مدرسه فمینیستی: می خواستم در رابطه با قانونی که زنان ایرانی را برای ازدواج با اتباع بیگانه، ملزم به کسب اجازه از دولت می کند و نیز اظهارات اخیر مسئولان مربوطه در این زمنیه مطلبی بنویسم، اما در ابتدای این مقاله، ضروری دیدم تا مختصری راجع به وضعیت حقوقی ازدواج زن ایرانی با مرد غیره ایرانی توضیح دهم.
وضعیت حقوقی ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی چگونه است ؟
مطابق م ۱۰۵۹ قانون مدنی ، ” نکاح مسلمه با غیر مسلم مجاز نمی باشد.” یعنی مطابق قانون ایران، زن ایرانی مسلمان، تنها حق دارد تا با مرد مسلمان ازدواج کند
اما وضعیت در مورد زنان ایرانی غیر مسلمان چگونه است؟ مطابق قانون ثبت احوال، ” محاکم باید قواعد و عادات مسلمه متداوله آنان ( اقلیت های مذهبی) را رعایت کنند.” یعنی ازدواج مسیحیان باید بر طبق قوانین مسیحیت، ازدواج یهودیان بر طبق قوانین مذهب یهود و ازدواج زرتشتیان بر طبق قوانین مذهب زرتشت انجام گیرد .البته ، منظور از ایرانیان غیر مسلمان، تنها ایرانیان زرتشتی، مسیحی و یهودی می باشد، چه ایرانیان پیرو سایرادیان (مثلا بهایی) اصولا در هیچ یک از قوانین ایران به رسمیت شناخته نشده اند.
اما، محدودیت زنان مسلمان ایرانی در انتخاب همسر به همین جا ختم نمی شود، بلکه حتی چنان چه مرد مورد علاقه شان مسلمان هم باشد مطابق ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی، ازدواج اشان “موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت” است.
این قانون، نه تنها تبعیض آمیز علیه زنان است ( چه چنین شرطی در مورد ازدواج مرد ایرانی با زن غیر ایرانی مقرر نشده)، بلکه تعرض فاحش به حریم خصوصی زن ایرانی و توهین به شعور اوست .
مضافا بر این که از سال ۱۳۸۵، محدودیت هایی در خصوص ثبت ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان به وجود آمده به طوری که زنان ایرانی امکان ازدواج رسمی با مردان افغان را ندارند.در توجیه این قانون، مسئولان و دست اندرکاران دولتی عنوان کرده اند که ” اتباع افغان برای استفاده از مزایای اجتماعی نظیر تحصیل در مدارس ایرانی، بیمه و خدمات بهداشتی و اجتماعی و همچنین اقامت قانونی در ایران با زنان ایرانی ازدواج می کنند».[1]
حتا اگر این استدلال مقامات را قبول کنیم و آن را به تمامی افغان ها سرایت دهیم ( که تعمیم دادن امری به تمای افراد یک ملت، نه عقلایی و نه اخلاقی است)، باید این نگرانی را نیز در مورد هر مرد ایرانی که شرایط مالی و اجتماعی پایین تری نسبت به دختر مورد علاقه اش دارد داشته باشیم که مبادا ازدواجش به خاطر دست یابی به ثروت دختر و یا اموال پدر دختر و یا بهره برداری از موقعیت اجتماعی خانواده آن دختر باشد. پس چگونه است که در اینجا لزومی به کسب اجازه نمیباشد ولی در مورد افراد غیر ایرانی که شرایط اجتماعی و مالی نابرابری دارند، چنین اجازه ای لازم است؟
مضافا بر این که اگر هم بخواهیم این استدلال را قبول کنیم باید ان را در مورد تمامی اتباع غیرایرانی از قبیل عراقی، پاکستانی، ترکمن و … اعمال کنیم. حال چگونه است که این سختگیری تنها در مورد اتباع افغان انجام می گیرد؟
نیره اخوان، عضو کمیسیون قضایی مجلس، نیز در دفاع از این قانون، دو دلیل می آورد:
1. وی عنوان می کند که ” متاسفانه برخی از خانواده های خراسانی و سیستانی که دچار فقر شدید هستند، گاهی با گرفتن اندکی شیربها یا به سبب کم کردن یک نان خور حاضر می شوند سرپرستی دختر خود را به فرد دیگری واگذار کنند که نه صلاحیت ازدواج دارد و نه قانون چنین اجازه ای را صادر کرده است.” [2]
در جواب به ایشان باید بگویم که متاسفانه ازدواج اجباری نه تنها در نقاط محروم کشور، بلکه حتا در برخی اقشار مرفه ولی سنت گرای جامعه، نیز دیده میشود اما آیا فقط مردان افغان هستند که فاقد شرایط ازدواج شده اند؟ متاسفانه در کشور ما به دلیل شرایط بد اقتصادی و نرخ بالای بیکاری، فقر و اعتیاد دامنگیر بسیاری از هم وطنان خودمان شده است. پس چگونه است که شما تنها نگران صلاحیت جوانان افغان شده اید؟
۲. عضو کمیسیون قضایی مجلس، سپس دومین دلیل خود را چنین عنوان می کند : ” زنان (ایرانی) و مردان (افغان)، با دو فرهنگ متفاوت ازدواج میکنند و زن ایرانی به سختی میتواند با فرهنگ مرد سالار و قبیله محور افغانستان کنار بیاید. علاوه بر این، برخی از کار ها مانند استعمال مواد مخدر و چند همسری که در ایران منفور است، در بین فرهنگ افغان، جایگاه خاصی دارد و ترغیب شده است. این تعارضات وحشتناک فرهنگی، همگی به روح و روان زن آسیب میرسانند.”[3]
نکته اول، آن که، تعمیم دادن امری و یا صفتی به تمامی آحاد یک ملت، نه منطقی و نه اخلاقی میباشد. متاسفانه تمامی موارد نام برده شده ، در برخی از اقشار جامعه خودمان نیز وجود دارد،( از استعمال مواد مخدر و چند همسری گرفته تا قوانین سنگسار و قطع دست ). اما آیا می شود چنین استلال کرد که ایرانیان به طور کلی چند همسر هستند یا همگی به سنگسار و قطع دست اعتقاد دارند؟
دوم آن که، این استدلال عضو کمیسیون قضایی مجلس و مسئولین، نه تنها بی انصافی نسبت به مردان افغان است، بلکه توهین به شعور زن ایرانی نیز میباشد. یعنی شما میگویید که زنان ایرانی خود قدرت تشخیص این را ندارند که چه فردی از نظر فرهنگی برایشان مناسب است و حتما دولت باید برایشان تعیین و تکلیف کند که با چه مردی از نظرفرهنگی سازگار خواهند بود؟ و آن وقت می توانم این پرسش را مطرح کنم که ملاک سنجش دولت در این زمینه چیست؟ با تنظیم قوانین غیر کارشناسانه، این قدربه تبعیض نژادی دامن نزنید، در امور داخلی مردم دخالت نکنید و تا این اندازه به فهم و شعور زن ایرانی، توهین نکنید. دخالت در حریم خصوصی ما تا به کجا؟ بهتر نیست به جای حل مشکلات ناشی از ازدواج بین دختران ایرانی و پسران افغان، به جای پاک کردن صورت مساله، راه حلی کار شناسانه ارائه شود؟
پانوشت ها:
[1] http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2…
+ There are no comments
Add yours