مدرسه فمینیستی: نشست ماهانه گروه مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی دوشنبه 17 اسفند مقارن با روز جهانی زن برگزار شد .این نشست با عنوان زن و ادبیات به بررسی آثار محمود دولت آبادی، رضا قاسمی، مهرنوش مزارعی و فتانه حاج سید جوادی در 2پانل پرداخت. همچنین در ابتدای پانل دوم شمس لنگرودی برای حضار شعرخوانی کرد .
در ابتدا شهلا اعزازی مدیر گروه مطالعات زنان انحمن جامعه شناسی ضمن تبریک روزجهانی زن گفت دولت امسال به ما عیدی داد انهم با کاهش ساعات کاری زنان که در نهایت باعث رانده شدن زنان از مشاغل می شود دولت و مجلس معتقدند زنان توانایی انجام کار را مانند مردان ندارند و البته می گویند زنان می توانند جذب بخش خصوصی شوند.
اولین سخنران صبا واصفی ضمن تبریک این روز به انسانهای عدالت خواه و برابری طلب خشونت علیه زنان را در آثار محمود دولت آبادی بررسی کرد.وی خشونت در آثار دولت آبادی را به دو نوع آشکار و پنهان تقسیم کرد. تعددزوجات، ازدواج های نامناسب، ازدواج اجباری، اختلاف سن زن و مرد، محروم ماندن زنان از ارث، دست مزد پایین کار زنان ،آزار جنسی نگاه اروتیک به زن از ویژگی های داستان های دولت آبادی است. واصفی گفت :جای نگاه آندروژنی در ادبیات خالی است و ما نیاز به ادبیاتی داریم که نگاه زنانه-مردانه داشته باشد.ادبیاتی که در آن زنان مقتدر و مردان باعاطفه تحقیر نشوند واصفی ادامه داد: ما نیازبه ادبیاتی با نگاه انسانی به دو جنس زن و مزد داریم. انسان معاصر نیازمند دیدگاه های فراجنسیتی و انسان مدار است ادبیاتی که واجد این شرایط نباشد و به تخریب چهره انسانها بپردازد، تنها خشونت را نهادینه می کند و الگوی مناسبی برای نسل آینده نخواهد بود.
پروانه زاهدی فر کتاب بامداد خمار فتانه حاج سید جوادی را نقد کرد. زاهدی فر گفت: در این کتاب که به چاپ45 رسیده و بسیار پرمخاطب بوده ،نقطه صفر نویسنده همسر گزینی دختر جوانی است که عاشق پسری می شود که از طبقه او نیست و خانواده او را برای انتخاب درست به عمه پیرش ارجاع می دهند که در زمان رضاشاه زندگی مشترکش را با مردی از طبقه پایین انتخاب کرده نویسنده هرگز به تفاوت جامعه در فاصله سال1300تا1373 که زمان همسرگزینی دختر جوان است اشاره نمی کند و نگاهش به ازدواج همان نگاه سنتی است که در آن عشق جایی ندارد و عقلانیت هم از نوع ابزاری است. برای او طبقه اجتماعی یکی از مباحث محوری است. زاهدی تاکید کرد: نویسنده با تقسیم کردن جامعه به طبقه بالا و طبقه پایین،همه خوبی ها را به طبقه بالا و بدی ها را به طبقه پایین نسبت داده است .بدتر اینکه نویسنده این مشخصات را ذاتی دو طبقه می داند.از طرف دیگر در این کتاب برای زنان صفاتی مانند انحصار طلبی،میل به تملک، تمایل زنان به اتکا به مردان و زیبایی زن به عنوان وجه لازم، مدام تکرار می شود. در این کتاب مرد روشنفکر رفتارش با مرد عامی فرقی ندارد او برای صاحب پسرشدن زنی را صیغه می کند. زاهدی فر ادامه داد: می شود گفت این اثر سعی در بازتولید مفاهیم ستنی و مردسالارانه و کنترل اجتماعی برروی ازدواج از سوی خانواده دارد.
در شروع پنل دوم ابتدا کلیپی درباره زنان از مشروطه تا دوران معاصر پخش شد و سپس دکتر اعزازی شمس لنگرودی را برای شعرخوانی دعوت کرد.
شمس لنگرودی به شوخی گفت: نمی دانستم قرار است اینجا پنبه نویسندگان را بزنید. وی سپس خاطره ای از دعوت اش به همایش روانشناسان نقل کرد و گفت یکی از سخنران های آن جلسه گفت: شاعرها همه به نوعی دچار جنون هستند و فکر کنم من را هم دعوت کرده بودند تا بگویند این هم نمونه اش. وی سپس چندین شعر از جمله آثار اخیرش ازدفتر 22 مرثیه تیرماه راخواند که جمع را متاثر کرد.
نیره توکلی سخنران بعدی این پنل بود . وی ابتدا دلیل اقبال کتاب بامداد خمار را مخدوش شدن خطوط مرزهای طبقاتی بعد از انقلاب عنوان کرد. وی گفت : چون در اوایل انقلاب مرزهای کلاسیک از بین رفت و ازدواج ها ایدئولوژیک شد و طبفات نوکیسه جای طبفات کلاسیک را گرفتند. کتاب در حقیقت عقده گشایی بسیار بی رحمانه و کور درباره نظریات برابری طبقاتی و نشان از سرخوردگی های بعد از انقلاب است. چرا که در این دوران ازدواج هایی صورت گرفت که زوجین تضادهای فرهنگی داشتند که به خوردشدن زنان روشنفکر جامعه منجر شد .کسانی از این کتاب استقبال کردند که چنین عقده ای را داشتند و گرنه کتاب حرف تازه ای ندارد و بازتولید کننده ارزشهای نظام پدرسالاری است.
این جامعه شناس در ادامه به بررسی جایگاه زن در سه نسل داستان نویس پرداخت. وی گفت: در آثار عباس خلیلی و حجازی عشق مترادف با هوس و پلی برای فرورفتن به سمت فحشاست. در آثار گلشیری دغدغه شناخت زن مدرن وجود دارد مثل شازده احتجاب. شازده احنجاب برای نشان دادن مردانگی اش فخرالنسا را به تدریج می کشد. در آثار دولت آبادی گاهی نویسنده تصویری را داده که کاملا مردسالارانه است و گاهی تصاویری را ارائه می دهد که می خواهد فقط اوضاع را نشان دهد مثل جای خالی سلوچ که به نظر من در این اثر از زنها طرفداری می کند. اما در جاهایی که به عنوان دانای کل عمل کرده نظراتش کاملا سوگیری مردسالارانه دارد .در آثار او حسادت، بخل، کنجکاوی به زن نسبت داده می شود و گاه زنان را دارای احساسات مازوخیستی نشان می دهد.
در کتاب هم نوایی شبانه ارکستر های چوبی رضا قاسمی که برنده بهترین رمان اول جایزه گلشیری نیز شده است. شخصیتهای زن یا تصاویر رنگ پریده، یا نماد مرگ و یا صرفا درپی هوس رانی اند. نویسنده از شخصیتهای زن داستان تصاویری تهوع آور ارائه داده است و تنها زن مثبت داستان م الف ر زنی است مطیع و فرمانبر که کوچکنرین باری روی دوش راوی نمی گذارد.
توکلی سپس درباره آثار مهرنوش مزارعی مادام ایکس و غریبه در اتاق من صحبت کرد. وی این آثار را ساختارشکنانه دانست .زنان در این مجموعه داستان ها مستقل و توانا هستند ، مردان زیر دست آنها کار می کنند و برای آنها احترام قائل اند. زنانی که تمام هویتشان با روابط آنها با مردها تعریف نمی شود .توکلی گفت: فرق داستانهای مزارعی با نویسندگانی مثل نسرین ثامنی و فتانه سید جوادی در عدم بارتولید نظام مردسالاری است.
در انتها توکلی خاطرنشان کرد: به نظر من مردانه یا زنانه نوشتن معنی ندارد. بعضی ها ساختارهای موجود را بازتولید می کنند(عمدتا مردان)و برخی ساختارشکنی می کنند.
+ There are no comments
Add yours