مدرسه فمینیستی: تئاتر “بیداری خانه نسوان”، انگیزه ای شد برای کنکاشی درباره نمایشنامه نویسان زن ایرانی در زمان مشروطه و پس از آن که متاسفانه مانند همیشه زنان در لابلای اسناد تاریخی گم شده اند ،یا بهتر است بگوییم عامدانه به فراموشی سپرده شده اند. کتاب “زنان نمایشنامه نویس ایران” اثر “گل مهر کازری” یکی از معدود کتبی است که در زمینه زنان نمایشنامه نویس از آغاز تا انقلاب 57 منتشر شده است. ونیز در کتاب” نمایش نامه نویسی در ایران،از آغاز تا 1370″،نام سه زن نمایشنامه نویس ذکر شده است. این در حالی است که در بیست و دومین تئاتر فجر از 80 نمایشنامه پذیرفته شده، 18نمایشنامه متعلق به زنان بوده است. شاید بتوان گفت حذف عامدانه زنان از عرصه هنر همچنان ادامه دارد. در تئاتر بیداری خانه نسوان دوران مشروطه مورد نظر نویسنده نمایشنامه بود اما هیچ ذکری از زنان نمایش نامه نویس در این زمان به میان نیامد، به جز “صدیقه دولت آبادی”، آن هم نه از جنبه نمایش نامه نویس بودنش، بلکه از او تنها به عنوان یک روزنامه نگار یاد شد. مشاهده این کمبود موجب تهیه و گردآوری این مقاله شد که با استفاده از کتاب خانم کازری به معرفی زنان نمایشنامه نویس دوران مشروطه می پردازد.
آشنایی ایرانیان با هنر تئاتر به سده 19میلادی،بازمی گردد و نخستین تماشاخانه ایران در جمادی الثانی1303ه.ق[1263ه.ش]افتتاح شد،اما هنر تئاتر در ایران،هنری کاملا مردانه بود،زیرا نه تنها زنان نمی توانستند در صحنه تئاتر ظاهر شوند و مردان ایفاگر نقش های آنان بودند،بلکه حتی اجازه حضور در تماشاخانه و مشاهده تئاتر را نیز نداشتند.با این حال،در دوره اول مجلس شورای ملی،تنی چند از زنان روشنفکر علاقمندی خود را به هنر تئاتر به عنوان یک عمل اجتماعی هدفمند آشکار کردند.مثلا “تاج ماه آفاق الدوله” ،نمایشنامه “نادرشاه”نوشته “نریمان نریمانف” را از ترکی به فارسی ترجمه کرد و در سال 1285ه.ش/1907م،با عنوان “نامه نادری”در تهران به چاپ رساند(1)..
نمایش و نمایشنامه نویسی جدید در ایران از اوایل عهد ناصرالدین شاه آغاز شد و ظاهرا اولین نمایشنامه ای که در تهران نمایش داده شد،ترجمه منظومی ازمولیر به نام “گزارش مردم گریز”بود.همزمان با آن و یا کمی بعد از آن ،بعضی دیگر از نمایشنامه های مولیر از جمله “طبیب اجباری” به فارسی ترجمه شد.میرزا جعفر قراجه داغی نیز،”تمثیلات”میرزا فتحعلی آخوندزاده را از ترکی و به مانند تمثیلات او،سه نمایشنامه کوتاه به نقلید ازآخوندزاده نوشت.پس از استقرار مشروطیت،به تدریج گروه هایی نمایشی کوچکی در تبریز،رشت و تهران پدید آمد(2).
یکی از فعالیت های ” انجمن مخدرات وطن ” برگزاری مجالس جشن و”گاردن پارتی”بود.در این مجالس گذشته از سخنرانی اعضای انجمن،نمایشنامه یا برنامه های تفریحی اجرا می شد(3).
در دوره انقلاب مشروطه و به ویژه پس از فتح تهران، آزادی خواهان به تاثیر اجتماعی تئاتر پی بردند و از هنر تئاتر به عنوان بهترین وسیله تربیت توده و آشنا کردن آن ها به عیوب قدیم و محاسن جدید استفاده کردند.از جمله مباحثی که مورد توجه گروه های نمایشی قرار داشت،شرایط زن در خانواده و منزلت اجتماعی او بود.گروه های نمایشی تلاش می کردند تا از طریقهنر تئاتر،تماشاچیان را که همگی مرد بودند و به تامل و تفکر در رفتارشان نسبت به زنان و دختران وادار کنند و به احقاق حقوق زنان یاری نمایند.تا آنجا که زن ایرانی برای نخستین بار توانست در صحنه تئاتر حضور یابد و در نمایشنامه ی طبیب اجباری نوشته مولیر به همراه بازیگران مرد در برابر 250نفر تماشاچی که همگی مرد بودند،بازی کند.این نمایشنامه که به حقوق زنان می پرداخت،توسط گروه نمایشی ارمنیان و در مدرسه ارمنیان تهران اجرا شد(4)
در سال 1314″کانون بانوان”تشکیل شد.این کانون در فعالیت های خود تعدادی نمایشنامه هم روی صحنه آورد که همه آنان در جهت کشف حجاب و مساله زنان بود.در نیمه دوم سال1302خورشیدی “مجمع فرهنگی و هنری پیک سعادت نسوان”به همت خانم ساری امانی در رشت تاسیس شد و اولین نمایشنامه ی خود را در 25اسفند 1302با نام”عروسی ی دختر فروشی”در پنج پرده در تماشاخانه”اولوش بیک”به اجرا گذاشت.این نمایش وضع نامطلوب زنان و دختران ایران را در خطه شمال مورد انتقاد قرار داده بود.اکثر نقش های این نمایشنامنه را زنان اجرا کرده بودند.متن نمایشنامه دقیقا گزارشی از زندگی زنان ان دوران است.و مانند اکثر نمایشنامه هایی که توسط این مجمع به مورد تماشا گذاشته می شد،به محرومیت و نقض حقوق زنان تاکید زیادی شده بود(5).
پرسشی که در این میان مطرح است،این است که متن نمایشنامه های زنانه-که توسط این زنان و در جمعیت های زنان اجرا می شد،-توسط چه کسانی نوشته می شد؟مسلما به دلیل شرایط اجتماعی و مذهبی آن دوران، مردان نمی توانستند دخالت آشکاری در این فعالیت ها داشته باشند و از این رو خود زنان بودند که در این راه،قدم برمی داشتند. به نظر می رسد که همین زنان،خود نمایشنامه می نوشتند تا در این نمایشنامه ها به طرح مسائل زنان بپردازند و این نمایش ها را برای زنان و دختران اجرا کنند. اما متاسفانه نام انان در مقام نمایشنامه نویس یا کارگردان جایی نیامده است.(6)
در سال 1305هجری شمسی،”علینقی وزیری” هنرستان موسیقی را تاسیس کرد.در این هنرستان،تئاتر و تابلوهایی همراه با موسیقی نمایش می داد.همین کار برای “اسماعیل مهرتاش”انگیزه ای شد که با همکاری وزیری برای ساختن اپرا،تجربه هایی بکنند.چون وزیری محل نمایش را در مدرسه موسیقی قرار داده بود،رفته رفته زن ها پایشان به انجا باز شد.و همین ها بودند که بعدها”جمعیت بیداری نسوان”را تشکیل دادند و در تالار مدرسه زرتشتیان بازی ها کردند(7).
یکی از گونه های نمایشی که از نخستین سال های دهه اول قرن حاضر،به ایران وارد شد و کم کم جای خود را در میان نمایش های ان دوران باز کرد،”اپرت”یا”اپرا”بود و نویسندگان ایرانی به اینگونه نمایشی که با موسیقی همراه بود روی آوردند(8)
“پری آقا بایف” از هنرمندانی بود که به تحصیل تئاتر در خارج از ایران پرداخته بود.پس از بازگشت،به فعالیت در این زمینه روی اورد و یکی از گروه های تئاتری که پس از سالهای 1288هجری شمسی تشکیل شد،تئاتر”پری آقا بایف”بود که در این باشگاه تیاتر،گاه و بی گاه واریته هایی نمایش داده می شد.اما پری آقا بایف پا را از صرف بازی در نمایش ها و همچنین خوانندگی در جمعیت های ارامنه فراتر نهاد و به نگارش اپرت روی اورد و اپرت”الهه جشنگل ها” به قلم او نوشته و در سال 1306هجری شمسی به اجرا در آمد(9).
نمایشنامه” ملا نصرالدین”(1311)را نیز مادام پری نوشته است(و اجازه ان را به مادام نوارت واگذار کرده بوده است)
به نوشته”مسعود کوهستانی”،که مادام پری را یکی از” رجال نمایشی” ایران نامیده است،وی را می توان سمبلی از هنرمندان تئاتر ایران در آن دوران و به خصوص نمادی از نهضت هنری زنان در ان دوره دانست.فعالیت گسترده وی،او را به یکی از مهم ترین چهره های هنری ایران تبدیل کرد به گونه ای که “سعید نفیسی” از او به عنوان”مردمک چشم”جامعه هنری تهران یاد کرده است(10).
در میان اسناد نمایش در ایران،سندهایی است که از “مرسده کروبیان” به عنوان نویسنده نمایش نامه”امیره سلمی”(1311)وعصمت صفوی نویسنده نمایشنامه”زن لال”(1319)نام برده شده است.همچنین نمایشنامه”بیژن و منیژه”توسط خانم”فرحدانی”در سال1317تنظیم و چاپ شده است(11).
“ابوالقاسم جنتی عطایی”،از درام نویسان معتبر این دوره از “صدیقه دولت آبادی”با نمایشنامه های”پیرمرد بلهوس”،”تحصیلات الزامی”،”حس مادری”،”دزد بی شرف”،”قسم بیجا” و”بانو ماه طلعت پسیان” با نمایشنامه”حیات خانم” و”فضولی موقوف”یاد می کند(12)
جنتی معتقد است که در حقیقت تئاتر مدرن از سال 1320 در ایران پیدا شد و یکی از نویسندگان دوره اخیر بانو ” مورین امیر”با نمایشنامه های”بوسه در روشنایی شمع”،”شنل قرمز”،”عذر بدتر از گناه”و “سرسره”است(13).
علاوه بر این ها چند سند در میان اسناد نمایش در ایران نشان می دهد که صدیقه دولت آبادی نمایشنامه های”چرا زن نمی گیری؟”(1315)،”موسی و شبان”(1318)،”17دی1318″(1318) را نیزنوشته است . همچنین به دو نمایش که در کانون بانوان اجرا شده اند،اشاره شده است که به احتمال قریب به یقین نویسنده آنها نیز صدیقه دولت آبادی بوده است.این دو مایش نامه عبارتند از”پروانه و خسرو”(1316)و نمایشی راجع به فردوسی(1314)(14).
کانون بانوان در سال 1320-1321 ،17نفر هنرجوی کلاس هنرپیشگی داشته است که نمایش هایی”برای تنویر افکار عمومی”اجرا می کرده اند .در باره اینکه”پیس ها”را چه کسی می نوشته است،اطلاعی نداریم اما به نظر می رسد که صدیقه دولت آبادی،خود آنها می نوشته است.نثر دولت آبادی در مقاله های نشریه زبان زنان از دیالوگ نویسی و ابزار نمایش نامه نویسی بسیار بهره برده است،وی بدین ترتیب هم تنوعی در بین مطالب نشریه ایجاد می کرده و هم از طریقجذابیت این شیوه،به آموزش می پرداخته است.بهترین نمونه یکی از مطلب هایی است که با عنوان”یادداشت های مسافرت اروپا”می نوشته و از این میان”مصاحبه با مدیر گمرگ مارسی”،تماما دیالوگ و شرح صحنه است و می توان آن را یک نمایش نامه کوتاه تک پرده ای به شمار آورد.همچنین”داستان رقت انگیز”که در دوره اول زبان زنان ،به شکل پاورقی به چاپ رسیده است،بیشتر به نمایشنامه شبیه است تا داستان و شیوه نگارش آن در بیشتر بخش ها،یادآور نمایشنامه است(15).
در سال 1343شمسی، دانشکده هنرهای دراماتیک به ریاست دکتر “مهدی فروغ” تاسیس شد.یکی از رشته هایی که در این دانشکده تدریس می شد،”نمایشنامه نویسی و ادبیات دراماتیک”بود. از این پس تا کنون تعداد زنان نمایش نامه نویس ایرانی فزونی یافته است و هم اکنون کتاب هایی شامل مجموعه نمایش های نوشته شده توسط زنان منتشر شده است.
منابع
کازری،گل مهر،زنان نمایش نامه نویس ایران. تهران :انتشارات روشنگران، چاپ اول،1384،ص17
2.همان، ص19
3.همان،ص20
4.همان،ص21
5.همان،صص22و23
6. همان،ص25.
7. همان،صص27و28
8.همان،ص26
9.همان،ص29
10.همان،صص30و31
11.همان،صص43و44
12همان،ص44
13همان،صص44و45
14همان،ص46و47
15همان،صص48و49
+ There are no comments
Add yours