گفتگو با همسر نسرین ستوده و همسر مهدیه گلرو

26 دی 1389

رضا خندان: درخواست تجدید نظر کلی و واقعی در پرونده نسرین ستوده را داریم

کلمه: نسرین ستوده ، وکیل دادگستری چند روز قبل به یازده سال حبس، بیست سال محرومیت از حرفه وکالت و بیست
سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد . حکمی که به عقیده بسیاری از فعالان اجتماعی مدنی و کارشناسان حقوقی حکمی بسیار ناعادلانه و سنگین است . نسرین ستوده از طریق همسرش رضا خندان در جریان این حکم قرار گرفته است . همسر وی تاکید می کند که بازجوهای نسرین پیش از برگزاری دادگاه به او گفته بودند که ده سال حبس در انتظارت است و با کیفر خواستی سنگین اشد مجازات را برای وی در نظر گرفتند .

خبرنگار کلمه، درباره آخرین وضعیت نسرین ستوده و همچنین وضعیت روحی فرزندان کوچکش با رضا خندان همسر وی گفتگویی انجام داده است:

آقای خندان !آخرین تماس تلفنی یا ملاقات حضوری شما با خانم ستوده چه زمانی بوده است ؟آیا بعد از ابلاغ حکم خانم ستوده وی را ملاقات کرده اید ؟

آخرین ملاقات کابینی ما با همسرم پنجشنبه هفته گذشته بود و دوشنبه گذشته نیز آخرین تماس تلفنی بود که او با من داشت.

خانم ستوده در جریان حکم صادر شده توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب قرار گرفته اند ؟

پنجشنبه گذشته که ما او را کابینی ملاقات کردیم هنوز خودمان هم در جریان حکم نبودیم، اما در تماس تلفنی دوشنبه مان من حکم صادر شده را به خانم ستوده گفتم و ایشان هم این گونه در جریان قرار گرفت .

مگر برای ابلاغ حکم ایشان را به دادگاه نبردند که شما حکم را به ایشان اطلاع دادید ؟چون معمولا اول خود زندانی را در جریان حکم صادر شده قرار می دهند ؟آیا ایشان با وکلایشان هنوز هم هیچ ارتباطی ندارد ؟

متاسفانه نسرین فقط یک بار قبل از جلسات دادگاه وکلایش را ملاقات کرد و دفعه دوم هم در دادگاه آنها را دید .در نتیجه معمولا در تماسهای تلفنی کوتاهی که هفتگی با من دارند اگر خبری باشد به ایشان منتقل می کنم . تا آن زمان هم که من با او صحبت کردم حکم به او ابلاغ نشده بود و همین طور که می گویید این روال معمولی هم درباره او اجرا نشد.نسرین نه تنها با وکلایش دیدارندارد که حتی قلم و کاغذ هم در اختیارش قرار نمی دهند که بتواند یادداشتی بنویسد . الان باید لایحه دفاعیه اش برای تجدید نظر خواهی آماده شود و با توجه به اینکه نسرین خودش وکیل است شاید بخواهد در دفاع از خودش یادداشتهایی بنویسد، که با توجه به نبودن کاغذ و قلم و امکان ارتباط حضوری با ما و وکلایش از این حق هم محروم شده است .از طرفی نسرین موکلان و پرونده هایی داشتند که الان نیمه تمام رها شده اند و لازم است درباره هر یک به ما اطلاعی بدهند اما از حق نوشتن یک یادداشت کوتاه برای ما نیز محروم است .

واکنش خانم ستوده نسبت به حکم شان چه بود ؟یعنی می خوام بدانم با شنیدن این حکم واقعا سنگین متعجب شدند یا خیر ؟

نسرین با شنیدن حکم بسیار متاسف شد .اما با توجه به اینکه قبل از صدور حکم، از طرف بازجوها هم این حکم را شنیده بود یعنی به او گفته بودند که چنین حکمی برایش در نظر گرفته اند ،خیلی برایش تازگی نداشت . نسرین واقعا با روحیه است .

هنوز هم در سلول انفرادی به سر می برد ؟

نه .بعد از دادگاه در سلولی با یک زندانی غیر سیاسی نگهداری می شود . گاهی برایش کتاب می بریم و این گونه سعی می کند خودش را مشغول نگه دارد .اما به هر حال این حکم او را هم تحت تاثیر قرار داد.

شما ضمن صحبت هایتان گفتید که خانم ستوده قبل از جلسه دادگاه هم تقریبا حکمش را می دانست یعنی منظورتان این است که مانند نمونه های مشابه دیگر باز هم بازجوها بوده اند که حکم داده اند و نه قاضی ! و در واقع دادگاه فقط جلسه ای صوری بوده است ؟

بله . در بازجویی ها چند بار به همسرم گفته بودند “نمی گذاریم کمتر از ده سال زندان برایت حکم صادر شود یا اینکه “حکمی حدود ده سال زندان در انتظارت است ” و در نهایت در کیفرخواست هم برای ایشان اشد مجازات را خواستار شده بودند که جمع حداکثر مدت زمان حبس برای اتهامات همان یازده سال می شد . یعنی به همه اتهامات اشد مجازات را داده بودند .

آقای خندان می خواهم بدانم اتهامات خانم ستوده که به دنبال آن حکم یازده سال زندان و بیست سال ممنوعیت از وکالت و خروج از ایران را برای شان گرفتند چه مواردی بوده است ؟ آیا درست است که پنج سال از حکم همسرتان آن گونه که در سایتهای خبری مطرح شده مربوط به عدم رعایت حجاب است ؟

من واقعا امیدوار بودم در این مورد اطلاع رسانی درستی صورت بگیرد . نکته ای را باید همین جا توضیح بدهم و خواهش کنم شما در انتقال آن بکوشید این است که متاسفانه روزی یک خبرنگار طی تماس با من این مطلب را به اشتباه متوجه شد و در وب سایتشان که مربوط به مسائل حقوق بشر در ایران است، منتشر کرد .اصلا دادگاه خانم ستوده در مورد “حجاب “عقب افتاده و هنوز برگزار نشده است . این یازده سال زندان هیچ ارتباطی به مساله حجاب ندارد و پنج سال آن مربوط به اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبانی ، یک سال برای تبلیغ علیه نظام و پنج سال آن هم برای عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر است . تا جایی هم که من می دانم برای مساله حجاب احتمالا اگر قرار باشد حکمی صادر شود به صورت جریمه نقدی است .چون در قانون برای عدم رعایت حجاب اصلا حکم زندان پیش بینی نشده است .

آقای خندان آیا فرزندان تان در جریان حکم مادرشان قرار گرفته اند ؟

پسرم که سه ساله است و اصلا نمی تواند مفهوم زندان و حکم را بفهمد و فقط در این حد می داند که مشکلی پیش آمده و مادرش پیش ما نیست . البته این مساله بر او اثر بسیار بدی داشته و واقعا این روزها به سختی دوری از مادرش را تحمل می کند . اما دخترم چون بزرگتر است یعنی یازده سال دارد، می داند چه مسائلی رخ داده و در جریان حکم هم قرار گرفته و بسیار هم ناراحت است . وقتی حکم مادرش را شنید واقعا افسرده شد . وضعیت روحی بچه ها این روزها بزرگترین دغدغه من است و با تمام وجود و با کمک مشاور تلاش می کنم کمترین آسیب را از نبود مادرشان و شرایط خاصی که بر زندگی ما حاکم شده ببینند . تلاش می کنم شرایط خانه را عادی نگهدارم اما واقعا هیچ چیز جای مادر را برای بچه ها پر نمی کند .

برنامه شما و وکلای خانم ستوده در مقابل این حکم چیست ؟

با توجه به اینکه الان در مرحله ای به سر می بریم که باید لایحه تجدید نظر را تسلیم کنیم تمام نیرو و انرژی مان را بر این مرحله خواهیم گذاشت، اما اگر نتیجه دادگاه تجدید نظر هم به همین شکل باشد با نظر وکلای ایشان اقداماتی خواهیم کرد . این حکم بسیار نا عادلانه است و کم کردن دو سال یا سه سال از مدت زندان هم برای مان کافی نیست . ما انتظار یک تجدید نظر کلی و واقعی را در پرونده نسرین داریم .

و کلام آخر ؟

امیدوارم دادگاه تجدید نظر پرونده را واقعا مورد تجدید نظر قرار دهد .همسرم نه تنها مجرم نیست بلکه باید از او به خاطر همه خدماتش در زمینه کمک به حقوق زندانیان و کودکان تقدیر هم بشود . خانم ستوده سالها عمر و زندگی اش را برای خدمت گذاشته و انتظارمان این است که این حکم تغییر کند تا نسرین بتواند دوباره به نزد فرزندانش بازگردد.

همسر مهدیه گلرو: فشارها هیچ تاثیری بر دیدگاه ها و مواضع زندانیان ندارد

جرس: مهدیه گلرو ماه هاست که به همراه پانزده زندانی سیاسی دیگر در شرایط قرنطینه ، بدون حق استفاده از تماس تلفنی و مرخصی، نگهداری می شود و این در حالیست که همچنان ممنوع الملاقات می باشد. سه روز پیش خانواده های بهاره هدایت و مهدیه گلرو برای ملاقات آنان به زندان مراجعه کردند اما از ملاقات این دو فعال دانشجویی جلوگیری بعمل آمده و به گفته امین احمدیان همسر بهاره هدایت مسئولین زندان گفته اند ملاقات هفته ی گذشته بر اثر ناهماهنگی مسئولان زندان انجام شده و این دو همچنان به دستور مقامات دادستانی اجازه ملاقات ندارند.

وحید لعلی پور همسر مهدیه گلرو در این خصوص می گوید: ” ما متاسفانه اصلا نمی دانیم مرجع رسیدگی کننده چه کسی است؟ نمی دانیم چه کسی دستور ممنوع الملاقاتی و ممنوع التلفنی و انتقالشان به بند متادون را داده است؟ مشکل این است که مشخص نیست پشت این قضایا چه کسانی هستند؟ و ما اساسا نمی دانیم برای پیگیری باید با چه کسی صحبت کنیم؟” گفتنی است بهاره هدایت و مهدیه گلرو در بدترین شرایط در بند متادوان نگهداری می شوند و طی هفته های گذشته مجددا تفهیم اتهام شده اند. مهدیه گلرو فعال دانشجویی و از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل در نامه ای بمناسبت 22 خرداد از اوین چنین نوشته بود: “ما تلاش کردیم، هر چند به دانشگاه بازنگشتیم اما اوین را دانشگاه کردیم؛ شما نیز تلاش کنید؛ که انسان تنها به تلاش و امید زنده است.” به همین مناسبت “جرس” با وحید لعلی پور همسر مهدیه گلرو در خصوص آخرین وضعیت همسرش به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:

آقای لعلی پور آخرین باری که با همسرتان ملاقات داشتید چه زمانی بوده است؟

بعد از سه هفته ممنوع الملاقات بودن نهایتا هفته پیش ایشان را ملاقات کردم که گویا این ملاقات هم با ناهماهنگی مسئولین زندان با دادستان بوده است چون آنگونه که ما متوجه شدیم اصلا قرار نبوده ملاقاتی داده شود.

این ملاقات کابینی بود یا حضوری؟

کابینی بود، ما از آغاز سال 1389 تاکنون دو بار بیشتر ملاقات حضوری نداشتیم و ملاقات های هفتگی هم کابینی بوده است. الان وضعیت را چنان کرده اند که همین ملاقات کابینی را هم بدهند ممنون می شویم.

آیا همچنان ممنوع التلفن هستند؟

در حقیقت کلیه زندانیان زن سیاسی در اوین ممنوع التلفن هستند و در بند متادون نگهداری می شوند که یک بند سی متری است که نه حق هواخوری دارند نه حق تلفن و به نوعی کاملا ایزوله شده اند.

علت اینکه این هفته موفق به ملاقات هفتگی همسرتان نشدید چه بوده است؟

ایشان همچنان ممنوع الملاقات هستند و هفته پیش هم ما فکر می کردیم مسئله حل شده اما وقتی که برای ملاقات مراجعه کردیم و منتظر ملاقات بودیم که مهدیه و دو زندانی دیگر رابیاورند، آنها را نیاوردند.

علت آن را توضیح ندادند؟

گفتند نامه از طرف دادستانی آمده که مهدیه و بهاره هدایت ممنوع الملاقات هستند. و حتی رئیس بند زندان گفت اینها مانعی برای ملاقات ندارند اما چون نامه از طرف دادستانی آمده این دو نفر نمی توانند ملاقات داشته باشند. البته این نامه را به ما نشان ندادند و هیچکسی هم به سوالات ما جوابی نداد. ما متاسفانه اصلا نمی دانیم مرجع رسیدگی کننده چه کسی است؟ نمی دانیم چه کسی دستور ممنوع الملاقاتی و ممنوع التلفنی و انتقالشان به بند متادون را داده است؟ مشکل این است که مشخص نیست پشت این قضایا چه کسانی هستند؟ ما اساسا نمی دانیم برای پیگیری باید با چه کسی صحبت کنیم؟

در ملاقات هفته پیش وضعیت جسمی و روحی مهدیه چطور بود؟

از نظر روحی که بسیار خوب هستند اما از نظر جسمی شرایط مناسبی ندارد. الان یکسال است که مشکل عفونت روده را دارد و یک ناراحتی دیگر هم جدیدا پیدا کرده و آن غلظت بالای خون است که چندین بار هم به بهداری اوین مراجعه کرده و دکتر گفته است که غلظت خونش بالاست. خوب همانطور که می دانید دکترهای بهداری اوین در حدی نیستند که بتوانند بیماری هایی که نیاز به متخصص دارد را درمان کنند. معمولا برای اینگونه بیماری ها به زندانی مرخصی داده می شود تا در بیرون از زندان تحت درمان متخصص قرار گیرد.

شما تاکنون موفق به ملاقات دادستان شده اید؟

ما چندین بار به دادستانی مراجعه کردیم هرچند ایشان اجازه ملاقات ندادند اما در درخواست هایمان برای ایشان توضیح دادیم که برای مداوا حداقل یکهفته مرخصی را که می توانند داشته باشند اما متاسفانه هیچگونه همکاری نکردند. دو هفته پیش هم که من مجددا مراجعه کردم شخص جدیدی بعنوان نماینده دادستان آنجا بود که البته رفتار مناسبی داشت اما از هیچ چیزی اطلاع نداشت. الان حدود چهار صد روز است که مهدیه بدون مرخصی در زندان هست در صورتی که طبق قانون زندان حق استفاده از مرخصی را باید داشته باشد و حتی شامل استفاده از آزادی مشروط هم هست اما خوب همکاری نمی شود.

روز هفتم دی ماه هم گویا خانم مهدیه گلرو تفهیم اتهام مجدد شدند می توانید در این خصوص توضیح بفرمایید؟

بازپرسی دادسرای اوین پرونده جدیدی را برای ایشان باز کردند که این پرونده در ارتباط با نامه هایی است که مهدیه و چند نفر دیگر از ابتدای بازداشتشان به بیرون از زندان داده بودند. که با عنوان تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام و تبانی تفهیم اتهام شده اند که این جای سوال است که این تفهیم اتهام آیا وجه قانونی دارد؟ چطور یک زندانی که در بند است می تواند تبانی داشته باشد؟ نسبت به چه چیزی می خواهد تبانی کند؟ و وقتی در جمع عموم حضور ندارد چطور می تواند تشویش اذهان عمومی کند؟ البته به نظر می رسد این ممنوع الملاقاتی ها هم مربوط به همین تفهیم اتهامات جدید باشد. می خواهند از این طریق به این زندانیان و خانواده هایشان فشار وارد کنند و آنها را از نظر عاطفی تحت فشار قرار دهند.

به نظر شما با این فشارها زندانیان سیاسی از مواضع خود دست برخواهند داشت؟

اینها از طریق این فشارهای ناجوانمردانه به زندانیان سیاسی و خانواده هایشان می خواهند زندانیان را وادار به تکذیب بیانیه ها و نامه ها یشان کنند که اثری نخواهد داشت. من نمی دانم چه کسانی پشت این قضیه هستند که فکر می کنند با تکذیب این نامه ها می توانند سودی ببرند، در حالی که به شدت در اشتباه هستند چون زندانیان سیاسی نظرات و تفکراتی دارند که این فشارها هیچ تاثیری بر دیدگاه ها و مواضع آنها ندارد. امیدوارم یک تغییر رویه ای صورت گیرد چون این فشارها باعث خبرسازی می شود و فضا را ملتهب می کند و تنها کسانی هم که ضرر می کنند خود مسببان این مسائل خواهند بود.

در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید؟

فقط می خواهم به مسئولین قضایی بگویم که این رویه ای را که در پیش گرفته اید اشتباه است و هیچ فایده ای ندارد. این گونه برخوردها و تصمیمات نه عادلانه و نه جوانمردانه و نه انسانی است زیرا یک زندانی حتی اگر قتل هم کرده باشد خانواده اش را تنبیه نمی کنند و حتی یک اعدامی تا هفته آخر اعدامش هم حق استفاده از ملاقات را دارد. اما متاسفانه برخوردی که با زندانیان سیاسی ما صورت می گیرد طبق قوانین زندان قابل قبول نیست و گویا از نظر آقایان اینها جرمشان از یک قاتل هم بالاتر است که اینطور با آنها رفتار می شود.

با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours