اولویت بندی زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی

۱ min read

فاطمه مسجدی-13 اسفند 1386

پدیده ورود و مشارکت زنان در شکل گیری بدنه جمهوری اسلامی با توجه به وابستگی های سیاسی و اجتماعی شان از یکسو و طرح و پی گیری مسائل زنان توسط خودشان در این ساختار سیاسی جدید از دیگر سو می تواند مورد توجه هر پژوهشگر و فعال اجتماعی با دغدغه مسئله زنان قرار گیرد. شور و انگیزه تحولات انقلاب در سال های اولیه و نیاز به حضور و مشارکت زنان در نهادهای تازه تاسیس و دیگر لایه های سیاسی اجتماعی ، زنان را به فضای خیابان ها، اداره جات، کارخانه ها، کمیته های انقلاب و نهادهای سپاه و بسیج کشاند. شعارهای ضد امپریالیستی، حمایت از مستضعفین و مقابله با استکبار، زنان بالاخص از گروههای پایین اجتماعی که کمتر فرصت مطرح کردن خودشان در جامعه داشتند را جذب کارهای داوطلبانه کرد.

نفس حضور و مشارکت زنان بی سواد و از قشرهای مهجور اجتماعی، نوعی تحول جدید و هویتی تازه به این گروه از زنان بخشید. فرصت تجربه اندوزی در میان گروههای هم سنخ اجتماعی (تحت حمایت قدرتمند سیاسی دولت)، انگیزه چندان کمی برای زن خانه دار، بی سواد، محجبه و پایبند به ارزشهای اسلامی نبود. این گروه زنان که در عصر پدر سالاری پهلوی، متحجر و عقب مانده محسوب می شدند با یک دگرگونی سیاسی به زنان فعال، مفید و دارای ارزش والای زن مسلمان برای پدرسالاری جمهوری اسلامی نوپا البته با همان توانایی های محدود تبدیل شدند. یعنی تبدیل به هویتی که جنسیت اش، وی را ملزم به مبارزه با امپریالیسم جهانی (غول مردسالار جهانی) در حین حمایت از نظام نوپای اسلامی( مردسالار مطلوب) می دانست. اگرچه انتظارات این نظام پدرسالار نوپا از زنان و نحوه مشارکت آنان، از همان ابتدا بر اساس شرایط موجود، مرحله به مرحله تعریف و تنظیم می شد.

زن مطلوب این مجموعه سیاسی جدید، همان الگوهای مذهبی ما بود که این بار توسط بینش جدید اسلام سیاسی تعریف و تفسیر می شد. حضرت فاطمه، زینب و سمیه همچنان از بارزترین الگوهای زن مسلمان به حساب می آیند. این الگوها در ایده آلهای سیاسی تشیع، همواره فضای گفتمان و نمود داشته اند. در ابتدای انقلاب، زن نقش مادر دلسوز، همسری صبور و مهربان و همیشه وفادار (1) چه با حضور مرد و چه بی حضور وی معرفی شد. با آغاز رویارو شدن در جنگ با عراق در مرزهای غربی و داخل شهر ها، از زنان انتظار می رفت تا داوطلبانه در پشت جبهه حضور داشته باشند. تهیه غذا، پوشاک و مداوای مجروحین از جمله فعالیت های مهم آنها بود. تکلیف دیگر زنان حفظ خانواده، تربیت فرزندان و کسب معیشت برای خانواده در صورت هر نوع غیبت نان آور در این دوره بحرانی بود. در فضای جنگ و بحران اقتصادی از زن انتظار صبر و مقاومت برای پیروزی در جنگ با صدام در قبال از دست دادن همسر ، پسر و پدر می رفت و صرفه جویی اقتصادی برای مقابله با بحران اقتصادی امپریالیسم سرمایه دار (مرد سالار بزرگ).

«جهان زنان»، ارگان رسمی حزب توده که از سال 58 تا 61 انتشار می یافت بخوبی بازگو کننده ساختار فکری زنان متعهد در ابتدای انقلاب است. صاحب امتیاز آن ، نجم الحاجیه هوشمند راد و مدیر مسئولش، فرزانه سیاسی فر است. جالب توجه است موضوعات محوری اهل قلم در این مجله با سیاست های جمهوری اسلامی متقارن است: مبارزه با استکبار جهانی (سرمایه داری) و طرفداری از مردم فلسطین، لبنان و ویتنام، سیاست خارجی این گروه را ترسیم می کرد و در داخل، طرح مشکلات زنان کارگر، روستایی، چادرنشین ، دلاوری های زنان بسیجی و زنان شهید داده و آواره از جنگ، فقر و بیسوادی و اساسا انعکاس جنگ بر طبقه محروم و فداکار یهای این گروه برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی ضد شاه و امپریالیسم جهانی است. (2)

اولویت متقدم این گروه از زنان فعال نیز پیش از هر خواسته ای، مبارزه با جهان سرمایه داری بود تا مثلا کسب حقوق اولیه زنان از جمله قوانین خانواده. اگر چه برابری زن و مرد از اهداف اصلی تشکیل دهنده این گروه اعلام شده بود. اما فضای بحرانی سیاسی در داخل بین گروهای سیاسی و پدیده انقلاب اسلامی درسطح بین المللی در ابتدای انقلاب، ضرورت تصویب هر نوع قانونی به نفع زنان را تحت الشعاع قرارداد. هر چند این مجله به طرح لوایح و قوانین نابرابر علیه زنان (مانند لایحه قصاص) پرداخت و آن را زنگ خطری برای واژگونه جلوه دادن سیمای انقلاب از جانب امپریالیسم امریکا دانست.

در شماره ای از سال 59، به عقب ماندگی قوانین زنان در 50 سال حیات سلسله پهلوی اشاره شده است و گفته می شود که طبق آمار بی سوادی زنان 73 درصد، میزان سواد خواندن و نوشتن 17 درصد و 13 درصد از نیروی فعال جامعه را زنان تشکیل می دهند. نویسنده به انتقاد از بهره کشی از نیروی زنان می پردازد و هدف زنان از کشاندنشان به عرصه تولید را استقلال اقتصادی زنان نمی داند. وی بیسوادی، عدم اشتغال به کار و در اختیار نداشتن امکانات بهداشتی و آموزشی، را از جمله عمده ترین مسائل زنان بیان می دارد.(3)

در شماره های اولیه سال 58، در ستون نظر سنجی زنان درباره انتخابات، زنان تحصیل کرده مسئله حقوق زن و آزادی زن را مطرح می کنند اما اشاره می کنند که مسائل مهم تری از مسائل زنان در اولویت است.
در همین شماره ها در ستون رویدادهای مهم در مورد زنان ایران از جمله می خوانیم: استقبال زنان از «جهاد سازندگی» برای کمک به آماده سازی مدارس.(4)

«تشکیلات دموکراتیک زنان» شاخه زنان حزب توده در سال 58 در اطلاعیه ای اعلام می دارد: گروه کثیری از زنان و دختران هوادار این تشکیلات، تاکنون آمادگی خود را برای آموزش فنون نظامی اعلام کرده اند. همان طور که واضح است شور و شوق برای تغییر یک سیستم سیاسی مهم تر بوده تا ساختار خانواده اگر چه تغییر قوانین به نفع زنان از مطالبات و انتظارات شاخه زنان حزب توده اعلام می شد. با این حال آنچه مهم شمرده می شد دفاع از انقلاب نوپا در مقابل امپریالیسم بود.

در اسفند سال 60 مریم بهروزی، نماینده مردم تهران در مجلس در مورد حقوق خانواده در موضوع حق طلاق مرد، حق تمکین زن و حکم قصاص قاتل زن، دادِ سخن سر می دهد. وی در مجلس به انتقاد از سیاست مردسالارانه پرداخته و اذعان می دارد در بعضی موارد حقوق حقه زنان تحت شعاع تمایلات نابجا و نیمه اسلامی می شود در حالیکه این زنان بودند که در کلیه لحظات انقلاب در واژگونی تخت ستمشاهی در صحنه حضورداشتند و در کلیه مراحل جنگ و کمبودهای اقتصادی متحمل رنج می شدند و فرزندان و شوهرانشان را به مقاومت دعوت می کردند اما با گذشت دو سال از مجلس غیر از حضانت یک لایحه یا یک ماده قانونی برای بالابردن کیان خانواده و بهبود وضع آنان مطرح نشده است.(5)

در شماره های متعدد مجله «جهان زنان» در طول چهار سال قوانین عقب مانده در مورد زنان، جسته و گریخته مطرح و مورد نقد قرار می گیرد و تغییر آن از اهداف انقلاب تعریف می شود و امید می رود که قوانین اصلاح شوند. اما با این همه، مسئله مبارزه برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان همچنان در حد انتشار چند مقاله و اعتراض همچنان محدود باقی می ماند.

تا این که امروز، بعد از سه دهه که زنان در اوایل انقلاب به دلیل فداکاری های مادرانه و به مصلحت اندیشی های پدران حکومتی از خواسته هایشان چشم پوشی کردند و نبرد با صدام و امپریالیست جهانی را بر حقوق اولیه و انسانی شان اولویت دادند، حال برای درخواست نیازهاشان با رندی این دولت مردان، یک روز بابتِ پی گیری تلاش هاشان در کمپین یک میلیون امضاء و جمع آوری امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز روانه زندان می شوند و روزِ دیگر با طرح تفکیک جنسیتی از ورود به دانشگاه منع می شوند . خلاصه آنکه ساده اندیشی است اگر با این تجربه نه چندان اندک، زنان ما پی گیرِ درخواست سی سال پیش خود نباشند و فریفته دولت مردان مصلحت اندیش و برنامه های آنان گردند و روزگار بگذرانند.

نابخردی است اگر پنداشته شود زنانی که در ابتدای انقلاب از حقوق خود و داشتن فرزند و شوهر چشم پوشی کردند بعد از سی سال، به پذیرش قانون جدید خانواده (پیشنهادی دولت) و طرح تفکیک جنسیتی که امروز در مجلس به بحث گذاشته شده، تمکین خواهند کرد. برای مقابله با جلوه های پدر سالاری جدید ، مهم دانستن قانون عادلانه برای تقویت برابری در خانواده که حقوق زن در آن اعمال شده را باید مد نظر قرار داد که این قدرتمند ترین ابزار برای ثبات جامعه درگیر ماهواره و نابسامانی های اجتماعی موجود در آن است.

پانوشت ها و منابع:

1- Sara Ahmed, The Cultural Politics of Emotions (Edinburgh: Edinburgh University Press, 2004), 25-6

2 – “اول ماه مه، روز همبستگی زحمتکشان سراسر جهان”، جهان زنان، سال اول شماره 9 اردیبهشت 1359، ص 9.

3 – “رویدادهای ایران”، جهان زنان، سال اول شماره 2، ص 57.

4 – “چرا رای دادم” جهان زنان، سال اول شماره 5 ، 10 دی 1358، ص 31.

5 – ” سخنان مریم بهروزی در مجلس شورای اسلامی” ، جهان زنان، سال سوم، شماره 7 اسفند 1360.

◀️  جهان زنان، سال های 1358 تا 1361.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours