نامه مادر ساجده کیانوش راد : اگر قدرت داشتند، ترا نمی گرفتند/۵ سال حبس تعلیقی برای دکتر مریم عباسی نژاد

19 آذر 1389

نامه مادر ساجده کیانوش راد : اگر قدرت داشتند، ترا نمی گرفتند

جرس: مادر ساجده کیانوش راد پس از دوازده روز بی خبری دل نوشته ای را خطاب به دختر دربندش نوشت. او در این نامه نوشت: ” نگران نباش! آنها اگرقدرت داشتند،به سراغ تو و صدها جوان پاک و معصوم و بیگناه که حداکثر جرمشان قبول نداشتن روند حاکم فعلی است نمی آمدند. آنها خود می دانند که ضعیف هستند و برای همین شب و روز ادای قدرتمندان را در می آورند و با ارعاب و تهدید می خواهند مخالفان قانونی خود را خفه کنند یا به سازش و تسلیم وادارند.”

به گزارش کلمه، در حالی که بیش از دوازده روز از بازداشت ساجده کیانوش راد، دختر دکتر کیانوش راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی می‌گذرد، تاکنون وی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانواده‌اش نشده است.

ساجده کیانوش‌راد در پی هجوم نیروهای امنیتی در منزل خود همراه همسرش بازداشت و سپس به زندان اوین منتقل شد. همسر او بهروز شاهرخ‌نیا مدتی پس از بازداشت، آزاد شد. در حالی تاکنون ساجده کیانوش راد موفق به تماس با خانواده خود نشده است که پیش از این دادستان اعلام کرده بود که متهمین باید بیست و چهار ساعت پس از بازداشت حق این را داشته باشند که با خانواده خود تماس بگیرند.خانواده کیانوش‌راد نگران وضعیت جسمانی دخترشان هستند. وی با توجه به بیماری که دارد تحت نظر پزشک بوده و باید به طور مرتب دارو مصرف کند.

به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:

به نام خدای منتقم

امام صادق :خدایا به آن کس که عقل دادی چه ندادی ، و به آن کس که عقل ندادی چه دادی؟

خداوندا

چشم و گوش سران اصلی فتنه بسته شده است تا حقایق را نبینند و درراه باطل خویش تا نابودی پیش روند.امروز سران اصلی فتنه که جوانان این مرزو بوم را فتنه گر می خوانند خود دریافته اند که هر روز بیش از پیش مردم را از دست می دهند.و حتی نمی توانند طرفداران خود را نیز قانع کنند.

آنها فکر می کنند قدرت دنیایی و پوشالی آنها ماندنی است و چه زشت که با دین ، قدرت خویش را توجیه می کنند ،
بله!آنها دادگاه دارند ، اسلحه دارند،زندان دارند ، پول دارند،تلویزیون دولتی ، رسانه دولتی ، مسجد دولتی و حسینیه دولتی ، هییت عزاداری دولتی و…..دارند ، اما خوب می دانند که دلهای مردم را از دست داده اند و این در حالی است که روشنفکران و تحصیل کردگان ، دانشجویان،بازاریان متدین و روحانیون غیر حکومتی از آنها تبری می جویند. روحانیون آزاده ای که دینشان را به نام و نان دنیا نفروخته اند و در اوج مظلومیت و فشارها،از دین خدا و مردم و عدالت و آزادی دفاع می کنند.

ساجده جان!

نگران نباش! آنها اگرقدرت داشتند،به سراغ تو و صدها جوان پاک و معصوم و بیگناه که حداکثر جرمشان قبول نداشتن روند حاکم فعلی است نمی آمدند. آنها خود می دانند که ضعیف هستند و برای همین شب و روز ادای قدرتمندان را در می آورند و با ارعاب و تهدید می خواهند مخالفان قانونی خود را خفه کنند یا به سازش و تسلیم وادارند.
آنها در اوج گریز از قانون و انجام اقدامات فراقانونی و تضییع حقوق مردم و به ویژه زندانیان سیاسی بی گناه و خانواده های مظلوم آن ها، مدعی هستند که در آزادترین و قانونمند ترین و عادلانه ترین کشوردنیا زندگی می کنیم و جالب آن که ، سخن دروغ خویش را بارها تکرار می کنند و هر روز از بنگاه سخن پراکنی دولتی آن را فریاد می زنند در حالی که دیگر اعضای خانواده شان نیز تأییدشان نمی کنند چه رسد به مردم آگاه و فهیم کشورمان و آزادگان دنیا.
ساجده جان!

تو در گذشته علاقه ای به فعالیت های سیاسی نداشتی، اما آنها تو و من را، و هزاران جوان و خانواده های دیگر را به سیاست کشاندند و راه آزادی خواهی را نشانمان دادند.

ساجده جان !

نگران نباش! حق پیروزو باطل از بین رفتنی است .

ساجده جان!

دلبندم،عزیزتر از جانم ،دلم برای نگاه معصومت، خنده هایت، سرزندگی و نشاطت متبلور در وجودت تنگ شده است .
ساجده جان!

دلم سخت گرفته است ،امروز کتاب پس از شهادت شریعتی را می خواندم،بر افروخته، اما شاداب شدم و به حقانیت راه جوانان پاک و سبز این سرزمین و راه حسینی آنها امیدوارتر شدم ، ولی دلم برای کسانی می سوزد که به نام دین و مصلحت به هر ذلتی تن می دهند تا زنده بمانند و به نام و نانی برسند،آنها مرده های خاموش و پلیدان تاریخند.
و خطاب به تمامی عافیت اندیشانی که حقیقت را می بینند اما آنرا فدای مصلحت نموده و سکوت کرده اند ،از زبان شریعتی می گویم:

وقتی در صحنه حق و باطل نیستی ، وقتی که شاهد عصر خودت نیستی،هر کجا می خواهی باش چه به نماز ایستاده باشی ، وچه به شراب بنشسته باشی،هر دو یکی است.

ساجده جان!

دوازده روز گذشته است واجازه ی شنیدن صدایت را به من نداده اند.آنها چه فکر می کنند؟ مگر تو و صدها جوان امثال تو چه کرده اید؟چرا اتهامات شما را نمی گویند تا مردم قضاوت کنند؟که چه کسی حقیقت را می گوید؟آیا شرکت در جلسه ی قرآن خانواده های زندانیان سیاسی هم جرم است،که تو را به آن دلیل دستگیر کرده اند؟

ساجده جان!

آنها همه چیز دارند اما خدا را ندارند و ما خدا را داریم واز همه چیز بی نیازیم. ما آنها را که کاشانه خوشبختی تو را در عنفوان جوانی به تاراج برده اند و همسرت را سرگردان و آشفته حال و ما را پریشان و مضطرب و بی خبر از تو نگاه داشته اند، به خدا و روز جزایش می سپاریم.

درود خدا بر حقیقت طلبان و صالحان و نفرین خدا بر ستمگران باد.

۵ سال حبس تعلیقی برای دکتر مریم عباسی نژاد

دکتر مریم عباسی نژاد عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران که دراردیبهشت ماه امسال بازداشت و پس از ۸ روز آزاد شد به تازگی حکم خود را دریافت کرده است.

به گزارش تحول سبز، در متن حکم وی آمده است:

«نظر به اینکه انجمن اسلامی دانشگاه تهران از جمله هدایت‌گران فتنه سبز بوده و متهم ضمن عضویت، رابط اصلی انجمن اسلامی با دفتر خاتمی و دعوت کننده آنان برای تحریک جوانان و ایجاد موج در گسترش فتنه بوده است، اتهام انتسابی از نظر داد گاه وارد تشخیصداده شد و به اتهام اجتماع و تبانی با هدف اقدام مجرمانه علیه امنیت ملی کشور، به سه سال حبس تعزیری محکوم گردید.»

حکم وی در دادگاه تجدید نظر به ۵ سال حبس تعلیقی تبدیل شد.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours