دوستان بسیار عزیز مدرسهٔ فمینیستی: زحمات ارزشمند و پر دردسر شما مسلما روزی تعادل لازمی را که جامعهٔ ما به آن نیازمند است و هرگز از آن برخوردار نبوده به دست می آورد و به ایران اهدا خواهد کرد. دلم گواهی می دهد که بالاخره این زحمات به بار می نشیند.
اجازه میخواهم برای تلاش هایی که برای دستیابی به حقوق برابر میکشید و رنج مبارزهای که می برید صمیمانه از همهٔ شما قدر دانی کنم. تدبیر چنین پرسشی نیز، باز از کارهای نوین و زیبای شماست. دست مریزاد.
باید محتاط باشم و به رغم توان قابل تحسین شما، آرزوی دستیابی به همه چیز را، آن هم در کوتاهترین مدت به زبان نیاورم. چون ما، استاد تام خواهی هستیم، و اگر یاد نگیریم از آن دور شویم، خطر افتادن مدام به چاله را پشت سر نمی گذریم .
آن چه مهم است این که پاهایمان را محکم و استوار روی زمین واقعیت نگه داریم و پیش از این که دست به سوی ستارههای آسمان ـ برای تحقق رویای ناشدنی دراز کنیم ـ توجه به برداشتن قدم بعدی کنیم، که آن را باید درست برداشت.
به این خاطر پاسخ به پرسش «آرزوهای تحقق یافتنی ۸ مارس» شما، از درون اصول کار خود شما رهنمود میگیرد و پاسخ من از این دیدگاه است.
دیر زمانی است که شاهد مبارزات و تلاش فعالان “مدرسه فمینیستی” و دیگر گروههای جنبش زنان در داخل کشور هستم. برخورد شما با مسایلی که در برابر دارید سنجیده و پخته است، و در هماهنگی با توان جامعه و شرایط ممکن برای حرکتی که باید به اتفاق و در کنار هم انجام داد. تحمل قابل توجهی از خود نشان می دهید. در عین حال هدف را همیشه در نظر دارید، بی شک این نسخه ایست برای رشد پایدار. در تاریخ هرگز چیزی با عجله و پرشتاب عوض نشده که بتواند ماندگار باقی ماند. حرکت شما در جامعهای است که دل تان برایش میتپد. آینده را می سازید، بی آن که گذشتهها را ویران کنید. جامعهای که آهسته آهسته از خوابی تاریخی سر بلند میکند.
از تاریخ تاریک زنان ایران ( که در بهترین حالت، پیاده نظام جنبشهای سیاسی مثلا مترقی بوده اند) درس ها آموخته اید و تلاش میکنید که بیرون از فضای ایدئولوژیها حرکت کنید. شما عملا بین اقشار جامعه ایران هماهنگی ـ و نه جدایی خواهی را ـ ترویج میکنید؛ به عقاید دیگران با احترام توجه میکنید و از مسیر بحث و گفتگو، راه تجدید نظرها را جستجو میکنید. هنر گوش کردن در رفتار شما هست. شما به زن ایرانی نمونه و الگویی از رفتار و منش ارائه می دهید که در مسیر پیشرفت شان با ارزشهای آنان منطبق باشد. همه این ظرفیت های ارزشمندتان، کلید موفقیت پروسه درازمدت تحول اجتماعی است، و پنجره دگرگونی هایی که آرزویش را دارید خواهد گشود.
چگونه بی عدالتی را تجربه میکنید ولی خود اعمال زور نمی کنید، و به این بهانه که می دانیم چه باید کرد برای به زنان جامعه نسخه نمی پیچید و به آنان نمی گویید چه چیز برای شما بهتر است، بلکه در مشورت از مردم، از آنان می پرسید که دیدشان و خواستهشان از عدالت چیست؟
این درس ها را در جامعه حکم سالار ایران از کجا آموخته اید؟ آیا قضیه همانند داستان لقمان حکیم است که ادب را از بی ادبان یاد گرفته بود؟
زنان ایران: شما درحال ایجاد تحولی در تفکر همه ما هستید که به آن بسیار نیازمندیم تا بتوانیم در جهان امروز جایی داشته باشیم. رویهٔ پیشبرد کارها و تلاش های تان در ایران سابقه ندارد. خستگی ناپذیر، و به همین دلیل شکست ناپذیر هستید. آینده نیمی از جامعه ایران (یا به عبارتی بهتر است بگویم تمام ایران)، در گرو زحمات و تلاش های شماست و جامعه به راستی در آینده مدیون تان خواهد بود.
در نهایت پاسخ من به پرسش شما در این ۸ مارس ۲۰۰۹ چیزی جز این نمی تواند باشد که به خود و روند سازگار و کارساز خود که در پیش گرفته اید، همچنان وفادار بمانید. اگر نیرو، روش و سرعت مناسب حرکت تان، آن چنان که در گذشته بود، ادامه یابد، بی شک سبب پیشرفت شما و تحول در جامعه ایران خواهد شد، از دست شان ندهید. می دانم که این آرزوی کوچکی نیست که به سوی تان روانه میکنم.
+ There are no comments
Add yours