دلنوشته سمیرا خسروانی برای خواهر روزنامه نگارش: زودتر برگرد

5 دی 1389

کانون زنان ایرانی: بیش از پنجاه روز از بازداشت نازنین خسروانی ، روزنامه نگار زندانی می گذرد . اما همچنان خانواده او از وی بی خبرند و موفق نشده اند با او ملاقات کنند . نازنین در طول مدت بازداشتش در سلول انفرادی بوده و هیچ تماسی با خانواده نداشته است . نازنین با روزنامه های اصلاح طلب نوروز ، شرق ، سرمایه و .. همکاری داشته است . سمیرا خسروانی خواهر کوچک نازنین در پنجاه و ششمین روز بازداشت او از دلتنگی هایش می نویسد :

سمیرا خسروانی

حالمان خوب نیست نازنین این روزها بدون تو . گفتی به این دنیا آمدی تا نگهبان من باشی و الان نزدیک به 2 ماه شد که من شب ها و روزها بدون تو و با فکر برگشتن و در آغوش کشیدن تو چشمانم را می بندم.

یادت که نرفته؟وقت هایی که توی خودت بودی و می رفتی به اتاق و در را می بستی روی تنهایی هایت و من می آمدم در را باز می کردم می آمدم توی اتاق و چیزی می گفتم وتو می زدی زیر خنده و همه ماجرا تمام می شد. در را می بستی ولی تو هیچ وقت هیچ دری را قفل نمی کردی… لابد می دانستی که حکمت درها گشودن آنهاست وگرنه جای همه درها، دیوار می ساختند… حالا رفته ای پشت هزار درِ آهنی و پاسخ نمی دهی به پاکوبیدن اشک آلود ما، پشت اینهمه دیوار… بغض که راه گلویت را نگرفته خواهرکم؟ یادت نرفته که من خواهر کوچک توهستم و تو صاحب خواهرانه ترین آغوش زمین؟ در را باز کن نازنین!

پنجاه و شش روز نبودنت، نبوسیدنت، به آغوش نکشیدنت را باور ندارم باید چند هزار سال تو را در آغوش بگیرم که جبران کند یک لحظه اش را؟؟؟ اصلا حساب این روزها و این شب ها را داری؟ خط می کشی روی دیوارهای سیمانی تا بدانی چند روز شده که نیستی؟ هیچ می دانی هر ثانیه این روزها، چند قرن گذشته بر ما؟؟ چه می خواهند از جان تو دیوارها، که رهایت نمی کنند؟؟؟

ما حالمان خوب نیست، اما سرمان را بالا می گیریم و بغضمان را فرو می دهیم و منتظر می مانیم تا بیایی و بیایم توی اتاق و چیزی بگویم و بزنی زیر خنده و همه چیز تمام شود… همه ماجراهای پر از درد این روزها نازنینم نگران گلدان هایت نباش… حواسمان به آنها هست.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours