همواره به دنبال فرصتی در زندگی بودم تا در جهتی سازنده و موثر برای زنان کشورم خدمتی در حد توان انجام بدهم. در این میان به یاری دوست گرانمایه و فرهیخته ای به سوی کمپین یک میلیون امضا هدایت شدم.
اولین یاور عزیز که در تهران با روی باز مرا پذیرا شد کسی نبود جز جلوه جواهری. از وی اطلاعات لازم را برای شروع فعالیت در کمپین کسب کردم. راه سختی در پیش بود. و من با آگاهی کامل از این موضوع، قدم در این راه گذاشتم. سختی راه ناشی از فقدان تجربه کافی و همراه و همکار بود… اما در هرحال شروع کردم. به تنهایی و با اتکاء به توانایی خودم.
نخستین بار بود که آوای برابری زن و مرد به من که ساکن خرم آباد بودم می رسید… شهری آباد اما محروم، با محله هایی خاطره انگیز. با زنان بیگناهی که قربانی سنت های بومی و قوانین تبعیض آمیز اند.
*************
باید از جمع های خانوادگی و دوستانه شروع می کردم. می دانستم اگر یک بار به صورت آشکار از اماکن عمومی و خیابان ها برای آموزش چهره به چهره و گرفتن امضا شروع کنم، مطمئنا دفعه دومی نخواهد بود. بنابراین سعی کردم هوشیارانه و آرام، به دور از هیاهو و جنجال کار را پیش ببرم.
طولی نکشید که جزوه آموزش حقوقی کمپین به همراه برگه های امضا وارد خانه هایی شد که قبلا هیچ گونه آشنایی با اعضایش نداشتم و در میان محافلی چرخید که هرگز نمی شناختم شان. راضی بودم و در اولین سفر به تهران اولین سری امضاها را تحویل دادم و همچنان کار ادامه داشت.
در این میان تجربیاتی به دست آوردم که برایم بسیار جالب بود. از جمله اینکه دوستان و آشنایانی که همیشه از آزادی و برابری صحبت می کردند و سعی داشتند ادای روشنفکرها را درآورند، هرگز برگه را امضا نکردند. با این توجیه که «چرا باید برای کاری بیهوده امضا کنیم. شما هم امید نداشته باشید!» در عوض اما دوستانی که هیچ گاه ادعای روشنفکری نداشتند و واقعا تصور نمی کردم به این گونه حرکت های حداقلی اصلا اهمیت بدهند، به خصوص نسبت به حقوق برابر میان زنان با مردان توجهی نشان دهند، در کمال ناباوری، اکثرا امضا می کردند و حتا گاها در این راه مرا نیز یاری می دادند.
انواع واکنش ها از سردی و بی تفاوتی، تا شور و هیجان را می دیدم. گاهی با درخواست توضیح در مورد هدف کمپین و آموزش و در نهایت امضا گرفتن از افراد روبرو می شدم، و گاهی برعکس با تقاضای پاک کردن و پس گرفتن امضا از طرف شخص امضا کننده…
صمیمی ترین دوست سالهای عمرم را از دست دادم و دوستی مان به خاطره تبدیل شد و علت آن، فعالیت ام در کمپین یک میلیون امضاء بود! دلم گرفت که چرا تلاش مسالمت جویانه در جهت اعتراض به نیمه انسان شمرده شدن زنانی همچون خودم، دوستم، مادرم و یا خواهرم، با چنین پاسخی که ناشی از ترس بی مورد و بیش از اندازه وی بود، مواجه شده است. اما به هر حال هدف من زیباتر و بزرگتر از این دوستی های کودکانه و خاطره انگیز دوران نواجوانی ام بود. در نتیجه، پرداخت این هزینه برایم کمتر دردآور می نمود. با خودم فکر می کردم که قدم گذاشتن در چنین راهی، هزینه دارد و من تافته جدا بافته از دیگر یارانم در کمپین نیستم. از دست دادن بهترین رابطه دوستی ام، به من ثابت کرد که راه دشواری پیش رو دارم.
تا اینکه احضارهای پنهان و آشکار تاثیر خودش را بر فضای خانوادگی ما تحمیل کرد. و با مخالفت های شدید اعضای خانواده ام برای ادامه کار روبرو شدم. اینجا بود که همچون انسانی شکست خورده، در حسرت تلاش برای آگاهی دادن و امضا گرفتن روزها را سپری می کردم. سرانجام پس از چند ماه به قصد ادامه تحصیل از کشور خارج شدم در حالی که همچنان در جستجوی راهی برای ادامه کار نیمه تمام خود بودم.
در بیرون از کشورم و با توجه به فضای متفاوت، بالاخره موضوع فعالیت در کمپین را با دوستی عزیز و انسانی متفکر و معقول در میان گذاشتم. که خوشبختانه ایشان با گرمی از این موضوع استقبال کردند. و در این راه قدم گذاشتند و بدین ترتیب کمپین در کشور اسلامی کویت، با همه سختی ها و مشکلات خاص خودش متولد شد…
به عقیده من فعالیت کمپین یک میلیون امضاء در کویت را نمی توان فقط در زمره فعالیت ها یا توسعه و پیشرفت کارهای معمول کمپین قلمداد کرد. بلکه افزون بر آن، فعالیت کمپین در کشور کویت را می توان به عنوان یک موفقیت درخشان برای این نهاد مردمی و خودجوش قلمداد کرد. چرا که کمپین نخستین نهاد فرهنگی و اجتماعی و مستقل ایرانی است که توانسته در کشور کویت و در واقع در کل کشورهای خلیج فارس (با توجه به نوع ایرانیانی که در این کشورها اقامت دارند و با توجه به قوانین تبعیض آمیز و غیر دموکراتیکی که بر این کشورها حکمفرماست) فعالیت داشته باشد و این برگه زرین در کارنامه هیچ یک از دیگر نهادها و یا گروه های (حتا) سیاسی ایرانی یافت نمی شود. لذا معجزه کمپین یک میلیون امضا را نباید دستکم گرفت بلکه برای عبرت و آموزش دیگر هم وطنان نیز می بایست که آن را تبلیغ کرد.
تلاش بی نظیر تمامی همکاران و هم وطنانی که چه در شکلگیری کمپین یک میلیون امضا و گسترش پرهزینه آن شرکت داشته اند به راستی ستودنی است و من به سهم خودم زحمات یکایک این عزیزان را ارج می نهم و در کنار همه این عزیزان برای رسیدن به عدالت و آزادی تا برقراری حقوق برابر و انسانی، لحظه از فعالیت دست نخواهیم کشید.
+ There are no comments
Add yours