کلمه: این روزها موضوع «سنگسار» به دلیل اخباری مبنی بر صدور این حکم در کشور به یکی از موضوعات اصلی در فضای مجازی مبدل شده است. حکم سنگسار نه امروز بلکه از سال های نخست پس از پیروزی انقلاب مورد بحث و مناقشه بوده است.
آیت الله سید حسین موسوی تبریزی که در آن سال ها دادستان کل انقلاب اسلامی بود، گفته است که امام خمینی در سال ۱۳۵۹ هنگامیکه یک حکم سنگسار در کرمان انجام شد به شخص من گفت سنگسار را اجرا نکنید. حتی از ایشان پرسیدم اگر کسی اقرار کرد چه کنیم؟ ایشان توصیه اکید کرد کاری کنید که اصلاً اقرار نکند. مرحوم بهشتی هم همین نظر را داشت. برخورد آنها به گونهای بود که تا زمانی که امام در قید حیات بود به جز همان موارد اولیه دیگر سنگساری اجرا نشد، چرا که ایشان دستور توقف در این مورد داده بودند.
آیت الله محمد موسوی بجنوردی نیز با صحه بر این موضوع و گفت و گوی مشابهی که با امام در همان سال ها داشته بارها خاطرنشان ساخته که امام خمینی فرمودند رجم اجرا نشود و من در شورای قضایی این مسأله را نقل کردم و شورای قضایی هم آن را بخشنامه کرد که از آن به بعد دادگاهها حکم رجم ندهند.
آنچه قرآن کریم درباره مجازات زنا در سوره نور می فرماید، اینست: «الزّانِیَهُ وَ الزّانی فَاجْلِدُوا کُلّ واحِدٍ مِنْهُما مّائَهَ جَلْدَهٍ وَلاَتأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ فی دینِ اللهِ … – زنا کننده زن و مرد را هر یک، صد تازیانه زنید و در کارِ دینِ خدا نسبت به آنها مهربان نباشید …»
آیتالله بجنوردی که مجاز به اجتهاد توسط آیتالله خویی و مدرس دانشگاه و حوزه است، درباره سنگسار به همین کیفر یعنی صد تازیانه اشاره می کند و می گوید این کیفر با حکم دیگری مانند رجم تخصیص نمیخورد… (به علاوه) روایات مربوط به رجم از حیث سند ضعیف است… بنده عرض میکنم که این از مسلمات فقه ماست در باب زنا که اگر قبل از «ثبوت عندالحاکم» متهم توبه کند، حد ساقط میشود. لذا این روایات همه قابل خدشه است… و مسئله فتوای فقهای عظام برای ما نمیتواند منبع بشود، در علم اصول گفتهاند که شهرت فتوایی (فقط) یکی از «ظنون» است، ما تابع دلیل هستیم نه تابع فتوا…
استاد منیر گرجی نیز نه تنها معتقد است رجم از اسرائیلیات وارد جهان اسلام شده، بلکه با استناد به قرآن کریم، سنگسار را عملی مربوط به دشمنان پیامبر می داند. یعنی مجازات سنگسار برای زناکار در قرآن دیده نمیشود، اما لفظ «سنگسار» در سخنان تهدیدآمیز مخالفین نسبت به پیامبر مبعوث شده، شنیده می شود. مثلاً مخالفین نوح به او گفتند: «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ – ای نوح اگر از این سخنان دست بر نداری، از سنگسار شدگان خواهی بود / سوره شعراء، آیه ۱۱۶». بنابراین از دید قرآن کریم، عملِ سنگسار، تهدید کفار نسبت به پیامبران بوده است.
متاسفانه کسانی که به نوعی از اجرای حکم سنگسار دفاع می کنند بر ضرورت حفاظت از حریم خانواده تاکید دارند. آنها خانواده را یک حصن می بینند و از منظر آنان زنا تعرضی به حصن خانواده است. البته این درست است که خانواده حرمت دارد و براساس عهد و پیمانی که میان زن و مرد بسته می شود باید از خیانت محفوظ بماند؛ و درست است که خانواده با قراردادی دو طرفه و با آگاهی طرفین شکل می گیرد که وفای به عهد از اصول اولیه آن است؛ اما راه برخورد با پیمان شکنی در خانواده این نیست.
از هر منظری ار جمله روانشناسی یا جامعه شناسی نگاه کنیم، خانواده از ارکان توسعه انسانی است و در چارچوب آن نسل ها به رشد معنوی و عقلی و ذهنی می رسند. فقدان خانواده و اضمحلال آن نیز به طور قطع یکی از بحران های عصر ما است. اما به دلایل متعددی با سنگسار نمی شود در مقابل این بحران ایستاد.
آسیب پذیری خانواده ریشه در مباحث فرهنگی و اخلاقی و نیز آگاهی زن و مرد از حقوق فردی و خانوادگی و برخوردها و مجازات های مناسب در صورت تخطی از قوانین آن دارد.
سنگسار یک بار در سال ۶۰ توسط امام خمینی و یک بار نیز در سال ۸۳ با بخشنامه ای از سوی آیت الله شاهرودی نهی و متوقف شد. اما متاسفانه باز هم – اگر چه به تعداد انگشت شمار – شاهد آن بوده ایم. مسئله اینست که این نقض صریح حقوق بشر که با آموزه های اسلامی نیز سنخیت ندارد باید از قوانین ایران اسلامی خارج شود. بنابراین از مجلس انتظار می رود که نسبت به اصلاح قانون و بازگشت به معارف اصیل اسلامی اقدام کند…
+ There are no comments
Add yours