مدرسه فمینیستی: نگارخانه شماره شش نمایشگاهی از پرتره های زنان ایرانی در دوران پس از کشف حجاب برگزار کرده است.
این نمایشگاه با عنوان «در برابر چشمهایت» کاری است از پریسا دمندان، عکاس و پژوهشگر و مدرس عکاسی.
آثار به نمایش گذاشته شده در این نمایشگاه بخشی از عکسهایی است که پریسا دمندان در پی طرح شناسایی و جمع آوری آرشیوهای عکس عکاسان قدیمی اصفهان در سال های 1370 تا 1379 گرد آورده است.
او در این پژوهش شیشه های عکس عکاسخانه های چهره نما (میرزا مهدی خان چهرهنما)، درخشان (غلامحسین درخشان)، شرق (ابولقاسم جلا) و عکسهای میناس پات کرهانیان و تعدادی دیگر را بازیافته و آنها را در مجموعه ای آماده ی چاپ کرده است.
عکسهای به نمایش درآمده بخشی از عکسهایی است که اجازه ی انتشار نیافته و فقط اجازه ی نمایش در نمایشگاهی ویژه ی خانمها را دریافت کرده است.
این عکسها تماما پرتره است و در آنها، آنچنان که در کاتالوگ نمایشگاه آمده، “زنان در استودیو، کاملا از پزی که توسط عکاسها که همگی مرد بودند، به آنها داده می شد متابعت میکردند. در عین تسلیم بودن، مسلم است که این زنان، در مراجعه به عکاسخانه ها و نشستن در مقابل عکاس، آزادانه تصمیمگیری کرده و نحوه ی لباس پوشیدن، آرایش ظاهری که از خود ارائه داده اند را آگاهانه انتخاب نموده اند.”
عکس به مثابه سند تاریخی
به این عکسها به عنوان سندی از وضعیت اجتماعی زنان در دوره ی انتقالی قدرت از قاجاریه به پهلوی میتوان نگاه کرد. با توجه به وضع آرایش مو و نوع پوشش انتخابی زنان در این عکسها میتوان استنباط کرد که بیشتر آنها در دوره ی پهلوی اول گرفته شده است.
به نظر میرسد در آن دوره برای زنان، ژستهای آرام، موقر، ظریف و فاقد خشونت ارجحیت داشته است. دستها با انحناهای نرم، بازوها چسبیده به بدن و پاها بدون فاصله از هم قرار میگرفته اند. در مواردی دست زیر چانه در حالت نشسته و حتی در حالت دراز کشیده بر روی تخت یا زمین ژست رایجی برای زنان بوده است. زنانی بیتحرک و تصویرشده در قالبی مردپسند.
آنچه دوربین ها ثبت کرده اند
در 22 عکسی که به نمایش گذاشته شده نکات بسیار جذابی دیده میشود: اکثر زنان موهای کوتاه خود را با ابزارهای موجود در آن زمان تاب داده اند، جورابهای کلفت پاشنه دار و عمدتا سفید بر پا دارند، کفشها از نظر مدل تنوع کمی دارند، اما تماما پاشنه بلند هستند، در بعضی عکسها زنان ابروان مد دوره ی قاجاریه را دارند، بینهایت پهن (با وسمه یا بی وسمه) و کشیده.
لباسهایی که بعضی از زنان بر تن دارند آنقدر نازک است که از زیر آنها زیرپوش یا کرست پارچه ای دستدوز آنها دیده میشود و این نشان میدهد که در آن دوره آستردوزی متداول نبوده، و در یکی دو عکس لباسها کاملا بدننما هستند. میشود تصور کرد در آن دوره هم زنانی بوده اند که میخواسته اند عکسی با لباسی متفاوت از دیگر زنان بگیرند یا شاید این ها عکسهای دعوت کنندهای است برای مقاصدی خاص.
چند عکس زنها را در محلی جز استودیو به تصویر کشیده است. در این عکسها زنان عمدتا در کنار افراد خانواده یا همسر دیده
میشوند و ژستهای طبیعیتری دارند. در یک عکس طنزآمیز زن و مردی خود را به شکل درویش و ساقی آراسته اند و دریک تک عکس زنی بسیار زیبا و خوش هیکل که خارجی به نظر می رسد با لباس خواب سرهم کوتاه روی کاناپه در کنار تختخوابی تمیز یله داده و لبخند می زند و باز در یک تک عکس دیگر خانمی لباس شنایی بر تن دارد (البته با جوراب بلند و توری که شانه هایش را پوشانده است) که از نخستین مدلهای مایوی زنان در اروپای آن دوره است.
در تعدادی از عکس ها در کنار زنان عروسک دیده می شود. مثلا در عکسی، عروسک یک سگ شبیه سگهای دستآموز بانوان فرانسوی در کنار یک زن دیده می شود و در عکس دیگری یک زن چند عروسک فرنگی را کنار خودش چیده است.
با توجه به اینکه در دوران پیش و بعد از جنگ جهانی اول کارخانه ی عروسک سازی ( برای صادرات به خارج ) توسط خارجیها ( احتمالا روسها ) در شهر اردبیل ساخته شده بود و هنوز کوچهای به نام ” طوی ” که به ترکی معنای عروسی و به انگلیسی معنای عروسک/اسباب بازی میدهد در اردبیل وجود دارد و با توجه به جنس عروسکها که به نظر میرسد در آنها مواد خاصی به کار رفته،
میتوان استنباط کرد این زنان و خانواده هایشان آنچنان وضع مالیای داشته اند که اجناس گرانقیمت صادراتی تهیه کنند یا مسافرتی به خارج داشته یا سوغاتی از مسافر خارج از کشور دریافت کردهاند.
به فرض صحت هر کدام ازاستنتاجها میشود گمان کرد آنها مشتاق آشنایی با جلوه های فرهنگ غربی و تجدد بوده اند و با به نمایش گذاشتن آن عروسکها در کنار خود در عکسها میخواسته اند بر این عامل فرهنگی تأکید کنند.
از جمله جالبترین عکسهای این مجموعه عکس خانمی متین و موقر است که در حال کتابخوانی عکس گرفته و دیگری عکسی از زنی جوان که زیرپوشی از گیپور یا دانتل به تن دارد، دراز کشیده و دستش را زیر سر قرار داده و عکس بزرگ شده ی دو مرد یکی در دستش و دیگری روی زمین دیده میشود و این خانم عینک ذره بینی گردی شبیه عینک صادق هدایت بر چشم دارد.
دو عکس بزرگ نمایشگاه بسیار زیبا هستند. هم عکسها در ژستها و مکانهای متفاوتی گرفته شده اند و هم زنان این دو عکس
بینهایت زیبا و به نسبت آن دوران خوش پوشاند.
از هر عکس دو نسخه به علاقهمندان ارائه میشود و قیمت عکسها از چهارصد هزار تا یک میلیون و هفتصد هزار تومان است.
حال و هوای نمایشگاه
بیشتر بازدید کنندگان دوباره و چند باره به عکسها نگاه میکنند؛ بعضی از دختران جوان از کشف دررفتگی جوراب یکی از زنهای
عکسها به شعف میآیند. عکاسان سرشناسی چون مریم زندی و نیوشا توکلیان و هنگامه گلستان از نخستین بازدیدکنندگان نمایشگاه هستند و زنان هنرمند اعم از نقاش، بازیگر سینما و تئاتر، کارگردان تئاتر، طراح لباس، نویسنده، مترجم و شاعر یکی پس از دیگری به نمایشگاه میآیند.
وزارت ارشاد به شرط ممنوعیت ورود آقایان اجازه ی برگزاری نمایشگاه را داده است و برگزارکنندگان نمایشگاه در حرکتی قابل تقدیر و زیبا لفظ ممنوعیت را برداشته و در ورودیِ در و روی کارت نمایشگاه نوشتهاند “ورود آقایان آزاد نیست.”
با توجه به اینکه اکثر این زنهای شجاع و پیشگام _ که جلوتر از زمانه ی خود میزیسته اند و به نظر میرسد زنانی بوده اند که با مردانی دموکرات همگام و همراه بوده اند و این شجاعت را داشته اند که بر خلاف جریان آب شنا کنند _ به احتمال بسیار زیاد تاکنون درگذشته اند و این عکسها جنبه ی پژوهشی داشته و سندی از دوران گذر از سنت به مدرنیته و شکلگیری طبقه ی متوسط است و طبعا بازدیدکنندگان بر این نکات وقوف داشته و دارند، آزاد نبودن ورود آقایان به نمایشگاه عجیب مینماید.
میتوان پرسید آیا اگر مردی در پی این پژوهش رفته و به چنین عکسهای ماندگاری دست یافته بود، به دلیل مرد بودنش و زن بودن سوژهه ای عکس باید از ادامه ی تحقیقش جلوگیری میشد؟
تاریخ اجتماعی و اسناد هر کشوری متعلق به همه ی مردم آن کشور است. نمیشود تاریخ را خطکشی کرد یا آگاهی یافتن بر اسناد دوره های سپری شده ی تاریخی را، به دلیل جنسیت، برای نیمی از جامعه ممنوع یا آزادی آنها را برای دیدن این اسناد از آنها سلب کرد.
پریسا دمندان
پریسا دمندان متولد 1346 ، فارغ التحصیل رشته ی عکاسی از دانشگاه ، عکاس و پژوهشگر تاریخ عکاسی است.
او کارش را با عکاسی مستند اجتماعی آغاز کرد و نمایشگاههایی ار جمله: پرتره ها، انسان و کار، معدنچیان معدن سرب نخلک، با حاشیه نشینان خلیج، تصاویری از زن ایرانی، زندان جوانان تهران و بشاگرد در داخل و خارج از ایران برگزار کرده است.
با تنگتر شدن فضای عکاسی مستند، او از سال 1372 با هدف حفظ و نگهداری آرشیوهای عکس در خطر، به پژوهش روی آورد و تاکنون به جز گردآوری عکسهای عکاسان قدیمی اصفهان، ساماندهی مجموعه عکسهای ارنست هولستر، مهندس تلگراف و عکاس آلمانی، موجود در مرکز اسناد و مدارک میراث فرهنگی تهران، خاکبرداری و جمعآوری آرشیوهای عکس استودیوهای ویرانشدهی شهر بم، پس از زلزله، پروژهی آزمایشی کتابخانهی بریتانیا و ساماندهی مجموعه عکسها و ایجاد بانک دیجیتالی اطلاعات تصویری و اسناد احمد شاملو و…را به سرانجام رسانده است. همچنین او کتاب های «شیوهی دیگری برای گفتن» اثر جان برجرو «یک دم نور و پلارویدها»ی تارکوفسکی را به فارسی ترجمه کرده است.
این نمایشگاه تا سوم خرداد در گالری شماره شش واقع در میدان سنایی، کوچه هجدهم شماره شش به جز پنجشنبه ها از ساعت 4 تا 8 ادامه خواهد داشت.
+ There are no comments
Add yours