وجود تفاوت در خصوص مشارکت زنان در جوامع مختلف امری طبیعی به نظر می رسد چرا که شرایط ، موقعیت و فرهنگ هر جامعه ای متفاوت است.
به گزارش «زن فردا»، در برخی از کشورهای توسعه یافته مشارکت زنان سیر صعودی داشته و در حال افزایش است مثل اروپای شمالی و آمریکا و در برخی دیگر این روند به شکل معکوس رخ داده است .
در واقع اشتغال یکی از اثرگذارترین موضوعات در بخش توسعه است که بدون توجه به آن ، روند توسعه تقریباً بی معنا می شود . آنچه که جهان این روزها بیش از پیش شاهد آن است، گرایش زنان به اشتغال و ورود به بازار کار بوده و این در حالی ست که نیمی از جمعیت جهان را نیز زنان تشکیل می دهند .
البته در خصوص اشتغال زنان به دو صورت می توان به مسئله پرداخت و آن را تبیین نمود : از یک سو می توان به بیان حکم مسئله و فتوای فقهای اسلام بسنده کرد و از سوی دیگر با نگاهی محققانه به مسئله نگریست اما با این وجود هم نمی توان به طور دقیق نگاه مبتنی بر اسلام را جدای از نگاه علمی دانست .
اشتغال زنان در ایران وضعیت خاصی را تجربه می کند
فرشاد جابری عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتگو با خبرنگار «زن فردا» با بیان این مطلب ادامه می دهد : زنان ایرانی به دلایل گوناگونی خواهان اشتغال هستند ، ازجمله این عوامل می توان به دستیابی به پول (رفاه مالی) ، مشارکت اقتصادی ، مشارکت اجتماعی و رفع نیازهای درونی ، داشتن استقلال و دستیابی به امکانات مساعدتر برای کسب برخی جریانها در اجتماع مثل شغل معلمی که امکان ازدواج را افزایش می دهد اشاره کرد .
جابری ضمن اشاره به یکی دیگر از عوامل اثرگذار در گرایش زنان به اشتغال می گوید: با توجه به تمام عوامل ذکر شده در حال حاضر مسایل خاص خانوادگی مثل چشم و هم چشمی نیز باعث گرایش به اشتغال در زنان شده است که این عامل تا حدودی می تواند نگران کننده باشد .
زنان ؛ بیشترین متقاضی تحصیل اند
وی ادامه می دهد: بیشترین آمار متقاضی تحصیل زنان هستند و طبق یکی از آمارها ۶۷ درصد شرکت کنندگان در کنکور زنان می باشند و این نشان می دهد گرایش به کار و فعالیت در عرصه های اقتصادی و اجتماعی توسط زنان شدیدتر شده است .
جابری معتقد است : با وجود شدت گرایش زنان به فعالیت و کار متأسفانه توجه چندانی به این موضوع نمی شود و در صورتی هم که مورد توجه قرار گیرد بر اساس یک رویکرد علمی و آکادمیک نیست .
عمدتاً بر اساس نگرش های غیر علمی و حتی در برخی موارد مبتنی بر گرایش های سیاسی است که این امر خود موجب رشد جریان فمینیستی و بیان مطالبی نه چندان عقلانی و منطقی از سوی آنان می گردد .
در واقع سهل انگاری مسوولان موجب می گردد برخی جریانها از آب گل آلود ماهی گرفته و به سخن پراکنی بپردازند . همان گونه که گاهی اوقات اعتراض ها و تحصن هایی که تحت تأثیر همین جریان است به چشم می خورد .
وی همچنین در ایران به وجود فیلم ها و کتابهایی اشاره می کند که خواسته و ناخواسته موجب افزایش اینگونه گرایش ها شده و به طور نسنجیده به مسایلی می پردازد که شاهد عواقب آن هستیم .
بازنگری الگوها و الزامات استخدامی
جابری بیان می کند : با عنایت به این مسایل ضرورت توجه به این حوزه استراتژیک ، عینی است و در این رابطه لازم است الگوها و الزامات استخدامی از نظر علمی مورد بازنگری قرار گیرد . سطوح رو به رشد فعالیت اقتصادی زنان الگوهای پیچیده ای از مشارکت را در بازار ارائه می دهد و انواع گوناگون الزامات استخدامی را منعکس می کند . البته
شایان ذکر است ، مشارکت زنان در بازار کار در طول سه دهه گذشته وسعت و عمق یافته اما هنوز نیز نیاز به توجه ویژه احساس می شود .
به عقیده این استاد دانشگاه: در طی بیست سال گذشته مرزهای جنسیتی تغییر کرده است و مردان وارد مشاغل زنانه و زنان نیز به مشاغل مردانه روی آوره اند و مرزهای جنسیتی کم رنگ شده و مشاهده می کنیم که مردان نیز خانه داری و بچه داری را بر عهده می گیرند و با توجه به تجزیه و تحلیل جنسیتی که در بازار کار اتفاق افتاده زنان بیش از مردان به سمت مشاغل جدید روی می آورند .
با بر این گزارش، طبق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۰۴ ، زنان تبدیل به مشارکت کننده اصلی در زندگی زناشویی و حتی نان آور خانواده شده اند و همین امر یکی از دلایل افزایش آمار طلاق در جهان است.
در جهان، زنان از دسترسی به بازار کار رسمی محروم اند
جابری ادامه می دهد: البته هنوز هم علارغم وفاق عمومی در این زمینه روند توجه به زنان در جریان توسعه در سطح جهان کند بوده و در کشورهای در حال توسعه زنان به طور عمده از دسترسی به بازار کار رسمی محروم هستند و حتی احتمال آنکه در مدیریت های اجرایی مشغول به کار شوند بسیار پایین است .
کم ارزش دانستن کار، جابجایی حرفه ای به صورت افقی (در جهت رو به پایین)، افزایش و رشد دلسردی در خصوص نقش کار در زندگی مواردی ست که زنان آن را تجربه کرده و این امر بروز چالش خاصی را نشان می دهد.
وی مهمترین عواملی را که تعیین کننده میزان مشارکت زنان در بازار کار است؛ میزان تحصیلات، عملکرد مثبت بازار کار و رشد فرهنگی دانسته و بیان می کند: در عین حال دستیابی به یک معیار دقیق در خصوص مشارکت زنان هنوز هم آسان نیست . وجود تفاوت در خصوص مشارکت زنان در جوامع مختلف امری طبیعی به نظر می رسد چرا که شرایط ، موقعیت و فرهنگ هر جامعه ای متفاوت است .
به همین دلیل مشاهده می کنیم که در برخی از کشورهای توسعه یافته مشارکت زنان سیر صعودی داشته و در حال افزایش است مثل اروپای شمالی و آمریکا و در برخی دیگر این روند به شکل معکوس رخ داده است .
+ There are no comments
Add yours