مدرسه فمینیستی: قرار است که در این گیر و دار دست به تحلیل بزنیم و برخی شائبه ها را برطرف کنیم. شاید برخی ها انتظار داشته باشند که تحلیل ما مثل بقیه تحلیل ها کسل کننده باشد و در به در بدنبال سرنخ ها بگردیم تا آنها را بهم گره بزنیم. اما نه! از آنجائی که در این مملکت هیچ چیزش شبیه به بقیه چیزها نیست و اصولا سرنخ ها در این روزها خود بخود در خیابانها گره می خورند تحلیل ما هم قرار است که شبیه برخوردهای حکیمانه و مهرورزانه گاهی خرچنگ غورباغه ای و هرازگاهی مواج و فرفری باشد و اصلا هم تابع قاعده خاصی نباشد.
برای سروسامان دادن به مطلب هم که شده دست به یک تقسیم بندی می زنیم:
1. رفع شائبه خواهران جنبش
وقتی شما با زنانی روبرو باشید که از قضا پرروترین زنان خاورمیانه هم هستند و هربلائی هم که سرشان بیاورید باز انگشت در چشمتان فرو می کنند و همه لوازم و عدوات مهرورزانه اعم از باتوم و شلاق و سنگسار و چه و چه را هم منکر می شوند یعنی کفران نعمت می کنند و باز حقشان را می خواهند باید با این شیوه ها با آنها حکیمانه برخورد کنید ( در برخی از حکایات و روایات آمده است دست به سرشان کنید)
مطالبات زنان اگر فوق العاده حجیم و خطرناک و غیر قابل تحقق باشد مثل حق طلاق, سن ازدواج, ارث برابر, رفع سنگسار, رفع تعدد زوجات و مخالفت با ازدواجهای متعه ای موقت، و شیوه های مطالبه نیز با راهکارهای فوق العاده خشن و غیر قانونی ( در برخی روایات از انتحاری هم نام برده اند) مثل امضا جمع کردن باشد خب باید بشکلی هوشیارانه، لایحه ضد خانواده را تحت نام مستعار حمایت از خانواده به مجلس ارائه دهید. شاید برخی از برادران در همین لحظه بگویند بچه گول میزنید!؟ نه عزیزجان لطفاَ صبر کن. فقط لایحه نیست که! در کنارش هر جنبنده زنی که مشغول امضا جمع کردن باشد را از خیابان جمع کنید. مهم هم نیست او را کجا ببرید، بازداشتگاه وزرا، اوین، حصارک, گلوبندک, انباری خانه خودتان… فقط از خیابان جمعش کنید. اگر هم وقت کردید سری به منزل شیرین عبادی بزنید و فراموش نکنید اسپری رنگی و چه و چه را هم بهمراه خود ببرید. بزنید در و پنجره و تابلوی وکالت را از لولا در بیاورید و بر در و دیوار بنویسید شیرین عبادی مزدور است. توجه داشته باشید که املاء صحیح و دستخط زیبا اصلا الزامی نیست. از همه اینها که فارغ شدید چند وقت به چند وقت بهانه ای برای بازداشت این زنان پررو اختراع کنید. چه میدانم هر چه که بود! به جرم میهمانی زندانشان کنید, بجرم راه رفتن در خیابان, بجرم اتو کردن مانتو یا هر چیز دیگر. بقیه موارد برخورد را هم خودتان طبق سلیقه انجام دهید…
همه این موارد را که انجام دادید نتیجه خوبی میگیرید. بخصوص اگر یادتان برود که چیکار کردید و کمی آن طرف تر رای مردم را هم بدزدید. اینجاست که نتیجه تمامی زحمتهای شما یکشبه بارور میشود, بشکل «میلیونی» ثمره میدهد. آنقدر میدهد که جمع کردنش کار شما که سهل است, کار بابا بزرگ تان هم نیست!
اینجاست که می بینید زنان تبدیل به دانشجویان شده اند، دانشجویان تبدیل به کارگران، معلمان تبدیل به زنان و رهگذران تبدیل به دانشجویان و پرندگان تبدیل به زنان و جهان تبدیل به ایران و … اما از آنجائیکه شما شدیدا حکیم و مهرورز هستید بروید خدایتان را شکر کنید چون هنوز به تمامی این جمع میلیونی نمیتوان ملت گفت و هنوز اینها خس و خاشاک هستند. حالا اگر این خس و خاشاک از بازی فوتبال گل کوچک به فوتبال گل بزرگ روی آورند فکر کنم باید یک ندا در تهران گلوله بخورد و آن یکی ندا در واشنگتن, یک سهراب در استکهلم گلوله بخورد و آن یکی سهراب در سیدنی…
القصه، همه اینها را گفتیم تا این شائبه را از دامان خواهران جنبش بزداییم. شما هم گوش ما را کر کرده اید و هم گوش جهانیان را، چه خبرتان است خواهران!؟ هی دم از عدم مساوات و برابری در ارث و حق سفر و ازدواج و طلاق و حق پوشش و اینگونه موارد پیش پا افتاده و خطرناک میزنید! مگر بشکل مساوی در خیابان گلوله نوش جان نمی کنید؟ مگر بشکل مساوی باتوم را بین شما و مردان تقسیم نکرده ایم؟ حالا مردان زود ورم میکنند اما زنان کلی لباس و پوشک و پوشش تن خود کرده اند ورم آنها حرام است که مشخص شود اما این که دلیل بر انکار نعمت نمیشود که! تازه شما از اینور انکار کنید ما از آنور یک میلیون فیلم یوتیوب به جهانیان نشان میدهیم که باتوم خور شما هم مثل مردان ملس و مساوی است. همین چند وقت پیش تعداد دانشجویان شما زنان در دانشگاهها از مردان بیشتر بود که ما آمدیم با قانون گزینش جنسیتی این خطر را از شما و نظام برطرف کردیم اما مگر میتوانید انکار کنید که تعداد زنان اوین رفته از مردان بیشتر نیست؟ نکند این جا هم اصرار دارید که حتما مساوی است؟
به رغم همه این موارد بازهم بگوئید نحوه برخورد و تقسیم واجبات بین زنان و مردان جامعه برابر نیست!
2. اینجا ایران است, ایران برانداز است
شما زنها ( من نمیدانم خدا چرا زنهای ایران را این همه پر توقع آفریده!) آخر به کدام ساز ما باید برقصید!؟
یکی از دست آوردهای انتخابات کاملا آزاد دوره دهم که شما زنان هم اتفاقا کلی مطالبه محوری داشتید و همه مطالبات خطرناک تان ضمیمه پرونده شما هم شده، این بود که ما دریافتیم روزنامه و روزنامه نگاری همانند دیگر ادوات مدنیت چیزی جز خزعبلات مضر و برانداز نیستند. بهمین دلیل بود که چپ و راست روزنامه نگاران را بجای دفاتر روزنامه نگاری به اوین فرستادیم. تازه شجاعترینشان را هم که ژیلا بنی یعقوب باشد نیز بهمراه همسرش به اوین فرستادیم. اما شما زنهای نامرد چه کردید؟
ژیلا و همسرش را شبانه از منزل شان به طرز خیلی محرمانه ببخشید خیلی محترمانه به اوین بردیم, گفتید چرا آنها را ربودید و های و هوی کردید که ما از آنها بی خبریم؟ خب شادی صدر را که اتفاقا از خیابان ربودیم و به منزلش نرفتیم که، پس چرا باز هم صدایتان درآمد و چپ و راست به کانونهای حقوق بشری شکایت کردید!؟
به زور که بر سرتان حجاب می گذاریم صدای بعضی هایتان درمیآید و چپ و راست وبلاگ “تا رفع حجاب اجباری” میزنید و کلی براندازی نرم راه می اندازید. خب وقتیکه شادی را را به زور در خیابان کشف حجاب اش کردیم پس چرا باز صدایتان درآمد!؟ آیا جز این است که نیت خیری در سر ندارید و واقعاَ قصد براندازی دارید؟
+ There are no comments
Add yours