سایت اخبار روز: جنبش سبز بیان نوزائی ملت ایران نامیده شده است. اما نوزائی ملتی کهنسال امر ویژه ای است که نباید آن را دست کم گرفت. منظور تکمیل پروسه نیمه تمام «دولت-ملت» سازی و بازآفرینی کشور کهن سال ایران در جهان نو، و بعنوان کشوری مدرن و پیشرفته با معیارهای قرن 21 ام است. کشوری که شهروندانش امکان رشد و بالندگی و برازندگی در حد عالی ترین شهروندان جهان حاضر را داشته باشند و بتوانند از موهبت آزادی و امنیت و رفاه در حد استانداردهای امروزی برخوردار شوند. کشوری که به عوض کانون بحران، ستون قابل اتکائی برای عبور از بحرانهای منطقه ای و جهان باشد. با تکیه بر جنبش سبز، این رویاهای دست نیافتنی قابل دسترس می گردند. اما با توجه به ویژگی های شرایط ایران و سرشت جنبش سبز، می توان نشان داد که برای موفقیت در این کار جنبش سبز باید به عنوان نهضت انتخابات ازاد سامان دهی شود. نظم و نظام نوین به تدریج به گرد کمپین انتخابات ازاد تکوین می یابد.
جنبش سبز ایران از آغاز سرشتی انتخاباتی داشته و هدف آن تغییر از طریق صندوق رای بوده است. پس از کودتای 22 خرداد نیز، جنبش سبز با شعار «رای من کجاست» عمق گرفت و گسترش یافت و به بزرگترین جنبش ایران و خاورمیانه از زمان انقلاب 57 فراروئید. پژواک همین شعار «رای من کجاست» بود که با رنگ سبز همزاد شد و بعنوان نماد جنبش از مرزهای ایران فراتر رفت و موجب تحسین و شگفتی جهانیان شد. این پیوند ویژه میان جنبش سبز با انتخابات، امرخجسته و بسیار مهمی است که باید در خرد جمعی جنبش سبز، خودآگاه گردد. چه بسا یکی از علل موفقیت شگفت آور جنبش سبز همانا طنین متقابل میان سرشت انتخاباتی آن با نیاز سیاسی کشور است. زیرا راهبرد انتخابات آزاد که تجلی عملی آن همان کمپین انتخابات آزاد است، تنها راهبردی است که با نقش چند وجهی خود می تواند پاسخ گوی هم زمان معضلات چندگانه صحنه سیاسی ایران، از جمله گشودن بن بست حکومتی، بدست آوردن حقوق از دست رفته ملت، نهادسازی به سمت ساختارهای نظام سیاسی مدرن، و جلوگیری از فروپاشی کشور ایران باشد. هدف کمپین انتخابات آزاد بسیج فراگیر بزرگ ملی و مردمی برای برای دستیابی گام به گام به انتخابات آزاد، تولید سازوکارهای آن، رفع موانع آن، و عقب راندن گام به گام رژیم برای تمکین به این خواسته است. این وظیفه ای است که جنبش سبز بنا بر سرشتش امروز به عهده گرفته است. حتی اگر جنبش سبز از آغاز چنین سرشتی نداشت، شایسته بود اکنون به آن سمت تکامل یابد. و حتی اگر امروز جنبش با شکوهی مانند جنبش سبز نداشتیم، باز هم لازم بود تلاش کنیم تا به گرد راهبرد انتخابات آزاد، چنین جنبشی شکل گیرد. اما خوشبختانه جنبش سبز خارج از اراده گروه خاصی متولد شده و از آغاز سرشتی انتخاباتی داشته است، و تا روزی که انتخابات آزاد در ایران نهادینه نشود، به آرمان های اولیه اش دست نخواهد یافت.
جنبش سبز تا همین جا بسیاری از موانع حقیقی انتخابات آزاد که رژیم برای مدت سی سال در ذهن مردم کاشته بود را در هم نوردیده است. در پرتو شعار «رای من کجاست»، نماد سبزی که در ابتدا تنها مظهر حمایت از میر حسین موسوی بود، به نماد تمام کسانی که به اصل حاکمیت صندوق رای احترام می گذارند و در جستجوی رای خود و دیگران هستند تبدیل شد. دیوارهای مصنوعی که حکومت برای تفرقه میان ایرانیان ایجاد کرده بود، یک به یک در هم شکسته شدند. تبعیض خودی و غیر خودی در عمل بی اثر شد. جنبشی ملی با احترام به تفاوتهای یک دیگر آغاز گردید. جنبشی که هیچ کسی را به ته صف نمیراند، چرا که همه مقصد مشترک دارند. آنکس که رأی اش را میخواهد، در کنار کسی است که هیچ وقت رأی نداده و اکنون با پاهایش رأی می دهد. آنکس که دیندار است، در کنار آنکس که دولت را جدا از دین میخواهد حرکت می کند. اما تفاوتها در این جنبش رنگ نباخته اند، بلکه مردم با حفظ تفاوتها و با آگاهی از آن ها و حتی برای بروز آن ها به این جنبش پیوستهاند. و اگر میرحسین موسوی را رئیس جمهوری منتخب می شناسند، تنها و تنها از منظر رایی است که به او داده شده است.
مبحث انتخابات آزاد زیر رئوس مختلفی مانند خواست انتخابات آزاد، راهبرد انتخابات آزاد و کمپین انتخابات آزاد مطرح می شود که هرکدام بر مفهوم خاص و متفاوتی دلالت دارند. استراتژی انتخابات آزاد مورد نظر ما قطب نمای و راهنمای رسیدن به خواست انتخابات آزاد است. و کمپین انتخابات آزاد تجلی عملی آن است. انتخابات آزاد ظرفیت های چندگانه دیگری هم دارد که باید یک به یک برای ارتقای جنبش سبز بکارگرفته شوند. برای نمونه
از منظر توازن قوای سیاسی، کمپین انتخابات آزاد تنها محوری است که به گرد آن می توان اتحاد بیشترین بر ضد کمترین را بوجود آورد. مسائلی نظیر سابقه سیاسی افراد، شکل نظام سیاسی و اقتصادی، قبول یا عدم قبول قانون اساسی و تفاوت های میان برنامههای سیاسی، ناقض چنین اتحادی نیستند. در این کمپین، تنها معیار همانا پذیرش حاکمیت صندوق رای است.
نیروهای سیاسی که از فرایند انتخاباتی به روشهای مختلف کنار گذشته شده، یا حضور آن ها محدود شده است، به خاطر این سرنوشت مشترک حاضرند بدون آن که هویت سیاسی خود را انکار کنند، یا برنامه سیاسی دیگری را بپذیرند، مبارزه ای همگام برای حاکم کردن رای مردم در یک رقابت منصفانه را پیش ببرند.
نیروهای پشتیبان حکومت، با پذیرش اصل رقابت منصفانه در انتخابات آزاد، می توانند به صحنه سیاست برگردند و در سرنوشت میهن دخیل شوند.
نیروهای جامعه مدنی نقش بسیارمهمی در این فرایند دارند. نهادهای جامعه مدنی در فعالیت مطالباتی خود، احزاب و سازمان های سیاسی را تشویق می کنند که در ازای دریافت رای آن ها، این مطالبات و راهکارهای تحقق آنها را در برنامه های خود منظور دارند. خواست برگزاری انتخابات آزاد برای نهادهای جامعه مدنی ، خواست داشتن حق انتخاب بهترین برنامه در جهت برآورده شدن مطالبات آن هاست. هرچه تعداد راهکارها بیشتر ، و رقابت میان راه حلها گسترده تر باشد، بخت برآورده شدن مطالبات مدنی بیشتر خواهد شد. و سود برقراری انتخابات آزاد به نهادهای جامعه مدنی میرسد.
هرگاه همه مطالبات جامعه کنونی ایران را برشماریم، در دو خواست «رفع تبعیض» و «انتخابات آزاد» بازتاب می یابند. اما از میان این دو، در نهایت دومی راه حل اولی است. یعنی دست آخر بدون انتخابات آزاد، تبعیض از میان نمی رود. علاوه بر آن، نبود انتخابات آزاد به معنی سلب حق مشارکت در اداره کشور برای اکثریت مردم ایران و خود از بزرگ ترین تبعیضات بوده و موجب تقسیم ایرانیان به شهروندان درجه یک و درجه دو شده است. جنبش سبز عامل کارگزار دستیابی به این خواست ها است. نقشه راه آن هم کمپین ادامه دار برای دست یابی گام به گام به انتخابات آزاد، برقراری سازمان یافتهٔ حاکمیت صندوق رای، بدون خودی و غیر خودی، بدون تبعیض است.
کمپین «انتخابات آزاد» تجلی عملی راهبرد انتخابات آزاد است. محوری است که به گرد آن می توان بن بست سیاسی ایران را گره به گره باز گشود، چشم انداز آینده کشور را از سیاهی بیرون آورد و خطرجنگ و فروپاشی را منتفی نمود. در غیر این صورت خطر آن است که مجموعه ای از بن بست های سیاسی در داخل، تنش و تشنج با خارج و خلاء فزاینده قدرت سیاسی ناشی از کاهش مداوم مشروعیت رژیم، دست به دست هم دهند و کشور ما را گام به گام به سمت انفجار کور اجتماعی و فروپاشی و نیستی برانند. از این نگاه، سرنوشت کشور ما امروز در گرو نتیجه مسابقه میان انتخابات آزاد و فروپاشی است. یا انتخابات آزاد زودتر به ایران می رسد و از فروپاشی جلوگیری می کند و یا پس از فروپاشی، یاید به ناچار به گرد همان پروسه «انتخابات آزاد» آشتی ملی بوجود آورد و ایران، یا آن چه از آن باقی مانده باشد، را از درون خرابه های فروپاشی بیرون کشید. این تصویر هم دهشتناک است و هم راهگشا. راهگشا از آن جهت که نقشه راه را به ما آشکار می کند. مسابقه میان «انتخابات آزاد» و «فروپاشی»، وظیفه خطیری در برابر همه علاقمندان به سرنوشت ایران قرار می دهد. باید برای دستیابی به انتخابات آزاد و پاسداری و نهادینه کردن آن، عزم و اراده ملی را بسیج کرد. خوشبختانه جنبش سبز که از آغاز سرشتی انتخاباتی داشته، در مدت کوتاهی این روند را فرسنگ ها به پیش رانده است. با درک نیاز جامعه سیاسی ایران از یک سو و تبیین سرشت جنبش سبز از سوی دیگر، شایسته است نخبگان جامعه ایران در بستر این جنبش، برای دستیابی به انتخابات آزاد تلاش آگاهانه، خردمدارانه و با برنامه از خود نشان دهند. برای این منظور، باید کمپین انتخابات آزاد را به نقشه راه تکامل جنبش سبز فرارویاند و فعالین و کوشندگان جنبش سبز، برای پیاده کردن این نقشه راه، به مردم ایران و به یک دیگر تعهد متقابل بسپارند و برای موفقیت آن هزینه های لازم را تقبل نمایند. هر قدم کوچکی که امروز در این راه برداشته شود، در آینده هزار بار در جهت دمکراسی و پیشرفت ایران بازده خواهد داشت.
+ There are no comments
Add yours