مدرسه فمینیستی: «دختر سبز شمالم» شعری است از لیزا سروش، شاعری از خطه افغانستان
دختر سبز شمالم
بر تنم گل های سوسن
گونه هایم یاسمن
آب انگور خورده ام از
رنگ چشمانم مپرس
دختر سبز شمالم
عاشقم شوریده حالم
از دهاتم
یک نباتم
خرمن زلفان من
در رگ ، رگ تاریک شب
غنچه ی نشگفته ا یست
از تاب زلفانم مپرس
دختر سبز شمالم
پیکرم ،فریاد زیبایی بود
شب چراغ شهر رویایی بود
توت و انگور شمالی خورده ام
گام به گندمزار و شالی برده ام
صبحگاهی چشم سیمین بشکند
آنقدر زیبا منم
ولا که حیرانم مپرس
دختر سبز شمالم
یک نماد از وصالم
محو میگردد شقایق درادایم
نور خورشید می درخشد از نگایم*
رنگ مهتاب خیره از چشمان من
رنگ چشمانم مپرس
از تاب زلفانم مپرس
پانوشت:
*- نگایم : زبان محلی نگاهم
+ There are no comments
Add yours