مدرسه فمینیستی: به همت انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران” میزگرد نقد و بررسی طرح بومی گزینی جنسیتی در دانشگاه ها” 30مهرماه در تالار مطهری با سخنرانی آقای دکتر ناصرفکوهی،خانم دکتر شهلااعزازی و نسرین ستوده برگزارشد.
دکتر فکوهی استاد دانشگاه تهران:بومی گزینی از بین برنده انسجام ملی است
وی در باره این طرح گفت:نظام دانشگاهی در ایران صرفا نظام دانشگاهی نیست.در طول 30سال گذشته این نظام به عنوان یک عامل اصلی دگرگونی جامعه ایرانی عمل کرده و از چیزی که در نظام های دانشگاهی جهان رایج است فرارفته است.سایر نظام های دانشگاهی در جهان تنها در قالب جنبش های دانشجویی متجلی شده که تحولی به شکلی که در ایران به وجود آمده را ایجاد نکرده است.
این تحول به این علت است که نظام دانشگاهی در ایران تنها در حدود تعریف شده یک نظام دانشگاهی نیست .در دنیا نظام دانشگاهی مربوط به عرضه و تقاضاست.یعنی نیاز به شکل خاصی از مشاغل ، سبب تربیت نیروی متخصص در آن مشاغل می شود. در حالی که در ایران اینگونه نیست و ما با خیل بیکاران تحصیل کرده مواجه هستیم.در ایران ما شاهد زنانه شدن دانشگاه هستیم و با سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی این روند تغییر نخواهد کرد.مگر اینکه دولت با ابزارهای مکانیکی جلوی ورود دختران را به شکل مطلق به دانشگاه بگیرد.زیرادر این زنانه شدن منطقی وجود ندارد.عملا زنان شاغل دانشگاه دیده 1تا2%هستند.اماچیزی که تغییر کرده رویکرد نظام اجتماعی نسبت به زن است.در سایرکشورها اجتماعی شدن زنان با ورود به صحنه اشتغال روی داده است. ابتدا زنان مطالبات اقتصادی داشتند و بعد مطالبات سیاسی و اجتماعی.در ایران این اتفاق باورود زنان به دانشگاه روی داده است.نظام دانشگاهی به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شده است.اکنون تحصیلات عالی ارزش اجتماعی شده است.حتی طبقات پایین که درآمدشان کفاف تامین هزینه های زندگی شان را نمی دهد، چندبرابر کار می کننند تا فرزندشان بتواند به دانشگاه برود.
اینکه عنوان می کنند این طرح ها (سهمیه بندی جنسیتی و بومی سازی)برای جلوگیری از آسیب های اجتماعی است. ناشی از ارزیابی غلط مسئولان است.این آسیب ها با مدرنیته وارد جامعه می شوند و ما نمی توانیم مدرنیته را داشته باشیم، بدون داشتن معایب آن.این طرح ها ناشی از فهم غلط از مدرنیته است .مسئولان به جای شفاف سازی و برنامه ریزی درست ،برای کاهش آسیب ها پاسخ های غلط می دهند.
از نظر من این طرح قابل اجرا نیست اما اگر اجرا شود بزرگترین ضررش لطمه به انسجام ملی است و سبب تشدید قومی گرایی،تنش بین اقوام،تقویت شوونیسم و تضعیف سیستم مرکزی می شود .انسجامی که نزدیک به 100سال برای آن کار کرده ایم.
با این طرح تهرانی ها، بهترین دانشگاه ها و شهرستانی ها، بدترین دانشگاه ها را خواهند داشت.بنابراین تنش بین مرکز و پیرامون به وجود می آید و حتی بین پیرامون هم تنش ایجاد می شود.ما برخلاف بالکان،افریقا و سایر نقاط دنیا، جدال قومی نداشته ایم . اختلاط بین اقوام ایرانی به وجود آمده است. اما این طرح سبب جدال های قومی می شود.سیستم دانشگاهی نباید به سیستم محلی وصل شود؛ چرا که به قومی گرایی دامن زده می شود.
من با این طرح نه تنها به خاطر تبعیض جنسیتی، بلکه به سبب تضعیف انسجام ملی به شدت مخالفم.
جامعه ایران باید در سالهای آینده با مسئله جنسیت با رویکردی رادیکال مواجه شود .این رویکرد بسیار روشن است. استفاده از سیستم تبعیض مثبت برای زنان و برخی گروه های اجتماعی.
دکتر اعزازی،جامعه شناس:بومی سازی طرحی برای اندرونی ،بیرونی کردن کشور است
دکتر شهلا اعزازی سخنران بعدی این میزگرد بود وی گفت:وقتی نتایج کنکور مطرح شد، بهت و حیرتی بوجودآمد.صحبتهای ضد و نقیضی زده شد.برخی می گفتند: این طرح از سال1360 اجرا می شده.برخی می گفتند در رشته های پزشکی بومی گزینی نداشته ایم.یکی دیگر می گفت اگر بومی گزینی و سهمیه بندی نداشتیم، سیستم بهم می خورد. اما هیچ کس نگفت چرا بومی گزینی ؟بومی گزینی یعنی چه؟و برچه اساس صورت می گیرد. چرا که در ایران تصمیم ها شفاف نیست.
برابری فرصتها در آموزش و پرورش که توسط چپ ها قبل از انقلاب مطرح شده بود،بعد از انقلاب در آموزش و پرورش دنبال شد.بعد سهمیه دادن در دانشگاه به گروه های مختلف پیش آمد: رزمندگان،جانبازان،…و مدام دامنه این امتیاز دادن گسترش یافت. به جای اینکه به گروه هایی که کاری برای مملکتشان انجام دادند، پوئن های دیگری داده شود اجازه تحصیل در دانشگاه دادند در حالی که که بیشتر اینها بیمار بودند،سنشان بالا بود و زرنگی دانشجویان جوان را نداشتند. بنابراین این سهمیه بندی سبب افت تحصیلی و پایین آمدن کیفیت تحصیل در دانشگاه شد.دانشگاه پاداش نیست. بهتر بود به این افراد مشوق های دیگری تعلق می گرفت.در مورد سهمیه مناطق محروم قرار نبود مدارس این مناطق همیشه بد باشند.باید مدارس را بهتر می کردند و دانشگاه ها را متناسب با نیاز مناطق می ساختند.
اما به جای اینکه کاری اصولی صورت بگیرد که برابری را در سطح کل کشور بوجود آورد. بومی گزینی را مطرح کردند.استدلالشان این بود:خوابگاه ها امکانات ندارند.مسئولین وزارت علوم و سازمان سنجش عنوان کردند وضعیت خوابگاه ها مناسب نیست،وضعیت تغذیه دانشجویان بد است .بدون اینکه کاری برای بهبود این وضعیت انجام دهند، دانشجویانی را که استعداد دارند، توبیخ شدند که در خانه خودت بمان. اما دلیل پشت پرده اعتراضات دانشجویی است.
در طی این 30 سال، عملا به عنوان یک استاد دیده ام دخترها بهتر کار می کنند، نمرات بهتری کسب می کنند. اگرچه نمیخواهم بگویم دخترها از پسرها زرنگترند. اما در هرحال این روند ورود دخترها به دانشگاه تازه داشت به بهبود کیفیت درس کمک می کرد.اما طراحان این طرح می گویند بومی گزینی به سبب افت تحصیلی دانشجویان شهرستانی در تهران است .اما اگر مسئله اینها افت تحصیلی است ؛چرا در یک سال 50 نفر از اساتید را بازنشسته می کنند؟این بازنشستگی است که افت ایجاد می کند از طرفی با این طرح به گفته رئیس دانشگاه شریف امسال در این دانشگاه افرادی با رتبه 10هزار پذیرفته شده اند. درحالیکه در این دانشگاه همیشه 70درصد ورودی ها رتبه زیر 100داشته اند!
دلیل دیگری که مسئولین ارائه می کنند، بحث آسیب های اجتماعی است. که من اصلا این مورد را قبول ندارم. حضور دانشجوی شهرستانی در تهران سبب آسیب اجتماعی نمی شود.اما مگر وظیفه دولت تامین زندگی برای مردم نیست؟ آیا وظیفه دولت ایجاد امنیت در جامعه نیست؟دولت به جای امن کردن جامعه به دخترها می گوید به شهرهای دیگر نیایید.تا دخترها زیر نظارت خانواده باشند .دولت به جای پاسخ گویی و اجرای وظایفی را که در مورد تک تک مردم دارد،مسئولیت خود را بر عهده خانواده ها می گذارد.و بدین طریق دولت محدودیت بوجود می آورد.
جالب است از یک طرف وزارت آموزش و پرورش برای اینکه مردم را در مناطق محروم ترغیب کند بگذارند فرزندانشان به خصوص دخترها تحصیل کنند. مراکز شبانه روزی از سطح دبستان تا دبیرستان ایجاد می کند. اما وزارت علوم سعی می کنددختران را به اندرونی بفرستد.چرا که اصولا نگرششان به دختر این است که انسانی فاقد توانایی اداره خود است. مستقل نیست. بنابراین باید تحت سپرستی پدر،برادر،شوهر یا دولت باشد!
دولت در جایی وظیفه حمایت از دختران را بر عهده گرفته است، که نه آنها نه خانوادهایشان خواهان این مسئله هستند. در عوض در جاهایی که وضعیت زنان بد است و نیاز به حمایت دولت دارند، از این وظیفه شانه خالی می کند: مانند مسئله قتل های ناموسی، یا خشونت های خانوادگی علیه زنان به جای اینکه با استفاده از درآمدهای نفتی برای حمایت از این زنان اقدام کند و خانه امن بسازد اصولا با بی تفاوتی از کنار مسئله می گذرد.
این طرح به نظر من سعی در بازگشت دختران به عرصه عمومی دارد و کل کشور را به اندرونی و بیرونی تبدیل می کند.شهرهای بزرگتر برای پسران ،شهرهای کوچکتر برای دختران.این کار هیچ دلیل منطقی ندارد و تجاوز به حریم شخصی و انتخابات افراد است.
نسرین ستوده، وکیل کمپین تغییر برای برابری:بومی گزینی یا تبعید دختران
خانم ستوده گفت:در برخی جرائم قاضی مجازات تبعید را برای مجرم به دلایلی اعمال می کند. مسئلا وقتی تشخیص دهد، حضور فرد در محل مشخص خطرناک است،به دلیل نفوذ کلام و…فرد را از محل مورد علاقه اش دور می کند.بومی گزینی دختران نیز شبیه این مجازات قانونی است.
در بسیاری از اسناد بین المللی ماند اعلامیه حقوق بشر،میثاقین،و اعلامیه برابری زن و مرد به برابری زن و مرد تاکید شده است. در عرف بین المللی نیز این مسئله پذیرفته شده به گونه ای که حتی کشورهایی که به این تعهدات نپیوسته اند نمی توانند برابری زن و مرد را زیر پا می گذارند و بگویند ما این تعهدات را نپذیرفته ایم .حال آنکه دولت ایران این اعلامیه ها را امضا کرده است.
تنظیم کنندگان طرح بومی گزینی می گویند :بومی گزینی برای مصالح زنان است.وقتی از برابری زن و مرد در اسناد بین المللی صحبت می کنیم، باید در اجرای این اصول حسن نیت حاکم باشد.نمی توانید بگویید زن و مرد در ایران برابرند، اما عملا در قوانین برابری وجود نداشته باشد.جامعه بین الملل این مسئله را نمی پذیرد.
در نگاهی دیگر در قوانین داخلی از موارد تبعیض بین زن و مرد مطلع اید.قانون اساسی ما در مورد حقوق زنان یکی از آرمانی ترین قوانین در مورد زنان است. در حالی که زنان درامریکا در 1920 حق رای بدست اورند هیچ شعاری در مورد برابری زن و مرد در قانون اساسی امریکا مشاهده نمی کنید.اما در قانون اساسی ما یک در میان به برابری مرد و زن اشاره شده است.اصل 3،20،21قانون اساسی اشاره می کند که، دولت باید زمینه رشد زنان را فراهم کند.آن وقت دولت در پس اظهاراتش می گوید: من نمی توانم امنیت دختران را تامین کنم.دولت به جای تامین امنیت تنها در پی نظارت شهروندان است.اگر خانمی در خیابان دچار مشکلی شود، دولت می گوید من نمی توانم همه جا مراقب زنان باشم و حتی بر مسئولین خوابگاه ها هم نظارت نمی کند. حتی اگر مشکلی برای دانشجویان دختر ایجاد کنند.
مطابق با اصل33قانون اساسی:هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد، یا از سکونت در محل مورد علاقه اش منع کرد ،یا به اقامت در محلی مجبور ساخت مگر در موارد خاص(که مجازات است).با طرح بومی گزینی دختری که می خواهد در یک کلان شهر زندگی کند و همین طور دختری که خواهان زندگی آرام در یک شهر کوچک است، هردو از حق طبیعی شان محروم می شوند.این طرح مغایر با این اصل است.
در مجلس خبرگان برای نوشتن قانون اساسی دو دیدگاه وجود داشت: یکی لیبرالی ،دیگری مذهبی یا بنیادگرا این دو دیدگاه در اصلی متجلی شد که تمام قوانین مجلس شورای اسلامی باید به تایید شورای نگهبان برسد.و شورا باید دو نوع نظارت داشته باشد: یکی اینکه قوانین تصویب شده توسط مجلس مغایر با شرع نباشد، دوم مغایر با آزادی عمومی نباشد.به کرات دیده شده است شورای نگهبان قوانین تصویب شده توسط مجلس را به سبب مغایرت با شرع رد کرده، اما هرگز دیده نشده است قانونی را به سبب نقض آزادی عمومی افراد رد کند.
در طول 30 سال گذشته در هرجا که زنان در وضعیت بدی قرار داشته اند ،دولت اعلام بی طرفی کرده است.در دهه 60،به دلیل وقایع روی داده در کشور ،زنها برای ازدواج مهریه ای تعیین نمی کردند که دردهه70 به خانواده های ایرانی آسیب زد.از دهه 70تمایل شدید به مهریه سنگین بوجود آمد ولی دولت به تکاپو افتاد که برای مهریه سقف تعیین کند.اینکه مهریه بالا اعتبار ندارد …در نتیجه80درصد زنان ایرانی دستشان به مهریه نمی رسد(البته من در مورد خوب یا بد بودن وجود مهریه صحبت نمی کنم).
در مورد سهمیه بندی جنسیتی هم این اتفاق روی داد .قبل از انقلاب ظرفیت دانشگاه ها 50،50 بود .بعد از انقلاب بحث شایسته سالاری مطرح شد.یعنی هرکسی نمره آورد، وارد دانشگاه شود؛ چرا که فکر می کردند در این صورت پسرها صندلی های دانشگاه را بیشتر از دختران اشغال می کنند.اما چون نتیجه به عکس بود، گفتند بازی از اول. بنابراین سهمیه بندی جنسیتی و بعد بومی گزینی را برای دختران مطرح و اجرا کردند.
این سیاست گذاری هانه تنها مغایر قانون اساسی و بین المللی است. بلکه روش های اجرایی آن هم با مشکلات عدیده ای مواجه می شود .بنابراین امیدواریم این طرح ها تصویب نشود.
+ There are no comments
Add yours