چراغ رابطه خاموش است: چرا مردان سکوت می کنند؟

۱ min read

منصوره موسوی-14 دی 1391

مدرسه فمینیستی: در سالروز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، منصوره موسوی در مقاله زیر، با اشاره به گروهی از مردان که «مجریان یا فاعلین خشونت ها و تبعیض ها علیه زنان هستند»، حضور کمرنگ مردان اندیشمند و روشنفکر ایرانی را در مباحث مربوط به زنان مورد نقد قرار داده است:

در مقالاتی که به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان یا دیگر مناسبت های مختلف در رابطه با زنان و تبعیض های جنسیتی نوشته می شود کمتر می توان ردپایی از مردان را یافت. در جنبش اجتماعی زنان در ایران نیز علیه تبعیض جنسیتی کمتر می توان از مردان اندیشمند و روشنفکر سراغی گرفت، گویا هنوز بخشی از جامعه نمی خواهد قبول کند که ساختارهای بیمارگون و آسیب دیده اجتماعی به مدد تغییرات بنیادین در وصع زنان تغییرات اساسی پیدا خواهد کرد. به عبارت بهتر در تلاش برای توسعه اجتماعی و بهبود وضع زنان ما با غیبت نخبگان اجتماعی مرد مواجه ایم که بتوانند فارغ از چارچوبهای جنسیتی بی آنکه مشکلات را زنانه ببینند و یا متعلق به زنان بدانند به این درک اجتماعی رسیده باشند که این مشکلات برخاسته از ساختارهای اجتماعی اند که در گوشت و خون جامعه تنیده شده اند. در واقع آن حضور به معنی تلاش برای برطرف کردن نارسایی ها و مشکلات بخش عظیمی از ساختارهای اجتماعی است که زنانه هستند اما لزوما ماهیت زنانه ندارند.

از سوی دیگر غیبت نخبگان اجتماعی در حوزه های مطالعات زنان نه تنها باعث پیچیده تر شدن این مشکلات و گسترش آن می شود، بلکه این نگاه را نیز در بین این دسته از نخبگان تقویت می کند که مشکلات زنان راه حلهای زنانه دارد و نخبگان زن باید در این راه پیشگام باشند! حضور مردان در گسترش مباحث فمینیستی در ایران به قدری بطئئ و اندک است که باعث شاخص شدن آنهایی می شود که به مباحث اصطلاحا زنانه وارد می شوند. گویا تفکیک های جنسیتی آنقدر نیرومند بوده اند که به حوزه مطالعات اجتماعی و بررسی ساختارهای اجتماعی نیز نفوذ کرده و آنها را زنانه و مردانه کرده است!

بعد دیگر ماجرا نادیده گرفتن مردان در برخی از مطالعات مربوط به زنان است؛ مردانی که مجریان یا فاعلین خشونت ها و تبعیض ها علیه زنان هستند. این دسته از مردان لزوما در زمره نخبگان اجتماعی یا در زمره نخبگان سیاسی نیستند اما همانهایی اند که اعمال خشونت می کنند و از تبعیض های جنسیتی رایج در جامعه ظاهرا بهره مند می شوند. اما در مطالعات و برنامه ریزی ها نادیده گرفته می شوند و جنبه انفعالی به خود می گیرند. به زبان دیگر خشونت هایی که در جامعه علیه زنان رواج دارد مطابق پژوهشها ماهیتی مردانه دارند؛ مردانی که به دلیل نداشتن آموزشهای لازم و جامعه پذیری های جنسیتی فاقد شناخت لازم از ایجاد رابطه هنجارمند و سالم با زنان در خانواده، در اجتماع، در محیطهای آموزشی و در محیطهای شغلی هستند. بسیاری از آنان هنوز قائل به تفکیک ها و تبعیض های اساسی بین زن و مرد هستند و حق خود می دانند که تصمیم گیری های اساسی درباره زنان را خود عهده دار شوند.

در این جا می خواهم نگاهی داشته باشم به آسیبهای اجتماعی که زنانه تلقی می شوند و روی دیگر آنها (یعنی مردان) به فراموشی سپرده شده اند. مردانی که اگر نگوییم محور این آسیبها هستند، ولی بی شک عامل گسترش آن هستند:

◀️  مزاحمت های خیابانی
و…

چراغ رابطه بین نخبگان اجتماعی زن و مرد اگر نگوییم خاموش، اما کم سو است. برطرف کردن مشکلات ساختاری ناشی از تبعیضهای جنسیتی، هم سویی و هم آوایی نخبگان مرد و زن را می طلبد. از یک سو تغییر در روندهای جامعه پذیری و آموزشها و از سوی دیگر پررنگ شدن نقش نخبگان مرد در پژوهشهای فمینیستی با این رویکرد که این آسیبها ناشی از ماهیت مردانه خشونت علیه زنان است و مهمتر از آن تلاش برای تغییر نگرشهای مردانی که رویکردهای تبعیض آمیز و خشونت آمیز نسبت به زنان دارند می تواند در بهبود این مسائل بسیار موثر باشد.

در پایان باید اضافه کنم که نباید نقش نخبگان سیاسی را در حوزه های قانونگزاری، قضاوت و اجرای قانون و نقش ساختارهای سنتی مبتنی بر مردسالاری را از یاد برد. آنها نقش مهم و فراگیری در ایجاد و از بین بردن تبعیض های جنسیتی و رفع آسیبهای اجتماعی برعهده دارند، اما در اینجا روی سخن ما با این گروه از مردان نبود.

پانوشت:

* طرحی که در مقاله حاضر آمده، مربوط به کمپین روبان سفید، کمپین مبارزه مردان با خشونت علیه زنان است:

whiteribbon.persianblog.ir/post/152

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours