گفت : ” قصاص دستور شرع ما است و باید به آن اجرا شود .”
وقتی گفتم شورای نگهبان که نماینده فقه و شرع بر قانون هستند این قانون را تائید کرده است. گفت :” شواری نگهبان هم قوانینی در تائید این کارتصویب کرده که بین این تضاد قانونی باید به شرع رجوع شود و در شرع قصاص وجود دارد.”
اگر میان قصاص و اعدام تفاوت قائل شویم هم به مواردی از اعدام می رسیم: بین اعدام شدگان نوجوان سال قبل ماکوان مولود زاده به عنوان لواط به عنف اعدام شده است و نه خاطر قتل و به عنوان قصاص ومهدی پوران هم که مدتی است، منتظر اجرای حکم تائید شده خودش است. به همین جرم محکوم به اعدام شده است .
البته مصطفائی بر اساس کنوانسیون این تفاوت را نقض می کند: ” نظام قضائی ما بین اعدام و قصاص تفاوت قائل است.این در حالی است که در هر دو مورد اعدام و قصاص نفس، سلب حیات صورت گرفته است. و در کنوانسیون سلب حیات و حبس ابد ممنوع شده است. “
جمشیدی خبری هم از اقدامات قوه قضائیه برای جلوگیری از اعدام نوجوانان داد: “اما اینکه آیا می توان برای زیر 18 سال کاری کرد یا نه ما اخیرا لایحه ای به مجلس ارائه داده ایم که که در آن حکم اعدام نوجوانان و سن بلوغ قانونی را 18 سالگی قید کرده ایم.”
موسی قربانی نماینده اصولگرای شواری اسلامی و عضو کمیسیون حقوقی از این لایحه احضار بی اطلاعی کرد و البته سریع بعد از این حرف تلفن را قطع کرد و به دیگر سئوال های من جواب نداد.
محمد مصطفایی در این باره چنین می گوید: ” به نظر من نمایندگان مجلس نیازهای مردم را نمی شناسند لایحه حمایت از خانواده که ضرورتی برایش وجود نداشته در مدت کوتاهی در کمیسون حقوقی تصویب می شود اما این قانون که واقعا خلا آن حس می شود 5 سال باید در انتظار بماند.”
مهدی روقتی از تولد هایی که تعبیرش بیشتر به عزا شبیه بود، می گوید .اشک در چشمانش حلقه می زند. او یک سال است از کانون اصلاح و تربیت آزاد شده. او را به جرم حمل مواد گرفته بودند .که چون میزان مواد های همراهش زیاد نبوده،دوره محکومیتش قبل از اعزام به زندان بزرگسالان تمام می شود .
او می گوید:” هنوز هم از شمع تولد یا هر چیزی که نوعی نشان دهنده تولد است می ترسم .نه برای خودم بلکه برای دوستانم که با 18 سالگی یا به زندان بزرگسالان برای گذران بقیه عمرشان می رفتند یا به انتظاری دوباره تا وقت اعدام.”
مهدی از شب هایی می گوید که نوجوانان محکوم به اعدام از ترس نمی خوابیدند یا لحظه های تلخ یک منتظر اعدام “هیچ وقت دوست ندارم تولد بگیرم .از تولد بدم می آید از گذشتن عمر می ترسم .حس می کنم فردا قرار است که اتفاق بدی بی افتد چون سالها اینطور بوده. “
احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در سفر اخیرش به آمریکا در مصاحبه ای مطبوعاتی ادعا کرد: “ما در ایران اعدام نوجوانان را نداریم. “
این خبر به مراتب برای کسانی که به نوعی از اخبار اعدام ها خبر داشتند، عجیب بود .که دوستان دولت این حرف را اینگونه توجیه کردند: “این جمله از منظری که ما بین اعدام و قصاص تفاوتی قائل باشیم، درست است.”
مهدی از نا امیدی کسانی می گوید که محکوم به اعدام بودند :” وقتی می گفتیم فلانی بیا مثلا با هم فوتبال بازی کنیم یا فلان کار را نکن مریض می شوی می گفت: من که یک سال دیگر اعدام می شوم بهتر است الان خودم را از این انتظار لعنتی خلاص کنم.”
از فشار روانی شدید بر نوجوانی می گوید که به جای شادی و استفاده از برنامه های کانون اصلاح و تربیت باید منتظر اعدام باشد.
مصطفوی نیز به این ترس و نا امیدی بین نوجوانان اشاره کرد و گفت:” این که فرد را نگه می دارند تا 18 سالش تمام شود و بعد اعدامش می کنند برخلاف قانون است .چون ما حتی وقتی می خواهیم به جنون آنی در موقع وقوع جرم اشاره کنیم به لحظه دقت می کنیم اگر این شکل بخواهیم نگاه کنیم باید کودک 7 ساله را هم که کسی را کشته نگه داریم و بعد از 18 سالگی اعدام کنیم یا کسی که وقت جرم دچار جنون آنی شده را هم بعد از رفع جنون اعدام کنیم”
او حتی دیگر قانون ها را هم ثابت کننده این قانون می داند:” فردی که از دیدگاه قانون گذار حق رای دادن ندارد، یا حتی حق داشتن یک حساب مستقل مالی یا رانندگی را ندارد. چطور است که در صورت ارتکاب جرم با او مانند یک بزرگسال برخورد می شود؟”
مصطفوی از چهار موکلی می گوید که از اعدام رهایی یافته اند. به این سوال که که آیا این مجرم های نوجوان در آینده برای جامعه مشکل اییجاد نمی کنند ،اینطور پاسخ می دهد :”اگر در زندان به اینها امید به آینده داده شود که می توانند آینده خودشان را بسازند و اگر در زندان آموزش ببینند،نه مشکلی ایجاد نخواهند کرد . در میان موکلین رهایی یافته من حتی دانشجو هم وجود دارد. کسی که منتظر اعدام بوده و امروز دانشجو است تنها فرقش با هم سالهایش تاثیر بد روانی دوران زندان است .”
در ادامه به این مسئله اشاره کرد :” در واقع محکومین به این نوع مجازات دو بار دیگر هم محکوم می شوند. یکی فشار زیاد روانی انتظار برای مرگ و دیگری زندان است. “
مهدی می گوید هنوز که هنوز است وقتی یاد دوستان اعدامی اش می افتد حالش بد می شود او آرامبخش مصرف می کند با اینکه 20 سال بیشتر ندارد. وقتی از تولد 18 سالگی یکی از بچه های اعدامی می گوید تمام بدنش شروع به لرزش می کند، حالش بد می شود و من ترجیح می دهم مکالمه را با او تمام کنم.
مصطفایی در نامه ای خطاب به هاشمی شاهرودی که به امضا بیش از1000 هزار فرد معترض به اعدام های نوجوانان رسیده ،شکایت خود را نسبت به این امر اعلام کرده. او درباره واکنش مسئولین می گوید: “تا به امروز برای رئیس مجلس نمایندگان و بسیاری دیگر از مسئولین نامه فرستاده ام اما هیچ واکنشی دریافت نکرده ام.”
وقتی از جنبه بین اللملی این اعدام ها می پرسم می گوید: “بارها و بارها مجامع جهانی ایران را به خاطر این آمار وحشتناک و البته دردناک محکوم کرده اند اما هیچ واکنشی برای رفع مشکل از طرف ایران به اجرا نرسیده است.”
به یاد فیلم شهر زیبا می افتم ساخته فرهادی ـمحمد یکی از بچه های کانون اصلاح است وقتی شمع تولد 18 سالگی اش را می بیند از فرط عصبانیت مشت هایش را به دیوار می زند. او باید هر روز منتظر اعدام باشدـ
+ There are no comments
Add yours