جرس (ترانه صفایی): وزارت علوم که مدتی است بر طبل اسلام گرایی در دانشگاه های ایران می کوبد این روزها در تلاشی تازه قصد دارد تا دختران دانشجوی ورودی سال جدید دانشگاه های ایران را به خانه خود بازگرداند. معاون دانشجویی وزرات علوم در همین زمینه به طرح انتقال دانشجویان دختر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به نزدیکترین دانشگاه محل سکونت شان اشاره دارد و می گوید:« این موضوع در وزارت خانه مطرح و مورد بررسی قرار گرفت و به زودی طی بخشنامهای به طور رسمی اعلام می شود.»
دکتر ملاباشی ، همچنین می افزاید:« مهمان شدن دائم دختران دانشجو در نزدیک ترین محل سکونت و اخذ مدرک از دانشگاه مبداء در دستور کار وزارت علوم قرار گرفته و بر این اساس دانشجویان بومی دختر می توانند تا پایان تحصیلات خود مهمان دائم دانشگاه نزدیک محل سکونتشان باشند.»
او همچنین به دانشجویان دختری که قصد بازگشت به شهر محل سکونت خود را دارند مژده می دهد که آنها می توانند تا پایان تحصیلات خود در آن واحد دانشگاهی به عنوان مهمان دائم ادامه تحصیل دهند و مدرک خود را از دانشگاهی که قبول شدهاند بگیرند.
مرور اخبار حوزه زنان نشان می دهد که طرح اخیر وزارت علوم ادامه پروژه شکست خورده ای است که سرانجام نتوانست از کانال مجلس مجوز اجرا بگیرد.
طرح بومی کردن جنسیتی دانشگاه ها در کنار سهمیه بندی جنسیتی از جمله طرح هایی بود که مخالفت بسیاری از فعالان حقوق زن در ایران را بر انگیخت. سرانجام تلاش شورای انقلاب فرهنگی برای تصویب طرح بومی کردن دانشگاه ها در مجلس به نتیجه نرسید و بومی سازی دانشگاه ها در همان سطوح عمومی دنبال شد.
شهلا اعزازی،جامعه شناس معتقد است که طرح هایی نظیر این در تلاش برای تداوم همان نگاه اندرونی ،بیرونی است.
او با انتقاد برنامه های دولت و در راس آن وزارت علوم برای حمایت بی مورد از دختران می گوید:« مسئولین در دلایل خود برای محدود کردن تحصیلات دختران به شهر محل سکونت خانواده شان بحث آسیب های اجتماعی را مطرح می کنند که من اصلا این مورد را قبول ندارم. حضور دانشجوی شهرستانی در تهران سبب آسیب اجتماعی نمی شود.اما مگر وظیفه دولت تامین زندگی برای مردم نیست؟ آیا وظیفه دولت ایجاد امنیت در جامعه نیست؟دولت به جای امن کردن جامعه به دخترها می گوید به شهرهای دیگر نیایید. تلاش اصلی این است که دخترها زیر نظارت خانواده باشند. دولت به جای پاسخ گویی و اجرای وظایفی را که در مورد تک تک مردم دارد،مسئولیت خود را بر عهده خانواده ها می گذارد.و بدین طریق دولت محدودیت بوجود می آورد.»
او همچنین به ریشه های نگاه سنتی مسئولان در برنامه ریزی های خود برای دختران اشاره دارد و می افزاید:« شاید اصلا خانواده ها نخواهند که دولت تا این میزان از دختران آنها حمایت کند. حوزه زنان حوزه پردغدغه ای است که بومی کردن دانشگاه ها و بازگرداندن دختران به خانه در اولویت برنامه ها قرار نمی گیرد. دولت به جای این کار مسائل مرتبط با قتل های ناموسی، خشونت های خانوادگی علیه زنان و دیگر مسائل و آسیب های پیش روی جامعه زنان را ساماندهی کند.»
او تاکید دارد که این طرح تلاشی برای جلوگیری از ورود دختران به عرصه عمومی و واهمه از افزایش حضور دختران در نقش های کلیدی جامعه ا ست. چرا که در شهرهای کوچک بار سنت بر دختران بیشتر از پسرها احساس می شود و دولت نیز هوشمندانه می خواهد دختران دانشجو را حتی با ترفند اخذ مدرک از دانشگاه مبدا به شهر بومی خود بازگرداند.»
قبل از انقلاب اسلامی به دلیل مساعد نبودن محیط دانشگاه ها ، بخش طیف های مذهبی و سنتی جامعه از تحصیل دختران خود در دانشگاه جلوگیری می کردند، ولی پس از انقلاب اسلامی و اسلامی شدن محیط دانشگاه ها و تشویق زنان به کسب تحصیلات از سوی دولت ، حضور دختران در دانشگاهها رو به افزایش گذاشت. طی دهه گذشته تلاش زیاد دختران جهت دستیابی به تحصیلات دانشگاهی باعث گردید که در برخی موارد تعداد پذیرفته شدگان دختر به دو برابر پسران رسیده ولی این میزان در دوره های کارشناس ارشد و دکترا معکوس و به نفع پسران می باشد به نحوی که در برخی موارد بیش از 80 درصد فضای آموزشی دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در اختیار پسران است.
مهمترین عامل کاهش تعداد دانشجویان پسر ، عدم امکان استفاده از مدارک دانشگاهی در بسیاری از رشته ها جهت استخدام در شرکتهای دولتی و خصوصی و عدم ارتباط مستقیم بین تحصیلات دانشگاهی و دستیابی به مشاغل بهتر و درآمد زا می باشد.به همین دلیل بسیاری از پسران در دوران دبیرستان کار را بر ادامه تحصیل ترجیح می دهند و بر اساس آمار حدود 92 درصد شاغلین 15 تا 19 ساله را پسران تشکیل می دهند و هشت درصد باقیمانده ، دخترانی هستند که بیشتر در مشاغل فامیلی مشغول بکارند.
کارشناسان و فعالان این حوزه معتقدند که افزایش حضور زنان در بازار کار و در نتیجه بیکاری مردان به عنوان نان آور خانوده و ترس از رشد و آگاهی دختران و اعتراض به حقوق تبعیض آمیز پیش روی شان از دلایل اصلی تدوین چنین طرح هایی هستند.
یکی دیگر از استادان دانشگاه که نمی خواهد نامی از او برده شود در باره تلاش های تازه وزارت علوم برای بازگرداندن دختران به شهر خود می گوید:« بارها می بینیم که اخبار روی تقاضای مکرر دانشجویان دختر برای گرفتن انتقالی به محل سکونتشان تاکید می کنند اما هیچگاه به آمار زیاد تقاضای انتقالی پسرها برای بازگشت به شهر خود اشاره نمی شود. در پس این تفسیر نگاه سنتی و قیم مابانه به دخترموج می زند. ما همیشه علاوه بر اینکه دخترانمان را وابسته تربیت کرده ایم، قصد داریم تا آنها را وابسته نیز رشد دهیم و هرجا که می توانیم در زندگی خصوصی شان وارد شویم.»
او همچنین بر این باور است که پدیده بالارفتن سن ازدواج دختران و مسائلی از این قبیل یکی از دلایل سیاست گزاریهایی اینچنین از سوی دولت است. چرا که تصور آنها این است که خروج از خانه و رفتن به شهری دیگر یکی ازدلایل اصلی این امر است و به ترس و واهمه دختران برای مواجهه با ازدواج زیر چتر قوانین تبعیض آمیز اشاره ای ندارند.»
+ There are no comments
Add yours