روز یکشنبه، چهارم می، شهر سن خوزه و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر این شهر میزبان نشستی با خانم عبادی بود. در این نشست مسایلی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران و موارد نقض آن، تناقض یا توافق اسلام با حقوق بشر و فعالیت های فعالان این زمینه در ایران و خارج از ایران مورد بررسی قرار گرفت.
مراسم با خیر مقدم خانم پوران مهدیزاده به نمایندگی از جمعیت دفاع حقوق بشر کالیفرنیا آغاز شد. مهدیزاده هدف از تاسیس و فعالیت این سازمان را دفاع از حقوق انسانی نوع بشر در سراسر دنیا فارغ از نژاد، جنسیت، مذهب و ملیت تعریف کرد و به شرحی از فعالیت های گذشته و برنامه های آینده این سازمان از جمله کنفرانس سه روزه حقوق بشر در ماه ژوئن در شهر سن حوزه اشاره کرد.
سپس خانم فریده پورعبدلله یکی دیگر از اعضای این جمعیت، با اشاره دوباره به این نکته که این سازمان هیچگونه فعالیت حزبی و نگرش سیاسی ندارد و یک سازمان کاملاً غیرانتفاعی است که با کمک های مردمی و بدون هیچگونه دریافت دولتی به فعالیتهای اجتماعی مشغول است، به اهمیت فرهنگسازی در زمینه حقوق بشر در میان مردمی که همیشه زیر سلطه نوعی از دیکتاتوری بودند، پرداخت.
به گفته پورعبدلله، بزرگترین مانع تحقق حقوق بشر، نه موانع سیاسی که موانع فرهنگی ذهنیتی است که به زورگویی و تسلیم در برابر زورگویی خو گرفتهاند. سخنران بعدی مراسم خانم الهه انسانی، استاد دانشگاه ایالتی سن فرانسیسکو و فعال حقوق بشر بودکه با اشارهای گذرا به زندگینامه خانم شیرین عبادی، او را سمبل مقابله صلحآمیز در برابر خشونت نامید و از او برای سخنرانی به روی صحنه دعوت کرد.
خانم عبادی سخنانش را با مقدمهای در مورد چگونگی نوشتن منشور حقوق بشر بعد از جنگ جهانی دوم آغاز کرد و سپس با توضیحی در مورد نحوه کار و فعالیتش، خود را رها از هرگونه تعلق حزبی و جناحی و صرفاً فعال حقوق بشر نامید. صحبت وی با اشاره به تعابیر نادرست از دمکراسی در سیاست ادامه یافت: «درست است که دمکراسی به معنای حکومت اکثریت است، اما این داشتن رای اکثریت به حزب حاکم، مشروعیت زیر پا گذاشتن قانون یا زورگویی را نمیدهد. اگر در تاریخ نگاه کنیم خیلی از دیکتاتورها – مثل هیتلر- با انتخابات و رای اکثریت به حکومت رسیدند. برای همین است که رعایت حقوق بشر باید در راس کار حکومتها باشد.»
در ادامه وی با ذکر مشروعیتی که رای مردم در سال پنجاه و هشت به انقلاب ایران داد، بیان کرد: «این اکثریت به قدرت رسیده با رای مردم، حق ندارند هرطور بخواهند عمل کنند. بلکه باید چهارچوبی باشد که در آن چهارچوب فعالیت کنند. هیچ اکثریت به قدرت رسیدهای حق ندارد به نیمی از افراد جامعه بر اساس جنسیت ظلم کند. هیچ اکثریت به قدرت رسیدهای حق ندارد به بهانه ایدولوژی، مانع از ابراز عقیده دیگری شود و هیچ اکثریت به قدرت رسیدهای حق ندارد آزادیهای فردی افراد جامعه را محدود کند.»
پس از بیان این مقدمه و نیز اشاره ای به موارد مختلف نقض حقوق بشر در کشورهای دیگر از جمله چین و فرانسه و آمریکا، خانم عبادی به مواردی از نقض حقوق بشر و فعالیتهای که برای محدود کردن این موارد انجام شده، اشاره کرد.
وی آزادی بیان را یکی از اصلیترین ارکان حقوق بشر برشمرد و آن را نترسیدن افراد از بیان آنچه فکر میکنند، تعریف کرد. او گفت: «در ایران، بهاییان حق اظهار عقیده ندارند. قانون طوری است که اگر آنها در مورد مذهب و عقیدهشان راست بگویند کار دولتی نمیتوانند بگیرند یا نمیتوانند تحصیلات دانشگاهی داشته باشند.
در ایران، مطبوعات آزاد نیستند که اخبار مملکت را بگویند. کسی حق اعتراض به قانون اساسی را ندارد. هیات نظارت بر مطبوعات داریم. وزارت ارشاد بر نشر کتابها نظارت میکند. اگر هم وزارت ارشاد اجازه انتشار کتابی را بدهد چه بسا دادگاه انقلاب از نویسنده و ناشر شکایت کند. روز به روز بر تعداد نشریات و مجلات توقیف شده اضافه میشود و روزنامهنگاران بیشتری راهی زندان یا تبعید ناخواسته از ایران میشوند. اینها همه، سلب ابتداییترین آزادیهای فردی است.»
خانم عبادی در ادامه به بیان تفاوت بین قوانین تقریری و قوانین اجرایی پرداخت و گفت: «ایران در سال ۱۳۵۴ به میثاق بینالمللی حقوق مدنی- سیاسی و حقوق اقتصادی- اجتماعی پیوسته است. پایه این میثاق بر اساس عدم تبعیض در قانون است. ایران بعد از انقلاب نیز در این میثاق باقی مانده، اما ما میبینیم در کشوری که تعداد تحصیل کردههای زن بیشتر از مرد است برای ورود به دانشگاه تبعیض جنسیتی قرار میدهند، جان انسانها ارزش یکسانی ندارد و افراد بر اساس مذهبشان سنجیده میشوند.»
خانم عبادی در بخش بعدی سخنانش با تشکر از اعضای کمپین یک میلیون امضا که در سالن حاضر بودند؛ به معرفی این کمپین برای حضار پرداختند و آن را یکی از بهترین و مسالمتآمیزترین راهها برای آگاهی دادن به افراد جامعه اعلام گفت: «اما حکومت تحمل همین جزوههای کاغذی را ندارد و زنان را به جرم اقدام علیه امنیت ملی به زندان میاندازد. من در دفاع از یکی از این زنان در دادگاه گفتم که اگر زنی بگوید من هوو نمیخواهم، باعث میشود آمریکا به ایران حمله کند؟»
«دمکراسی، به معنای احترام به اراده آزاد مردم و فرهنگ و حرمت انسانی است. کسی که به اسم امنیت فرهنگی مخالف آزادی فردی میشود، بر خلاف اسلام عمل کرده، زیرا که اسلام تناقضی با دمکراسی ندارد. رسول اکرم هم وقتی به مدینه رفتند، با همه بیعت کردند اما اگر کسی هم با ایشان بیعت نکرده بود، میتوانست آزادانه در مدینه زندگی کند. ما در اسلام قوانین اولیه و ثانویه را داریم که با گذشت زمان تغییر میکنند. یک زمانی آمدند به من گفتند: تو که قاضی بودی این برخلاف اسلام بود و حتی حقوقی که گرفتی حرام است، باید بیایی پس بدهی. الان سه دهه گذشته و دیگر کسی آن حرفها را نمیزند. همیشه راهی برای تعبیر جدید وجود دارد. این همیشه در تاریخ اتفاق افتاده است. اسلام، دینی پویاست و ببینید چقدر قرائتهای متفاوت از آن وجود دارد، از اندونزی و مالزی گرفته تا عربستان یا مصر و ایران.»
وی در ادامه، مخالفت خود را با هرگونه تهدید یا حمله نظامی توسط آمریکا و همپیمانانش اعلام کرد و افزود که مردم ایران میدانند که راه دمکراسی یک شبه به مقصد نمیرسد و برای مبارزه صلحآمیز علیه خشونت جاری در قانون و بین مجریان قانون راه درازی در پیش دارند، اما در این راه به کمک هیچ نیروی خارجی احتیاج ندارند و هیچ بیقانونی در ایران توجیه حمله نظامی به ایران را نمیکند. این بخش از سخنان او با تشویق شدید حاضران در سالن همراه بود.
در ادامه نشست، خانم عبادی به سوالات چندی که از جانب حضار مطرح شده بود، پاسخ داد. وی در پاسخ به این سوال که آیا در ایران هم میتوانید در محافل عمومی همین حرفهایی را که اینجا زدید، بزنید و آیا خطری متوجه شما نیست؛ بیان کرد که مبنای صحبتهای من، قوانین ایران است و همواره بر اساس همان قوانین مدون در ایران حرف زدهام.
مشکل این است که نقض حقوق بشر در ایران قانونمند شده است. من نه تنها این حرفها را در محافل عمومی میزنم که ما هر سه ماه یک بار در کانون مدافعان حقوق بشر تمام موارد نقض قانون را تدوین میکنیم و آن را به مراجع ذیصلاح میفرستیم.
عبادی در پاسخ به این سوال که چطور می شود تصویری از اسلام داشت که با دمکراسی تطبیق پیدا کند، گفت: «اجازه دهید که من در ابتدا این نکته را ذکر کنم که به نظر من، حکومت باید از مذهب و ایدئولوژی جدا باشد.
تجربه حکومت کلیسا در قرون وسطی نشان داد که چقدر میتوان از اعتقاد مذهبی مردم سوءاستفاده سیاسی کرد. اما در شرایطی مثل ایران یا عربستان که حکومت با مذهب مخلوط شده است، آیا بایستی به این سرسپرد که دیگر هیچ کاری نباید کرد و این قوانین مذهبی را نمیتوان تغییر داد؟ اسلام را هم میتوان طوری تفسیر کرد که بهانه به دست کجاندیشان ندهیم.»
در ادامه فردی سوال کرد که استفاده از وسایل صلحآمیز چطور در جامعهای که با خشونت عجین شده و حکومت از خشونت و ارعاب برای سلطه اش استفاده میکند، میتواند موثر باشد؟ خانم عبادی در پاسخ گفت: «راه دشواری در پیش است، دشوار اما نه غیر ممکن. چرا که تجربه سالهای قبل نشان داده که اگر تغییری یک شبه بهوجود بیاد، به همان سرعت هم از بین میرود. آزادی بهایی دارد که ما باید آن را بپردازیم. ما باید برای این روشهای صلحآمیز، فرهنگ بسازیم و قدرش را بدانیم تا از دستش ندهیم.
یکی از حضار نیز سوال کرد که قدم بعدی در این کمپن یک میلیون امضا چیست و افراد خارج از ایران چطور میتوانند به آن کمک کنند؟ خانم عبادی گفت: «هدف اصلی این کمپین، در ابتدا اطلاعرسانی و بعد ایجاد یک تحول و جنبش برای اعتراض به قوانین تبیعضآمیز است. قدم بعدی این است که کارشناسان حقوقی این اولویتهایی را که جامعه مشخص کرده، بررسی کنند و به بازنویسی قوانین بپردازند.
ما میخواهیم کار حقوقی بکنیم و این قوانین را بازنویسی کنیم و تغییر دهیم و آن را به سطوح بیناللملی ببریم و نیز به پارلمان ایران بگویم که ببینید این قوانین چقدر مورد اعتراض مردم ایران است و باید یک فکری برایشان بکنید.
برای افراد نمیشود حکم واحد داد. هر کس باید ببیند خودش چطور میتواند کمک کند. یک نفر وقت دارد میتواند در مراسم شرکت کند. یک نفر وقت ندارد و بودجه دارد به یک نحو دیگر کمک می کند. یکی قلم دارد و مینویسد. هر کس میتواند با توجه به قابلیتها و تواناییهایش کاری کند.»
+ There are no comments
Add yours