کمپین و بازخوانی فرهنگ موجود

آذر بنی عامری-13 اردیبهشت 1387

از آغاز به کار کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز ، آنچه که بیش از همه به ویژه در آغاز به کار این کمپین محل منازعه بوده ، تطابق خواسته های کمپین با ارزشهای اسلامی و یا عدم تطابق با این ارزشهاست . نگاه اول نگاه عده ای است که تلاشهای کنشگران کمپین را لیبرالیستی خوانده و نگاه دسته دوم نیز نگاه افرادی است که احتمالا خواسته های کمپین را خواسته های متضاد با آموزه های اسلامی و دینی می داند . در این زمینه و در آغاز به کار کمپین نقدهای گوناگونی منتشر شد که عمده آنها از جانب گروههای دانشجویی طیف چپ مطرح شده بود که از جمله آنها می توان به اولین نقد کمپین در نشریه عده ای از دانشجویان طیف چپ به نام ” آرمان نو ” اشاره کرد . اما آنچه که به آن از جانب گروههای منتقد توجهی نشد ، بستر فرهنگی بود که قوانین امروز در آن شکل گرفته اند. بستر فرهنگی که اتفاقا تلنگر به آن بیشتر از تلنگر به قوانین موجود _ که اتفاقا ریشه اسلامی دارد _ چالش بر انگیز است .

می توان گفت در جامعه فعلی فرهنگ و دین چنان در هم تنیده شده اند که مرز جدایی آنها پیدا نیست و همین موضوع خود ، برخی را به باور لیبرال بودن و حتی گاهی محافظه کار بودن خواسته های کمپین کشانده و برخی را نیز به باور ضدیت کمپین با قوانین اسلامی بدون در نظر گرفتن مسئله پویایی فقه می رساند .

آنچه توجه کافی بدان نمی شود این است که عمده تلاش کمپین یک میلیون امضاء و کنشگران آن ، به چالش کشیدن ارزش های فرهنگی است که ریشه در آداب و رسوم کهن مبتنی بر مردسالاری این آب و خاک دارد . رسومی که زیر سوال بردن آنها از عمده فعالیتهای کنشگران کمپین به موازات تلاش برای تغییر قوانین تبعیض آمیز است . گفتگو به هنگام جمع آوری امضاء و دفترچه های کمپین که حاوی برخی نکات آموزشی است خود دلیلی بر این مدعاست . به عبارت دیگر کمپین یک میلیون امضاء با روش نوینی در تاریخ جنبش زنان ایران ، سعی بر این دارد که از طریق گذشتن از نظریه پردازی های انتزاعی به مرزی مشترک با تجربه های ملموس و زیسته زنان دست بیابد تا این زنان را واجد آگاهی نماید که این خود جاده را برای تغییر قوانین تبعیض آمیز باز خواهد کرد .

نگاهی دوباره بر اینکه آیا خواسته های کمپین با آموزه های اسلام تطابق دارند یا نه ، در واقع نگاهی دوباره بر این موضوع است ، که آیا کمپین قصد آن را دارد که خطی عمود باشد بر سایر هویتهایی که خواه نا خواه بخشی از ارزشهای فرهنگی مردم ایران بر خواسته از این هویتهاست یا نه ؟. هویت مذهبی مردم ایران نیز از جمله این هویتهاست . اینکه کمپین چقدر می تواند بدون آنکه میان سایر هویتهای افراد و هویت برابری خواهی آنها فاصله ایجاد کند در بالا بردن ظرفیت فرهنگی آنها بکوشد خود موضوعی است قابل بررسی .

در بین گفتمان های شکل گرفته در میان فعالان سکولار جنبش زنان گفتمانی وجود دارد که دیدگاههای فمنیستی را در تقابل با اسلام ندانسته و اسلام را دلیل فرودستی زنان نمی شمارد . بلکه معتقد است که با توجه به اینکه ما در کشوری مسلمان زندگی می کنیم ، باید در نظر داشته باشیم که زنان این کشور نیز به اسلام اعتقاد داشته و زندگی خود را در تطابق با آموزه های اسلام قرار می دهند و به این دلیل کاملا ساده ما نباید در تقابل با خواسته های آنها قرار بگیریم . کمپین یک میلیون امضاء از این گفتمان بهره گرفته است .

در عین حال کنشگران این کمپین معتقدند که خواسته های آنها برای تغییر قوانین با تکیه بر باورهای فرهنگی مردم که ریشه مذهبی نیز دارند ، به معنای موافقت تام با قوانین موجود نبوده بلکه تنها ، راهی است برای رسیدن به یک کنش ارتباطی فارغ از هر گونه نظام سلسله مراتبی و در شرایطی آرمانی .

به عقیده جورج زیمل ، جامعه شناسی که نقش به سزایی در پایه گذاری مکتب کنش متقابل نمادین که ریشه در پراگماتیسم دارد داشته ، امروزه در جهان نوین ، یک فرد تنها متعلق به یک حلقه نیست به گونه ای که تنها اصول حاکم بر آن حلقه بر او نظارت تام داشته باشند . فرد عضو حلقه های بسیاری هست یا می تواند باشد اما به گونه ای که هیچ کدام از این حلقه ها تمامی شخصیت او را در بر نگیرند . تعداد حلقه های متفاوتی که شخص در آنها می پوید ، یکی از نشانه های تحول فرهنگی است .

توضیح بیشتر دیدگاه زیمل بدین معنا است که تعلق های خانوادگی فرد نوین ، از فعالیتهای شغلی و مذهبی او جدایند . به این معنی که هر فردی در شبکه ای از حلقه های جدا و نه صرفا متقاطع اجتماعی پایگاه مشخصی را اشغال می کند . هر چه که شمار ترکیبهای امکان عضویت فرد بیشتر باشد ، فرد بهتر می تواند در پهنه اجتماعی موقعیت منحصر به فردی پیدا کند . هر گاه عضویت در یک حلقه یا چند حلقه اجتماعی جایش را به یک جایگاه اجتماعی در شبکه ای از حلقه های گوناگون اجتماعی دهد ، شخصیت فرد دگرگون می شود و به شدت انشعاب پیدا می کند . وابستگی چند گانه به انواع حلقه های اجتماعی به خود آگاهی بیشتر می انجامد و همین که فرد از چیرگی حلقه کوچکی که شخصیت اش را در چهارچوب محدوده هایش اسیر می سازد رهایی یابد ، از یک نوع ادراک رهایی آگاه می شود . شاید رسیدن به این آگاهی و رسیدن به یک موقعیت منحصر به فرد برای زنان ایرانی همگام با منیت مثبتی باشد که اتفاقا برای رسیدن به خواسته برابری ، پس از یک قرن چالش و کسب حقوقی ناچیز و دوباره به عقب رانده شدن لازم به نظر می رسد .

حال اگر از این منظر به کمپین یک میلیون امضاء نگاه کنیم در خواهیم یافت که باورهای مذهبی زنان ، حلقه جدایی از هویت آنها را تشکیل می دهد و تنها یکی از حلقه های هویتی آنهاست از این رو هیچ تقاطعی با خواسته های کمپین یک میلیون امضاء نداشته و در صورتی که زنانی که نگاه آنها از باورهای مذهبی سرچشمه می گیرد پس از گفتگو با کنشگران کمپین یک میلیون امضاء و مطالعه دفترچه های کمپین به مفهومی مشترک رسیدند ، پس از امضاء کردن بیانیه کمپین و یا عضویت در کمیته های آن ، این بخش نیز حلقه ای جداگانه از هویت اجتماعی آنها را در بر می گیرد و در واقع آگاهی آنها در باره هویتشان در جامعه مبتنی بر مردسالاری که تا پیش از آن شاید تنها به دلیل ترس از غلبه این آگاهی بر باورهای مذهبی شکلی در خود داشته ، به شکل برای خود در می آید . بدین ترتیب بدون آن که در کنش ارتباطی بر قرار شده میان عامه مردم و کنشگران کمپین یک میلیون امضاء ، کسی در برابر دیگری قرار بگیرد ، تفاهم حاصل شده و ظرفیت فرهنگی افراد نیز افزایش می یابد . حتی اگر در این میان تفاهمی نیز حاصل نشود حد اقل کار کنشگران کمپین تلنگری بوده که بر باورهای چیزواره شده فرهنگی زنان وارد کرده اند . باورهایی که به عقیده این زنان از ابتدا وجود داشته و این همان است که باید باشد .

چرا که عمده تلاش کنشگران کمپین یک میلیون امضاء ، در صورت قرار نگرفتن در مقابل موانع ، افزایش ظرفیت فرهنگی زنان است . زنانی که آنقدر در برابر هر دستاوردی ، چند گام به عقب برده شده اند ، که دیگر تجربه های زیسته خود را طبیعی می انگارند و قادر به افسون زدایی از آنها نیستند . این در حالی است که با فر آیند آموزشی کمپین ، گنجایش های فردی افراد افزایش می یابد و در نتیجه عامه مردم که در واقع همان تولید کننده و مصرف کننده فرهنگ عینی هستند ، جهان فرهنگی را قابل باز سازی یافته و از وابستگی آنها به تنها فرهنگ موجود برای فرهیخته شدند می کاهد و این راهی است که کمپین در بازخوانی فرهنگ موجود طی می کند .

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours