روزآنلاین (انیس امینی): بار دیگر صحبت از بررسی طرحی در مجلس شده که به طور مشخص به زنان کشور نظردارد:تشکیل وزارتخانه ای برای زنان.در روزهای منتهی به ریاست جمهوری دهم، مجلس ازطرح “تشکیل وزارت زنان” خبر داد ولی این طرح به صحن علنی نرسید. در طرح مذکور نمایندگان خواستار ادغام سازمان ملی جوانان و مرکز امور زنان با یک نام واحد شده بودند تا طی آن بدون قطعه قطعه شدن سازمان ها “وزارت زنان، خانواده و جوانان” شکل بگیرد. اینک در اولین سال استقرار دولت جدید، نمایندگان مجلس از بازنگری و بررسی دوباره این طرح درچند کمیسیون خبر می دهند که در راستای بررسی ساختار اداری دولت انجام می پذیرد.
فاطمه آلیا، عضوکمیسیون زنان در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرگزاری مهر در این باره گفته است: “در طرح بازنگری ساختار اداری دولت پیشنهادهایی در ارتباط با تغییر وضعیت ساختاری برخی سازمانها مانند بنیاد شهید داده شده که در این زمینه پیشنهادی نیز برای ارتقا ساختار مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به وزارتخانه داده شده است.”
وی همچنین گفته است: “دولت نیز می تواند برای ارتقا ساختار اداری مرکز امور زنان اقدام کرده و آن را درسطح معاونت ارتقا دهد مانند ارتقا تشکیلاتی سازمان ملی جوانان.”
فاطمه آلیا توضیح داده است: “با تشکیل این وزراتخانه، فعالیتهای مربوط به زنان در بخشها و وزارتخانه های مختلف تجمیع می شود و با بهبود خروجی عملکرد این بخشها، قدمهای بزرگی در زمینه زنان برداشته خواهد شد.”
نمایندگان مجلس در حالی از تشکیل وزارتخانه ای به نام زنان و برای ارتقاء فعالیت های “مرکز زنان و خانواده” ریاست جمهوری سخن می گویند که این نهاد وابسته به دولت طی 4سال دولت نهم و شروع به کار دولت دهم، با از سرگذراندن سه مدیر مختلف همچنان جزء ناکارآمدترین بخش های دولت محسوب می شود.
با نگاهی کوتاه به برنامه های سه مدیر این مرکز طی 4 سال به چندسرفصل کلی می رسیم: گسترش عدالت در جامعه، تبیین نقش زن مسلمان و ترویج اسلام میان زنان، توجه به نقش زن در خانواده، حل تضاد میان نقش اجتماعی و خانوادگی زنان، انجام پژوهش در خصوص زنان و مسائلی از همین جنس که همگی قالب کلی گویی را حفظ کرده و به مسائل روز زنان که جنبه اجرایی داشته و در نهایت امکان رسیدگی داشته باشد توجهی ندارد.
خانه داری یا وزارت
فقط 4 سال از روزی که مجتبی هاشمی ثمره، مشاورارشد محمود احمدی نژاد در جمع زنان گفت “خانه داری مقدس ترین شغل است” می گذرد. وی در مراسم معارفه رئیس جدید مرکز امور زنان و خانواده در سال 1384 بامقدس شمردن فعالیت زنان خانه دار به صورت تلویحی نسبت به حضور زنان در جامعه و میان مردان انتقاد کرد و در پی این صحبت اعتراض های فعالان زن را برانگیخت.
با قوت گرفتن پایه های دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد، زمزمه های ایجاد محدودیت برای زنان تبدیل به صداهایی رسا شد و تا آنجا پیش رفت که طرح کاهش ساعت کاری زنان درادارات دولتی با این تبصره که با تاریک شدن هوا حضور زنان در ادارات مجاز نیست، بومی گزینی جنسیتی و سهمیهبندی جنسیتی دانشگاهها صورت علنی به خود گرفت.
دولت در این راستا در اولین حرکت خود نام “مرکز مشارکت زنان” را که در دوران اصلاحات شکل گرفته بود به “مرکز زنان و خانواده” تغییر داد و به عنوان دلیل عنوان کردکه “زن بدون خانواده چه می شود؟”
در واقع جابجایی کلمه “مشارکت” از ساختار و اساسنامه تنها مرکز دولتی متعلق به زنان در ایران و جایگزینی “خانواده” به جای آن، نشان از آشکار شدن تفکری داشت که بر اساس آن حتی مرکز زنان و خانواده هم به جایی نرسید و این مرکز به خانه ای تبدیل شد در چهارچوب روابط محدود خانوادگی.
در دوران اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، نسرین سلطان خواه در زمان عضویت درشورای شهر تهران به سمت ریاست مرکز مشارکت زنان منصوب شد و نام مرکز را تغییر داد. وی اما بعد از مدتی به دلیل دو شغله بودن از این سمت کنار رفت و پس از وی زهرا طیب زاده نوری، متخصص لثه دومین مدیر این مرکز شد.
مدیر جدید 22 طرح را برای پیشبرد مسائل زنان در دستور کار قرارداد و اهداف خود را به عنوان سیاست های کلی چنین برشمرد: 1- به منظور الگوسازی و احیای هویت واقعی زن بار دیگر به شخصیت مقدس و الهی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) و سایر بانوان صدر اسلام بازخواهیم گشت و در جهت نام آور ساختن سیره و زندگی آنان در جهان تمامی وجهه همت خویش را مصروف خواهیم کرد. 2- برای اینکه بدانیم در کجا قرار گرفته ایم بایستی بدانیم در کجا بوده ایم. بازنگری نقش زن قبل و پس از انقلاب اسلامی و خدماتی که نظام اسلامی در هویت بخشیدن و اعتلای کرامت زن ایرانی نموده است از اهم اقدامات آتی خواهد بود و مستندات آن به اشکال گوناگون بایستی در عرصه های جهانی تبلیغ گردد. 3- باید خلأ های قانونی در زمینه حقوق زن که دستاویزی برای معاندان و مخالفان جمهوری اسلامی است و ضعف تشخیص و کاستی ما است نه کاستی اعتقاد ما برطرف شود.
وی البته در زمان تحویل این پست، آماری از فعالیت 4 ساله اش در این مرکز ارائه نکرد و جای تحلیل نیز برای دیگران نگذاشت.
مجتهدزاده رئیس جدید مرکز نیز در اولین نشست خبری خود در سال 1389 اهداف مجموعه تحت مدیریت خود را چنین ردیف کرد: “در سال همت و تلاش مضاعف موضوع تعامل رسانه ای در حوزه زنان و خانواده را با حداکثر توان و به منظور تعیین جایگاه واقعی زن ایرانی با هویت دینی در عرصه داخلی و بین المللی عرضه خواهیم کرد. دغدغه ما تصحیح نگرش نسبت به زن به عنوان محور تکنولوژی و تعلیم و تربیت در خانه و جامعه است.”
به این ترتیب باز هم دغدغه های اصلی و واقعی زنان در جامعه ایرانی مغفول ماند.
جالب توجه اینکه عملکرد مرکز امور زنان و خانوده نهاد ریاست جمهوری هرگز مورد بررسی قرار نگرفته و از جمله مجلس اسلامی در این زمینه تحقیق و تفحصی نکرده که خروجی این مرکز به جز ارائه طرح هایی کلی در قالب تعاریف برای زنان چه بوده است؟ سرنوشت هزینه هایی که تاکنون برای طرح های مرکز زنان و خانواده انجام شده چه بوده؟ تعاونی زنان روستایی، بیمه زنان خانه دار، بیمه زنان سرپرست خانواده و طرح های حمایتی ازاین گروه، اشتغال زایی زنان و زنان کارآفرین به کجا انجامیده است.
تشکیل جامعه دوقطبی
در روزهای پایانی سال 1388 وزارت نیرو از بررسی طرحی در این وزارت خانه خبر داد که طی آن برای زنان “باید به جای وقت ـ مزدی به سمت کار- مزدی برویم”. بر اساس این طرح زنان می توانند کارهای خود را در خانه انجام دهند. طرح پیشنهادی ستاد امور زنان و خانواده وزارت نیرو به وزارت کار و امور اجتماعی ابلاغ شد و سپس به هیات دولت رسید و مورد تاکید رییس دولت هم قرار گرفت.
البته طرح تشکیل وزارتخانه زنان مخالفانی در میان نزدیکان دولت دارد؛ به نظر منتقدان طرح ایجاد این وزارتخانه به جداسازی مسائل زنان از مردان منجر می شود و تفکیک جنسیتی را در جامعه رواج می دهد. مریم بهروزی، دبیرکل جامعه زینب از این منتقدان است که چنین طرحی را غیر ضروری می داند.
اشرف بروجردی، معاون اجتماعی و امور شوراهای وزیر کشور دولت اصلاحات، نیز در گفت و گو با سایت “خبر” باغیرضروری دانستن این موضوع گفته است: “مگر اینکه فکر کنیم وزارت زنان این مأموریت را داشته باشد که شاخصهای رشد و توسعه زنان را در همه عرصهها اندازهگیری کند، هرچند این وظیفه را مرکز امور مشارکت زنان هم میتواند انجام بدهد و به نظر من نیازی به وزارت نیست؛ چون اگر ما وزارت زنان ایجاد کنیم، تمام مسئولیتها به وزارت زنان داده میشود و در حقیقت در عرصههای دیگر، زنان حضوری پررنگ نخواهند داشت.”
او ادامه میدهد: “من معتقدم اگر این وزارت به وجود بیاید، ما از حوزههای دیگر غافل میشویم، چرا که ما باید تمام امور مربوط به زنان را در وزارتی به نام زنان بلوکه کنیم مانند ورزش، بهداشت، آموزش و… که اگر به این معنا باشد، کار خوبی نیست ولی اگر بخواهد مرتباً شاخصهای توسعه مشارکت زنان را اندازهگیری کند، از سازمانها پاسخ بخواهد و آن را با شاخصهای جهانی مقایسه کند، شاید بتوان کمی از آن دفاع کرد.”
فاطمه آجرلو، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز با بیان اینکه تشکیل وزارتخانه زنان درگام نخست مغایر با برنامه چهارم توسعه خواهد بود، در گفت و گویی با “خبر” انتقاد دیگری از این طرح کرده است: “نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل میدهند؛ مگر میشود کار نیمی از جمعیت کشور را به یک وزارتخانه داد؟”
از دیگر سو فاطمه آلیا نماینده مجلس از عدم مخالفت محموداحمدی نژاد با این طرح خبر داده اما نپرسیده است احمدی نژاد که درراستای کوچک کردن بدنه دولت، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور را منحل کرد، چرا با ایجاد یک وزارتخانه جدید که به معنای فربه شدن دولت است مخالفتی ندارد. البته آلیا اشاره کرده که این پیشنهاد با در نظر گرفتن تاکید به عدم توسعه و کوچک شدن بدنه دولت در قانون برنامه چهارم تهیه شده است.
+ There are no comments
Add yours