خبرآنلاین: پژوهشگران با بررسی رفتارهای اجتماعی شمپانزهها متوجه شدند شمپانزههای ماده، تعیین کننده رفتار و تحول فرهنگی در جوامع شمپانزهها هستند و نرها در رشد فرهنگی نقش چندانی ندارند.
بهنوش خرمروز: شمپانزهها از معدود حیواناتی هستند که معمولا در مطالعات،خواه ناخواه با انسانها،به خصوص انسانهای نخستین مقایسه میشوند. از جمله رفتارهایی که در این مقایسهها مورد توجه قرار میگیرد، رفتارهایی است که آنها را در طبقهبندی رفتارهای فرهنگی قرار میدهیم.
این بار مطالعه جدیدی بر روی شمپانزهها نشان میدهد که فرهنگ آنها را مادهها رهبری و هدایت میکنند. بر اساس این مطالعه، تعداد ویژگیهای فرهنگی چنین گروههایی به تعداد مادهها مربوط است و تعداد نرها هیچ نقشی در آن ندارد. در واقع این مادهها هستند که ناقلین فرهنگ در اجتماع شمپانزهها محسوب میشوند.
به گزارش وایرد، یوهان لیند و پاتریک لیندرفور، زیستشناسان تحولی مرکز مطالعات تحولی فرهنگ داشگاه استنفورد، برای این مطالعه دو سری مشاهده برنامهریزی کردند. در مشاهدات اول، با گذشت هر ماه، شمپانزهها رفتارهای آموخته شده پیچیدهتری را نشان میدادند که بین گروهها و مناطق مختلف متفاوت بودند. آنها فرهنگ داشتند.
در سری دوم، این مادهها بودند که رفتار فرهنگی از خود نشان میدادند. آنها بیشتر از نرها از ابزار استفاده میکردند و زمان بیشتری را برای آموختن حقههایشان به کودکانشان و کوچکترهای گروه صرف میکردند. به علاوه، با این که نرها اغلب تمایل داشتند که در یک گروه باقی بمانند، اما مادهها هر از گاهی گروه خود را عوض میکردند و رفتارهای فرهنگی با آنها منتقل میشد.
بر اساس این یافتهها، این دو پژوهشگر معتقدند که مادهها نیروی محرکه رفتار فرهنگی در بین شمپانزهها هستند. آنها همچنین مطالعات مربوط به 6 دهه گذشته بر روی شمپانزههای جنگلهای مرکز و غرب آفریقا را مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند که این مطالعات هم از نتیجه بررسی آنها حمایت میکنند.
به نظر میرسد میتوان این نتایج را به انسانهای اولیه هم تعمیم داد. مدلهای رایانهای نشان میدهند که تراکم جمعیت در پیدایش فرهنگ نقش مهمی داشته است. هر گاه تعداد جمعیت به اندازه کافی بوده، تحولات فرهنگی سریعتری اتفاق میافتاده است.
به گفته لیند، در بررسی دقیقتر رفتارهای فرهنگی شمپانزهها، نمیتوان برخی نظریههای کلی تحول فرهنگی انسانها را در مورد شمپانزهها به کار برد. وی میافزاید: «البته قرار هم نیست که رفتار آنها پنجره مستقیمی به گذشته ما باشد.»
تنوع جمعیت میمونهایی که در حال حاضر روی زمین زندگی میکنند، بسیار زیاد است و ساختار اجتماعی این جوامع کاملا با هم متفاوت است. به نظر میرسد که شبیهترین آنها به جوامع انسانی، بونوبوها باشند.
باید در نظر داشت که ابداعات فرهنگی انسانها، بر پایه یکدیگر صورت میگیرند و بدین ترتیب پیچیدهتر میشوند، اما در بین شمپانزهها، حداقل با یافتههای فعلی، چنین الگوی تراکمی وجود ندارد. شاید شمپانزهها چنین قابلیتی ندارند یا هنوز به نقطهای که باید نرسیدهاند. شاید هم ما انسانها خیلی دیر شروع به مطالعه شمپانزهها کرده باشیم و بعد از تحول انسانها، بستههای فرهنگی بسیار کمی در بین شمپانزهها باقی مانده باشد!
+ There are no comments
Add yours