شرق – گفتگو با توران ولی مراد (نگار حسینی): در هفته گذشته باز هم بحث رشته مطالعات زنان و وزارتخانه زنان داغ شد. از یک سو «محمدرضا مخبر دزفولی»، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از «تجمیع رشتههای مرتبط با مطالعات زنان و بازنگری و مطالعه در مورد محتوای درس هایی که هم اکنون در این زمینه ارائه میشود»، خبر داد و از سوی دیگر «حجتالاسلام سید مهدی حسینی»، معاون آموزش مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران گفت که با تصویب شورای عالی حوزههای علمیه، رشته مطالعات اسلامی زنان در مقطع سطح سه (کارشناسی ارشد) حوزههای علمیه خواهران راهاندازی میشود.
او هدف از ایجاد این رشته را تعمیق شناخت نسبت به مبانی اعتقادات اسلامی، پرورش کارشناسان اسلامی واجد صلاحیت در حوزه مطالعات زنان برای ارائه مشاوره علمی به نهادها در مباحث زنان و تبیین و توصیف نگاه جامع به زن برشمرد. وزارتخانه زنان هم تیتر خبری بود که در آن «منیره نوبخت»، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در آن گفته بود که تشکیل وزارتخانه ای با عنوان زنان با توجه به تجربه دیگر کشورها نه تنها ضرورتی ندارد بلکه برای پیگیری مسائل زنان نیز مفید نیست.
در موضوع بایدهای موجود در رشته مطالعات زنان و نیز مراکز فعال در مسایل زنان، چه وزارتخانه و چه معاونت و چه مرکز امور زنان و خانواده با «توران ولی مراد»، فعال زنان و دبیر ائتلاف اسلامی زنان گفت و گو کرده ایم. ولی مراد کماکان معتقد است کلید حل مشکلات زنان در رفع تبعیض از این قشر جامعه است.
او در ابتدا این پرسش را مطرح می کند که اساسا چرا مطالعات زنان و مراکز فعال در حوزه زنان وجود دارند و اساسا انتظارات از این بخش و داشته ها کدام است: «مساله اساسی در این زمینه این است که بپرسیم اساسا رشته مطالعات زنان قرار است چه کاری انجام دهد و با چه هدفی تدوین شده و از آن چه انتظاراتی می رود. اگر به این پرسش پاسخ داده شود تفاوتی ندارد که این رشته در کجا ارائه شود و تجمیع بشود یا تغییری در آن داده بشود یا نه.»
به اعتقاد او، باید ضرورت وجود چنین رشته ای تبیین شود که اگر این اتفاق بیفتد، هم مراکزی که در مورد مسایل زنان کار می کنند و هم رشته مطالعات زنان می توانند کارهای موثر زیادی انجام دهند. او اما فراموش نمی کند که بگوید کارکرد مراکز فعال در امور زنان و رشته مطالعات زنان نشان داده است که اساسا تعریف این دو معلوم و مشخص نیست: « در سازمان ها و وزارتخانه های مختلف مراکز زنان وجود دارند اما در حالی که تمامی اقداماتی که در حوزه زنان انجام می شود تنها با رفع تبعیض از زنان می تواند توجیه پذیر باشد، در این مراکز به کارهایی مثل آشپزی و کیک پزی می پردازند و یا تعریف های فمینیسم غربی را بررسی می کنند که در عمل هیچ دردی از زنان دوا نمی کند. این در حالی است که زنان یک سری مشکلات خاص دارند و در دوره های مختلف مورد ظلم مضاعف قرار گرفته اند، و از بسیاری از امکانات و فرصت ها محروم بوده اند.»
به اعتقاد ولی مراد، اگر در رشته مطالعات زنان نگاهی شفاف وجود داشته باشد و هدف گذاری انجام شده باشد، این که در کجا ارائه شود، اهمیت چندانی ندارد.
وظیفه مرکز امور زنان برگزاری کلاس قرآن نیست
توران ولی مراد، در نقد عملکرد مرکز امور زنان و خانواده در دولت نهم می گوید که در دولت نهم مرکز امور زنان و خانواده عمده توان خود را روی زنان سرپرست خانوار و کلاس های قرآن متمرکز کرده بود در حالی که هیچ یک از این فعالیت ها در حیطه وظایف این مرکز نبوده است: «برگزاری کلاس قرآن وظیفه سازمان تبلیغات اسلامی و امور مساجد است و رسیدگی به زنان سرپرست خانوار وظیفه مراکز کمیته امداد و بهزیستی. در حالی که می شد در این مرکز کارهای بزرگی کرد که مهم ترین آن رفع تبعیض علیه زنان بود. این یعنی هر فعالیتی در این مرکز ممکن است انجام شود الا کاری که باید، برای مثال مرکز امور زنان و خانواده، فیلمی در مورد مجروحان شیمیایی ساخت در حالی که این کار، وظیفه مرکز امور زنان نیست.»
به اعتقاد ولی مراد، یکی از مشکلات موجود در فعالیت های رسمی حوزه زنان این است که مسوولان این بخش ها، یا در این حوزه تحصصی ندارند و یا دغدغه اصلیشان رفع تبعیض از زنان نیست: «به نظر من کسی که در راس کار است باید در کاری که انجام می دهد خبره باشد چه به لحاظ سیاستگذاری یا قانونگذاری یا طرح های اجرایی و چه به لحاظ اطلاعات و آگاهی به نیازها. خانم طبیب زاده که در دوره گذشته مسوولیت مرکز امور زنان و خانواده را داشت، خانم محترمی است اما این که چطور به مرکز امور زنان و خانواده آمده جای سوال دارد و یا این که خانم مجتهد زاده که در حال حاضر در مرکز حضور دارند، خانم خوبی است اما خوب بودن تنها مسایل زنان را حل نمی کند.»
ولی مراد معتقد است که مطالعات زنان هم گرفتار این مشکل است: «برای مثال دفتر مطالعات و تحقیقات زنان در حوزه. قاعدتا در آن باید مشکلات جاری زنان را در مورد مسایل شرعی و فقهی بررسی شود و برای آن پاسخ های مذهبی متناسب با نیازهای جامعه یافت شود اما وقتی دغدغه اصلی این مرکز پرداختن به فمینیسم است، مشکل به وجود می آید.»
فمینیسم مشکل نیست، ۱۴ طلاق در ساعت مشکل است
این است که ولی مراد معتقداست: «مشکل این است که آن ها نمی دانند مشکل زنان ما پرداختن و بررسی فمینیسم نیست بلکه مشکل ۱۴ طلاقی است که در هر ساعت ثبت می شود که ۸۰ درصد این طلاق ها به دلیل مشکلات جنسی در خانواده است. مشکل زنان این است که به آن ها نگاه انسانی نمی شود چه در خانواده و چه در جامعه و چیزی که زنان با آن مشکل دارند، این است.»
ولی مراد در مورد مشکلات زنان به صدا و سیما نیز انتقاد جدی دارد: «صدا و سیما منشا به وجود آمدن این نگاه غلط به زنان است. زن در صدا و سیما انسانی منفعل، حاشیه ای و با عقل کم معرفی می شود. وقتی زن را کم عقل معرفی می کنید، چطور می شود از جامعه گل عفت بچینید؟ چون عفت با عقل جور در می آید، آنوقت مسوولان می گویند طرح عفاف و حجاب، این کارساز نیست.»
به اعتقاد ولی مراد باید به زنان جامعه این خودباوری داده شود که عقل زنان زیاد است در حالی که وقتی طرح های مجلس زن را فقیر و ابزار می بیند، نمی توان انتظار داشت برای زنان اتفاق خاصی بیفتد: «در حال حاضر مسوولان در حق زنان جفا می کنند و اگر زنان خودباوری هم داشته باشند، از خودشان دارند.»
این است که این آشنا به مسایل زنان معتقد است در چنین شرایطی که مردان اعتقادی به حقوق انسانی زن در جامعه ایران ندارند، گذاشتن واحدهایی به عنوان مطالعات زنان مشکلی را حل نمی کند: «حالا با این اوصاف بیایید رشته مطالعات زنان بگذارید و واحدهایی را تعریف کنید و به آن ها الگوی مهرورزی بدهید اما این مشکلی را حل نمی کند، تا زمانی که به مردان نگوییم زن دارای حقوق کامل انسانی است.»
او در عین حال معتقد است که رشته مطالعات زنان می تواند در مسیر درست قرار بگیرد هرچند اطلاعات موجود نشان می دهد که این رشته در حال حاضر در مسیر صحیح نیست: «رشته مطالعات زنان زمانی در مسیر صحیح قرار می گیرد که نخست خود را در ارتباط با رفع تبعیض از زنان تعریف کند اما طرح های اجرایی با قوانین و سیاستگذاری ها نشان نمی دهد که در این رشته در مسیر صحیح قرار داشته باشیم.»
+ There are no comments
Add yours