نامه مادران فروغ میرزایی و همسرش، روزبه کریمی به رئیس قوه قضائیه

10 بهمن 1388

تا آزادی روزنامه نگاران زندانی- مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی، روزنامه نگار در نامه به لاریجانی رئیس قوه قضائیه خواهان آزادی فرزندان خود شدند. متن این نامه به این شرح است:

آیا 30 روز بی خبری دو مادر از فرزندان دربندشان همان عدالتی است که وعده داده اید؟

◀️  با سلام و احترام

هنوز زمان چندانی از فرمایشات حضرتعالی در مراسم معارفه تان به عنوان «رئیس قوه قضائیه» در ضرورت حفظ و رعایت حقوق شهروندی نگذشته است، هنوز غروب بر آن صبحی که از تلاش مجدانه در تحقق راستین حقوق الناس در کسوت قضا دم زدید نگذشته است و هنوز گرد نسیان و فراموشی بر حافظه¬ایی که از شما «کوتاه کردن دست متجاوزین به امنیت و آسایش مردم» را به یاد دارد ننشسته است. این یاد و خاطره از شما از یک سو و بی لطفی دیگر دست اندرکاران امر قضا از سوی دیگر باعث شد تا مستقیماً مزاحم شما شویم، شاید راه نجات دو مادر رنجوری که چشم¬شان به امید بازگشت و دیدار عزیزان¬شان بر در زندان اوین سوسو می¬زند در دستان شما باشد.

جناب آقای آیت اله

غروب شنبه 12 دی ماه بود، آن زمان که خود را برای نماز مغرب و عشاء آماده می کردیم که زنگ تلفن خانه مان به صدا در آمد. آن سو صدای لرزان «فروغ» مان بود که ما را از بازداشت ناگهانی خود و «روزبه» مان خبر می داد. تماس اگرچه کوتاه بود اما، غم و اندوه آن به اندازه تمامی روزهای بازداشت فرزندان مان، ما را مبهوت و رنجور کرده است. سراسیمه خود را از شهرستان به تهران رساندیم تا منزلی را ببینیم که تا دیروز مأمن فرزندان مان بود و از آن روز محنت کده ای که به دست ماموران و به دستور یکی از قضات زیر مجموعه دستگاه شما در جستجوی آلات و ادوات جرم به هم زدن «امنیت و آسایش» بدل به ویرانه ایی شده بود. از آشپزخانه تا کمد لباس های شخصی، همه و همه را گشته بودند. نگشته بودند آوار کرده بودند.

جناب رئیس

از فردای همان روز در جستجوی خبری از فرزندان مان به تمام تهران سر زدیم. از دادگاه انقلابی که ما را به زندان اوین حواله می داد و از زندان اوینی که ما را به پلیس امنیت گسیل می داشت و پلیسی که پاسخ این همه جستجو را در دادگاه انقلاب می دانست! رفت و آمدهای مکرر و البته بی نتیجه ایی که اینک ما را مطمئن ساخته است که حتی ماموران شما در مشایعت زندانیان این همه راه را در تمامی مدت زمامداری شما نپیموده اند. حال اگر فرزندان شما را این گونه بازداشت می کردند و پس از 30 روز خبری از آن ها نمی شنیدید، چه می کردید؟ آیا بازهم مدعی بودید که قوه قضا دست اندرکار رعایت قانون و به جا آوردن عدالت است؟

جناب آقای آیت الله لاریجانی

مگر می شود از رعایت قانون دم زد و دادگاه انقلاب به عنوان یکی از ازکان قوه تحت امر شما پس از گذشت یک ماه از بازداشت فرزندان مان مدعی باشد که هنوز پرونده ایی برای آنها تشکیل نشده است؟ مگر می شود متهم را بدون پرونده اتهامی در بازداشت نگاه داشت؟! مگر قانون که قوه قضائیه برای اجرای آن تشکیل شده تاکید نکرده است که باید ظرف 24 ساعت دلیل اتهام به متهم تفهیم شود؟ مگر می شود از رعایت حقوق شهروندی دم زد، آن زمان که ماموران شب هنگام و با تمسک به راه و روش هایی که به کار دستگیری مجرمان حرفه ایی می خورد به درب منزلی مراجعه تا زن و شوهری را بازداشت کنند که یکی شان روزنامه نگار و دیگری وکیل دادگستری است؟ مگر می شود داد رعایت حقوق الناس داشت و به مدت یک ماه اجازه ملاقات مادری خسته دل و رنجور را با فرزندان دربندشان نداد؟ مگر می شود از رعایت امنیت و آسایش مردم سخن راند آن زمان که با بازداشت ناگهانی و بدون دلیل فرزندان شان همه آسایش و آرامش شان گرفته می شود؟

اینک پس از تمامی پیگیری ها و مراجعات مکرر به نهادهای گوناگون به خوبی یافته ایم که مسوولی را نمی توان برای پاسخگویی حتی به این سوال کوتاه که « حال فرزندان مان چه طور است» پیدا کرد. چگونه و بر اساس کدام رویه شرعی، قانونی و اخلاقی رنج 30 روز بی خبری مطلق مادرانی از دختر و پسرشان را بر ما روا می دارید؟ لابد دیده اید که دل مادر چگونه در هوای شنیدن خبری از فرزند گم گمشته اش پرپر می زند. برای نظامی که با انقلابی مردمی بنا شده است نازیبنده آن است که مادرانی خسته و دل شکسته رنج و آه دل خویش را به خدای خویش حوالت دهند. اکنون نیز به شما متوسل شدیم تا مگر آزادی فرزندانی که سرمایه تمامی عمرمان هستند را از شما طلب کنیم. این آخرین راه حل دنیوی ماست، دل مادرانی که چشم انتظار دیدار دوباره عزیزان شان هستند، رنجورتر نکنید.

مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours