مدرسه فمینیستی : در مبارزات انتخاباتی سال گذشته اولین تصویر منتشر شده از نامزد انتخاباتی سال 88 کسی بود که دست در دست همسرش در صحنهی رقابتهای انتخاباتی حضور پیدا کرد. از همان زمان ، مشارکت مستقل زنان در جنبش سیاسی اجتماعی و در فضای انتخاباتی محکمتر از گذشته کلید خورد، چرا که این بار همسران نامزدهای انتخاباتی در کنار همسرشان نقشی همتراز و برابر را در بسط و گسترش فعالیتهایشان ایفا کردند . با اتفاقاتی که بعد ازانتخابات ریاست جمهوری سال گذشته رخ داد و با حضور جنبش سبز به عنوان جنبشی فعال و مسالمت جو، متاسفانه فضاهای اجتماعی و مدنی کشورمان هر روز با سرکوب بیشتری همراه شده است . در طول یک سال و نیم گذشته و در حالی که به دومین سالگرد انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری نزدیک می شویم، بخش وسیعی از دستگاه حاکم به سرکوب ، دستگیری و ارعاب معترضان به نتایج انتخابات و حذف شدید جناحهای منتقد ادامه داده است.
در طول این مدت شاهد حوادث تلخ و برخوردهای غیرقانونی و نیز اجرای احکام ناعادلانه ی حبس و زندان هم بوده ایم ،اما در این میان دو تن ازکاندیدهای معترض به نتیجهی انتخابات دوش به دوش همسران خود با جریان مردم همراه شدند و توانستند نقش مهمی در رهبری این مبارزات داشته باشند. بسیاری از فعالان جنبش مستقل زنان هم در طول این مدت شاهد سرکوب و خشونت هیئت حاکمه بوده اند چرا که بسیاری از آنان پا به پای مردان (و در بعضی موارد حتی با تعداد بیشتری) بازداشت شده اند و یا در حال گذراندن دوران محکومیت ناعادلانه ی خود می باشند ،اما نکته ی مهم دیگر در این جنبش اعتراضی برای اولین بار حضور زنانی بوده است که در طول مبارزات انتخاباتی در کنار شوهران خود و حتی در بعضی از موارد جلوتر از آنها حرکت کرده اند ، با اینکه قوانین ایران تنها به مردان اجازه می دهد که نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوند ،اما در طول مبارزات انتخاباتی سال گذشته کسانی چون خانم زهرا رهنورد بودند که در این مبارزات سهم مساوی در شکل دهی اعتراضات و رقابتهای انتخاباتی بر عهده داشتند .
خانم رهنورد را می توان به عنوان یکی از اولین زنانی دانست که بعد از انقلاب در مبارزات انتخاباتی سال اخیر، وزن و سهمی مساوی در کنار همسرخود داشته است . ایشان از زمان پیش از انتخابات ، دربسیاری از نشستهای مربوط به رقابتهای انتخاباتی شرکت کردند و در عین حال بعد از انتخابات و در حمایت از اعتراضات مردم از همان ابتدا با صدور بیانیه همراه با همسر خود در کنار مردم، اعتراض خود را به نتایج انتخابات و نسبت به رفتارهای غیرقانونی دولت با مخالفان را نشان دادند؛ و بعد از آن با شرکت در نشستهایی همچون «همگرایی سبز جنبش زنان» که شامل ائتلاف فعالان زنان از گروههای مختلف مذهبی، سکولار و خط مشی های متفاوت سیاسی و فکری بودند نقش بسزایی در پیوند جنبش زنان با جنبش دموکراسی خواهی مردم ؛ یعنی جنبش سبز ، داشتند .
با اینکه بسیاری از فعالان زنان دستگیر و بازداشت شده بودند و یا از طرف نهادهای امنیتی تهدید می شدند ، با این حال خانم رهنورد ضمن حمایت خود از مبارزات زنان، و با حضور در همگرایی سبز حنبش زنان، در همبستگی و پیوند میان دو جنبش اجتماعی ایران، بسیار تعیین کننده بودند و با صدور بیانیه در کنار مهندس موسوی و با تاکید بر موضوعات زنان در بسیاری از موارد از جنبش زنان و جنبش های آزادی خواهی مردم حمایت خود را با حفظ هویت مستقل ادامه دادند .
مبارزات رهنورد و موسوی در کنار مهدی کروبی و همسرش در طول یک سال گذشته و با ارتباط با جریانهای مختلف همچون دانشجویی ، زنان ، کارگری و دیگر جنبش ها، هر چند با اُفت و خیز اما به نحو تاثیرگذاری ادامه داشته است . بیانیههای مختلف خانم رهنورد در طول یک سال گذشته با تاکید بر موضوع زنان نقطه ی عطفی میان دو جنبش محسوب میشود . خانم فاطمه کروبی هم همچون دکتر زهرا رهنورد که سمت هایی چون دبیر کل مجمع اسلامی بانوان و مدیر مسئول مجله ی ایران دخت را برعهده داشته است نیز در کنار آقای کروبی در بسیاری از موارد حامی اعتراضات مردمی بوده است . فاطمه کروبی هم با نوشتن نامه های متفاوت به دادستان و طی مصاحبه های مختلف به شرایط موجود برای خود و خانواده شان اعتراض کرده اند . روند اعتراضی هر دوی این زنان به عنوان کسانی که در کنار همسران خود به صورت برابر به جنبش اعتراضی و حق طلبانه خود ادامه داده اند توانسته است قشرهای مختلفی از زنان را با این جنبش اعتراضی پیوند دهد و آنها را به صورتی فعال در کنار هم نگاه دارد . بسیاری از زنانی که با نوشتن نامه به همسران خود و یا مادران به دختران خود، مدل جدیدی را از اعتراضات بدون خشونت ایجاد کرده اند. گرچه که اکثر آنها با برخوردهای شدیدی از جانب حاکمیت همراه شده اند .
دولت حاکم هم که به اهمیت حضور این زنان در اعتراضات بعد از انتخابات پی برد به انواع مختلف و از یک سال و نیم گذشته سعی در وارد کردن فشار بر خانوادهی این دو معترض انتخاباتی داشته است ،به نحوی از ارتباط میان گروههای مختلف زنان با دکتر رهنورد جلوگیری کند تا بتواند در مقابل حرکتهای اعتراضی جنبش زنان به همراه جنبش سبز بایستد. در طول یک سال گذشته در سایتهای مختلف دولتی به انواع مختلف نمونه ای از گسترش ادبیاتی را دیده ایم که سعی در تخریب شخصیت های این دو فعال به خصوص از طریق اتهاماتی چون جانبداری از فمینیست ها و یا اتهامات بی اساس دیگری داشته است . سایتهایی چون جهان نیوز ، خبرگزاری فارس، و رجا نیوز که با به کار بردن ادبیاتی نادرست و توهین آمیز، خانواده و به خصوص شخص رهنورد را نشانه گرفته بودند .
اما فشارهای دولتی بر زهرا رهنورد و فاطمه کروبی نه تنها به همسران شان محدود نشد ، بلکه اعضای خانواده های آنها را هم در برگرفت و این بار با شایعه پراکنی به دختر آقای موسوی یعنی نرگس موسوی و ایراد به حجاب او، وارد فاز جدیدی شد . از سوی دیگر ، بسیاری از فعالان زنان که در نشستها و همگراییها حضور یافته بودند و به جانبداری از خانم رهنورد پرداخته بودند نیز به دفعات توسط نیروهای امنیتی احضار و تهدید شدند و حتا برای برخی از آنان پرونده قضایی تشکیل دادند.
حلقهی فشار بر این فعال حقوق زنان و جنبش سبز اولین بار با منزوی کردن او از سایر فعالان جنبش زنان کلید خورد . به این ترتیب حاکمیت که به اهمیت نفوذ رهنورد در فعالیت زنان داخل ایران و پیوند آنها با جنبش سبز و ترس از همگرایی این دو جنبش پی پرده بود با این روش سعی در غیرمتمرکز کردن نیروهای جنبش زنان از جنبش سبز داشت که به واسطهی حضور کسانی چون رهنورد به خوبی به هم پیوند خورده بودند . همهی این اتهامات که به خصوص از مجرای مبارزات زنان صورت می گرفت برای کمرنگ کردن حضور این دو در اعتراضات بعد از انتخابات بود، چرا که خانم رهنورد به خاطر نفوذی که میان دانشجویان و همینطور فعالان حقوق زنان داشتند بسیاری از فعالان داخل را تشویق کرد تا با هر فکر و عقیده ای در کنار هم متحد شده و علیه بی عدالتی های حاکم صدای اعتراض شان را رساتر کنند . آخرین بیانیه خانم رهنورد نشان از توجه ایشان به مسائل زنان جهان و به ویژه جلب کردن توجه فعالان زنان به مسئله ی زنان تونس و مصر و محکوم کردن رفتارهای خشونت آمیز علیه جنبش زنان در ایران بوده است . در اکثر بیانیه ها رهنورد با اشاره مشخص به فعالیتهای زنان، موضوعیت حساس آن ها را چه در جنبش سبز و چه در مقابل حاکمیت پررنگ تر می کرد .
با همهی مبارزات مسالمت آمیزی که تاکنون هر دوی این معترض به نتایج انتخاباتی تاکنون داشته اند، اما دولت با استفاده بیش از حد از زورو خشونت در چند ماه گذشته برخورد با جناحهای مخالف را وارد فاز تازه ای کرده است . نمونه ای از آن را می توان هجوم به خانهی نرگس محمدی که شرح دردناک ماجرار ا در نامه ی اخیرش نوشته بود، نام برد . در ادامهی دستگیریهای گسترده و برخورد با فعالان مدنی و سیاسی این بار حاکمیت تصمیم به حصر این دو خانواده و به ویژه همراه همسران آنها می گیرد . حصر غیر قانونی دو معترض به نتیجهی انتخابات و همسران شان نگرانیهای بسیاری را ایجاد کرده است . نحوهی برخورد دولت این مدت با معترضان نشان از خبر خوبی نیست و این بار رهنورد و کروبی به همراه شوهران شان در اتاقهای جداگانه ای محصور میشوند . این حصر غیرقانونی و بی خبری از آنها هنوز به جز نامهی منتشر شده توسط دختران شان با واکنش دیگری روبه رو نشده است .
با توجه به شدت گرفتن رفتارهای خشونت آمیزعلیه فعالان زنان ، مادران و دانشجویان و در انتها رهبران این جنبش در فضای کنونی نیاز به همدلی و برقراری ائتلاف حامیان گروه های مختلف در اعتراض به این حصر غیرقانونی است . از سوی دیگر حصر غیرقانونی خانمها رهنورد و کروبی از آنجایی که همراه با دیگر اخبار و اتفاقات جنبش سبز بوده است در میان چنین حجمی از اخبار به آن صورت که باید پررنگ نشده است . با توجه به نقشی که خانم کروبی و به خصوص زهرا رهنورد به عنوان زنانی مستقل در حمایت از اعتراضات مردمی داشته اند و به ویژه با توجه به اهمیتی که خانم رهنورد در به هم پیوند دادن جنبش زنان و جنبش سبز و حرکت گام به گام هر دو جنبش در کنار هم ایفا کرده است به نظر می رسد که اکنون اعتراض به حصر خانگی آنها اعتراض به شرایط سرکوب و اقدامهای غیرقانونی زندان و دستگیری فعالان زن است ، به گونه ای که اعتراض به حصر این دو در کنار شوهران شان باید با تاکید خاصی صورت گیرد .
حکومتی که بعد از فشارهای فراوان اکنون به کانون اصلی رهبری اعتراضات فشار می آورد باید با برخورد و اعتراض تمامی فعالین چه زنان و چه دیگر چهره های فعال روبه رو شود . آنچه که مهم تر و شاید حیاتی تر از گذشته است اعتراض به حصر ، هم به عنوان یک اقدامی غیر قانونی و هم به عنوان نمادی از مبارزه علیه سرکوب های جاری و به ویژه به کارگیری خشونت علیه زنان است . اگر در این بُرهه از زمان که اکثر قریب به اتفاق زنان و مردان ایران در کنار یکدیگر به اعتراض به شرایط حاکم پرداخته اند، فعالان جنبش زنان هم به عنوان اعضایی متعهد و دلسوز از جامعه ی خود به این اقدام غیرقانونی اعتراض نکنند شاید روزی دیگر برای شروع و حرکت این جنبش دیر باشد . اعتراض فعالان جنبش زنان به این حصر غیرقانونی ادامه ی تاکید براعتراض به رفتارهای خشونت آمیز دولت در زمان بعد از انتخابات و با فعالان زن است که با این حصر به اوج خود می رسد .در این مرحله اتحاد و همدلی همهی گروههای زنان در کنار دیگر جنبش های مدنی می تواند رنگی دیگر به این جوشش های اعتراضی بدهد و زمینه را برای فعالیت های بیشتر فعالان زنان در مقابله با رفتارهای خشونت آمیز دولت کنونی مهیا سازد.
+ There are no comments
Add yours