پاسداشت مقام کدام زن؟ / فخر السادات محتشمی پور

13 خرداد 1389

کلمه: روز ولادت حضرت زهرا (س) که در تقویم ما، سال هاست به عنوان روز زن و روز مادر شناخته شده است، طی بیش از دو دهه مناسبتی برای پرداختن به مسائل زنان است و از آنجا که روز، روز فرخنده و مبارکی است، مهربانی ها، نرم خویی ها و گشاده دستی ها نسبت به زنان می شود و همه از خوبی ها و ارجمندی و جایگاه والای زن و مادر، در اسلام و ایران از دیروز تا امروز می گویند و می سرایند و می نویسند و تکرار می کنند. امروز قبل از این که به دیدار رئیس جمهور محبوب اصلاحات، خاتمی عزیز برویم و در پیاده روی صبحگاهی خود، مروری کوتاه داشتم بر این مناسبت طی ۸ سال اصلاحات. یادم آمد که ارتقاء دفتر امور زنان ریاست جمهوری به مرکز امور مشارکت زنان در سال ۷۶ در همان آغازین روزهای شور و شعور بیست میلیونی، درست در چنین روزی یعنی ولادت فرخنده اسوه عالمیان و نمونه کامل انسان، دردانه رسول اکرم (ص) فاطمه یگانه (س)، مقرر شد و حکم ریاستش برای هم نام مولود این روز، زهرای شجاعی نوشته شد و آن روز من در معیت ایشان در مراسم روز زن در استان گیلان به سر می بردم.
مجموعه مراسمی که از شرکت در همایش بزرگ زنان استان و سخنرانی و اهداء هدایا، تا حضور در نشست های تخصصی کوچک و بزرگ و بالاخره کلنگ زنی مجموعه های چند منظوره ویژه زنان را شامل می شد و ما در طول مسیر بازگشت در اتومبیلی که ما را به مقصد می رساند به این موضوع فکر می کردیم “حالا که زنان و جوانان بیشترین نقش و سهم را در ریاست جمهوری کاندیدای محبوب خود داشته اند، باید این حضور و این نقش آفرینی دیده شود، قدر دانسته شود و برای بهره گیری از توان صاحبان این آراء تأثیرگذار و نیز رشد اجتماعی شان برنامه ریزی شود.” آن روز برای من روز خاطره انگیزی بود و در عین حال تأمل برانگیز. سال های بعد در مرکز امور مشارکت زنان، هر سال روز زن برگزار می شد و هر سال تلاش می شد تا هیچ قشر و دسته و گروهی از زنان در برنامه ریزی ها نادیده گرفته نشوند از زنان دانشگاهی و متخصص و فرهنگیان و کارمندان و کارگران تا جوانان و سالمندان و روستائیان و زنان خانه دار و در این میان زنان آسیب دیده و در معرض آسیب نیز مورد توجه قرار می گرفتند و در مجموعه بازدیدهایی که صورت می گرفت بازدید از زندان ها و بند زنان نیز جای داشت که برای آنان که از بد حادثه گذارشان به ندامتگاه ها افتاده بود، حتی برای آنان که متهم به قتل و انواع بزه بودند، دل می سوزاندیم و ریشه یابی می کردیم و براساس آن برنامه ریزی های بعدی صورت می گرفت. درست چهار سال بعد، وقتی که من پست مشاور معاونت اجتماعی وزارت کشور را ناخواسته به سوی موقعیتی جدید، مشاور وزیر و مدیر کل امور زنان آن وزراتخانه ترک کردم تا بر کرسی پیشین معاونت اجتماعی جدید قرار گیرم، خاطره آن سفر استانی و تجربیات تازه ای که با شرکت در جمع زنانی که رشد اجتماعی را در حضور در جامعه تمرین می کردند با خود همراه آوردم، هنوز خوب در یاد داشتم و اولین چیزی که ذهنم را به خود مشغول داشت، شکستن کلیشه های رایج در حوزه زنان از بدو پیروزی انقلاب اسلامی و چه بسا سال هایی پس از آن تا آن روز بود و شکستن سقف های شیشه ای خودساخته و دیگر ساخته. من طی این سال ها آموخته بودم که بیشترین تبعیض نسبت به زنان به دلیل محرومیت آنان از چهار عنصر گرانبهای قدرت، ثروت، منزلت و اطلاعات است و پس از پذیرفتن مسئولیت در حوزه زنان با خود عهد کردم آنچه در توان دارم برای رفع موانع رشد زنان و دسترسی آنان به عناصر چهارگانه فوق الذکر به کار گیرم و در این راه صعب و سخت که جز با مبارزه ای جانفرسا در عرصه فرهنگ و اندیشه و دست و پنجه نرم کردن با صاحبان قدرت که خود اسیر کلیشه های رایج زمان بودند، حرکت و پیشرفتی ممکن نبود، از یاوری همکارانی در سراسر کشور بهره بردم که بسیار بیش از وظیفه رسمی کارمندی خود و به دلیل انگیزه قوی و دغدغه های مشابه، توش و توان مصروف این مهم نمودند. فراموش نمی کنم که اولین مناسبت مرتبط با زن در دوره مسئولیت جدیدم، ولادت حضرت زینب (س) بود و برگزاری مراسمی به این مناسبت با حضور جمع کارکنان زن وزراتخانه و با سخنرانی استاد برجسته تاریخ اسلام دکتر آئینه وند، فرصت مناسبی شد برای سپردن امور زنان وزارتخانه به دست خودشان با پیشنهاد تشکیل انجمنی غیر دولتی و پرداختن به مسائلی فراتر از آن در سطح ملی با استقاده از تجارب پیشین و ایده های نو که از دل کارگروه های تخصصی و گروه های مشاوران و ایده پردازان و نتایج مطالعات علمی، بدست می آمد. روز زن آن سال به همکارانم پیشنهاد دادم که از پذیرش هدایای روز زن خودداری کنند و بجای آن حقوق برابر در کلیه زمینه ها را مطالبه کنند و در اولین دیدار مؤسسین انجمن کارکنان و بازنشستگان زن آن وزارتخانه با وزیر وقت این قول از ایشان گرفته شد که نسبت به رفع هر گونه تبعیض جنسیتی که توسط انجمن شناسایی و مطرح شود، سریعاً اقدام شود. از آن روز مبارک تا هم اینک از نظر اندیشه ورزان آینده نگر و ژرف اندیش، بهترین هدیه برای زنان این مرز و بوم به هر مناسبتی و بویژه به مناسبت روز زن، بر داشتن یک گام برای رفع تبعیض و دادن حقی از حقوق انسانی و مسلم اوست تا آن که سرانجام زنان بجای پشت سر مردان قرار گرفتن به هم دوشی و هم گامی با آنان که ریشه در سنت الهی دارد، نوید داده شوند.

اینک که بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد، جای تأسف دارد که این نقش آفرینان حماسه ساز که طی این مدت، بی ادعا در همه میدان های مبارزه و دفاع مقدس و سازندگی و اصلاحات در حوزه های فرهنگ و اجتماع و سیاست و اقتصاد، تلاشی طاقت فرسا کرده اند، امروز با حاکمیت اقتدارگرایان خشونت طلب، متعجبانه شاهد سیر قهقرایی روند احقاق حقوق خود هستند.

امروز متولیان امور زنان که یا شناختی از جامعه زنان آگاه و فرهیخته کشورمان بویژه نسل جوان زن ایرانی و مطالبات آنان ندارند و یا دانسته هایشان را کتمان و انکار می کنند، گویی جز دو مسئله عفاف و حجاب و زنان سرپرست خانوار هیچ مسئله ای را قابل توجه و بررسی نمی دانند.

امروز به مناسبت فرخنده میلاد اسوه انسانیت، شجاعت، ظلم ستیزی و عدالت جویی، زهرای مرضیه (س) و روز زن باید از متولی امور زنان کشور اسلامیمان پرسید در ۶۵۱۵۵ برنامه فرهنگی – اجتماعی که با بودجه بیت المال به مناسبت روز زن تدارک دیده اید، آیا برنامه ای برای آزادسازی زنان زندانی سیاسی مظلوم و بی گناه، پیش بینی شده است تا از این «فرمول فطری تلفیق زن و خانواده» که آن را تدبیر دولت نهم دانسته اید!!! بی نصیب نمانند؟ و یا لااقل ملاقات با آنان در سلول های انفرادی شان و بندهای نسوان و متادون که می گویند وضعیت غیربهداشتی و ناامنی های آن ها سلامت عزیزان ما را به مخاطره انداخته است و رسیدگی به مشکلات آنان و نیز دیدار با خانواده شهداء آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات و دیدار با خانواده زندانیان سیاسی هم پیش بینی شده است؟

باید از ایشان پرسید آیا شما “ندا”ی ایران را می شناسید یا وجود او را هم مانند برخی نام های آشنای دیگر انکار می کنید؟ شما با مادر ندا، مادر سهراب، مادر اشکان، مادر سید علی و همسر او و مادران دیگر شهدا از جمله مادران شهدای کهریزک را می شناسید و با آنان دیدار کرده اید؟ راستی به احوال پرسی مادر محسن روح الامینی جوان مظلوم پرپر شده از خانواده ای ایثارگر رفته اید؟ از حال او و دیگر مادران عزیز از دست داده خبر دارید؟ از احوالات خانواده های معزز سرداران سفر کرده دفاع مقدس چطور؟ آنان که هر روز بهانه های تازه ای برای هتک حرمتشان و ترور شخصیتشان می تراشند چرا که همانند عزیزان با خدا معامله کرده شان، اهل تملق و ریا و دروغ و فریب نیستند و برای پاسداری از خون شهیدانشان بر سر اعتقاداتشان ایستاده اند.

سرکار خانم ولادت مادر بزرگوارم و روز زن را به شما تبریک می گویم و به عنوان همسر یک آزاده قهرمان که اجرت همه زحمات ارجمندش را برای دفاع از نظام مقدسی که خود نیز در شکل گیریش سهمی داشته است و برای مردمی که امام راحل ولینعمتشان می دانست و حالا خس و خاشاکشان می نامند، توسط کسانی که باید خدمتگزار، مردم باشند و طلب کار آنهایند، با حبس و فشار و تضیق در این دنیا دید و می بیند تا عاقبت به خیریش چشم حسودان خشونت طلب را کور کند و بیش از همیشه مایه افتخار من و خانواده و دوستان و دست دارانش باشد، اینک که خود نیز از همه حقوق فردی و اجتماعی ام محروم شده ام (و در جای خود به شرح آن خواهم پرداخت)، از شما سؤال می کنم در مجلس زنان جهان که قرار است در این هفته تشکیل دهید و شاید هم تشکیل داده اید و ما زنان از آن بی خبر مانده ایم در کنار از ما بهتران، چند کرسی برای اقلیتی که رأی سبزشان را به نخست وزیر امام و یا دیگر کاندیداهای اصلاح طلب داده اند و خوف از آنان، خواب را از چشم اقتدارگرایان گرفته و به هر اقدام ناشایستی برای سرکوب و خفه کردنشان دست می یازند، در نظر گرفته اید؟ برای مدیران زن سابق که در سطوح میانی انجام وظیفه کردند و هر روزشان تجربه تازه و با ارزشی برای جامعه زنان و کشورمان بود چند کرسی پیش بینی کرده اید؟ برای اساتید اخراجی و یا پیش از موعد بازنشسته شده زن، برای کارمندان زن نمونه ای که چون جای تملق گویان را تنگ کرده اند باید به خانه باز گردند، برای خبرنگاران و روزنامه نگاران زن مستقل، برای سازمان های غیردولتی مستقل زنان که دغدغه آسیب ها و مصائب اجتماعی خواب از چشمانشان ربوده و دل نگرانی از وضعیت آشفته اجتماعی و دردهای خانمانسوز و جراحت های عمیقی که دیگر پنهان نیستند، طاقت از کفشان ربوده، برای فعالان جنبش زنان و بالاخره برای زنان فرهیخته، معترض دربند و برای خانواده های آنان چه میزان کرسی تدارک دیده اید؟

خانم مشاور نکند مجلس شما همانند مرکزتان، مجلس هم سویان است و تحمل حتی یک کرسی برای مخالف را هم ندارید؟ یادش بخیر مجلسی که تنها چون مدرسی توانست یک تنه شجاعانه در برابر مصوبات غیر عادلانه بایستد.

یادش بخیر امام راحلمان که به ما یاد داد مخالفانش را محترم بشماریم و فریاد زد که مخالف من لزوماً مخالف اسلام و نظام نیست.

و یادش به خیر دوران اصلاحات که رئیس جمهورش ندای زنده باد مخالف من سر داد. و خوشا به حال شهروندان کشوری و نظامی که در آن حقوق اقلیت استیفاء می شود و نسل سوم انقلاب باید حسرت آن را بخورند و نسل اول و دوم شاهد همه انحرافات از راه امام و آرمان های انقلاب باشد و رنج بکشد و صبوری کند. از حقوق اقلیت گفتم هرچند شما و دوستانتان خوب می دانید که ما بی شماریم.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours